نگاه قانون به اموالی که از مالیات بر ارث معاف هستند

نگاه قانون به اموالی که از مالیات بر ارث معاف هستند

نوشته از گروه یاسا

از سال ۱۳۹۵ اصلاحیه قانون مالیات های مستقیم لازم الاجراست و مودیان مالیاتی باید بر مبنای آن عمل کنند. یکی از بخش‌های اصلاحیه قانون مالیات‌های مستقیم در زمینه مالیات بر ارث است. مودیان مالیاتی ملزم به رعایت چارچوب مفاد قانون جدید خواهند بود. سامانه سازمان امور مالیاتی کشور، برای ایجاد سهولت در کار مودیان مالیاتی بخش هایی از اصلاحیه قانون مالیات‌های مستقیم را منتشر کرده است.

دانستنی‌های مربوط به قانون ارث

بخشی از اصلاحیه قانون مالیات‌های مستقیم در زمینه مالیات بر ارث است که از وراث متوفی نسبت به سهم‌الارث آنان و با توجه به نرخی که برای هر طبقه از وراث معین شده‌است وصول می‌شود. بر اساس قانون ارث اموال مشمول مالیات بر ارث که درنتیجه فوت شخص اعم از فوت واقعی یا فرضی انتقال می‌یابد، به شرح زیر مشمول مالیات می‌شود:

  • نسبت به سپرده‌های بانکی، اوراق مشارکت و سایر اوراق بهادار به‌استثناء موارد مندرج دربند (۲) این ماده و سودهای متعلق به آن‌ها و همچنین سود سهام و سهم‌الشرکه تا تاریخ ثبت انتقال به ناموراث و یا پرداخت و تحویل به آن‌ها به نرخ سه درصد.
  • نسبت به سهام و سهم‌الشرکه و حق تقدم آن‌ها یک و نیم (۱٫۵) برابر نرخ‌های مذکور در تبصره (۱) ماده (۱۴۳) و ماده (۱۴۳ مکرر) قانون مذکور طبق مقررات مزبور در تاریخ ثبت انتقال به نام وراث
  • نسبت به حق الامتیاز و سایر اموال و حقوق مالی که دربندهای مذکور به آن‌ها تصریح نشده‌است، به نرخ ده درصد (۱۰%) ارزش روز در تاریخ تحویل یا ثبت انتقال به نام وراث
  • نسبت به انواع وسایل نقلیه موتوری، زمینی، دریایی و هوایی به نرخ دو درصد (۲%) بهای اعلامی توسط سازمان امور مالیاتی کشور در تاریخ ثبت انتقال به نام وراث
  • نسبت به املاک و حق واگذاری محل (۱٫۵) برابر نرخ‌های مذکور در ماده (۵۹) قانون مالیات‌ها به مأخذ ارزش معاملاتی املاک و یا به مأخذ ارزش روز حق واگذاری حسب مورد، در تاریخ ثبت انتقال به نام وراث
  • نسبت به اموال و دارایی‌های متعلق به متوفای ایرانی که در خارج از کشور واقع‌ شده‌ است پس از کسر مالیات بر ارثی که از آن بابت به دولت محل وقوع اموال و دارایی‌ها پرداخت شده‌است به نرخ ده درصد (۱۰%) ارزش ماترک که مأخذ محاسبه مالیات بر ارث در کشور محل وقوع مال قرارگرفته‌است. در صورت عدم شمول مالیات بر ارث در کشور مذکور به مأخذ ارزش روز انتقال یا تحویل به نام وراث

درباره طبقه‌بندی وراث بدانید:

وراث ازنظر قانون مالیات‌های مستقیم به سه‌طبقه تقسیم می‌شوند:

  1. ابتدا وراث طبقه اول که عبارت‌اند از پدر، مادر، زن، شوهر، اولاد و اولاد اولاد هستند.
  2. سپس وراث طبقه دوم قرار دارند که شامل اجداد، برادر، خواهر، و اولاد آن‌ها می شود
  3. و بعد از آن، وراث طبقه سوم قرار دارد که شامل عمو، عمه، دایی، خاله و اولاد آن‌ها است.

چه اموالی از پرداخت مالیات معاف هستند؟

اموالی که از پرداخت مالیات معاف هستند، عبارت است از:

  • وجوه بازنشستگی و وظیفه و پس‌انداز خدمت و مزایای پایان خدمت، مطالبات مربوط به خسارت اخراج، بازخرید خدمت و مرخصی استحقاقی استفاده ‌نشده و بیمه‌های اجتماعی و نیز وجوه پرداختی توسط مؤسسات بیمه یا بیمه‌گزار و یا کارفرما از قبیل انواع بیمه‌های عمر و زندگی، خسارت فوت و همچنیندیه و مانند آن‌ها حسب مورد که یکجا و یا به‌طور مستمر به ورثه متوفی پرداخت می‌شود.
  • اموالی که برای سازمان‌ها، مؤسسات و نهادهای مذکور در ماده (۲) قانون مالیات‌ها موردوقف یا نذر یا حبس واقع شود البته به‌شرط تأیید سازمان‌ها و نهادهای مذکور.
  • اثاثیه منزل محل سکونت متوفی
  • اموالی که جزءماترک متوفی بوده و طبق قوانین یا احکام خاص، مالکیت آنها سلب و یا بصورت بلاعوض در اختیار اشخاص موضوع ماده (۲) قانون مالیات‌ها قرارگیرد با تأیید اشخاص مزبور مشمول مالیات بر ارث قرار نمی‌گیرد.

یکی از مهم‌ترین مواردی که در بخش مالیات بر ارث توسط قانون‌گذار مورد اصلاح قرارگرفته، موضوع امکان صدور گواهی پرداخت مالیات برای هر یک از اموال متوفی به‌صورت مجزاست. بدین معنی که درگذشته وراث مکلف بودند که مالیات بر ارث اموال را قبل از انتقال آن‌ها به سازمان امور مالیاتی پرداخت کنند که گاهی این امر مشکلات عدیده‌ای را برای وراث متوفی ایجاد می کرد. امروزه این نقیصه قانونی برطرف شده، بدین ترتیب که تنها زمانی که اموال متوفی انتقال می‌یابد، مالیات آن هم وصول می‌شود.

بنابر قانون، درصورتی‌که ارزش روز کلیه ماترک متوفی کمتر از دیون محقق متوفی، واجبات مالی و عبادی و هزینه کفن‌ودفن باشد، اموال و دارایی‌های متوفی مشمول مالیات موضوع ماده (۱۷) قانون مالیات‌ها نخواهدشد و مالیات‌های پرداختی ماده مذکور با ارائه اسناد و مدارک مثبته به پرداخت‌کننده مسترد خواهد شد. درصورتی‌که ارزش روز ماترک بیشتر از دیون محقق متوفی، واجبات مالی و عبادی و هزینه‌های کفن‌ودفن باشد، در این صورت موارد مزبور به ترتیب از ارزش روز اموال و دارایی‌های موضوع‌بندهای (۱)، (۲)، (۳)، (۴) و (۵) ماده (۱۷) قانون مذکور کسر و مازاد ماترک حسب مورد به مأخذ مقرر در ماده مزبور مشمول مالیات خواهد شد و اضافه‌مالیات‌های پرداختی موضوع ماده (۱۷) با ارائه اسناد و مدارک مثبته به پرداخت‌کننده مسترد خواهد شد.

همچنین درصورتی‌که کل ماترک یا بخشی از آن مطابق بندهای الف و ب مشمول مالیات نباشند، اداره امور مالیاتی موظف است گواهی لازم مبنی بر بلامانع بودن ثبت یا انتقال یا پرداخت یا تحویل اموال و دارایی غیرمشمول متوفی به وراث را حسب موارد مذکور در ماده (۱۷) قانون مالیات‌های مستقیم به‌عنوان مراجع ذیربط صادر کند. همچنین بدهی متوفی در صورتیکه مستند به مدارک و اسناد مثبته قانونی بوده و اصالت آن مورد تأیید اداره امور مالیاتی صلاحیت‌دار قرار گیرد قابل کسر از ماترک خواهد بود. براساس تبصره (۲) ماده (۱۷) قانون مالیات‌ها، نرخ‌های مذکور فقط برای طبقه اول در نظر گرفته‌شده و چنانچه وراث شامل طبقه دوم و سوم باشند، نرخ‌های مذکور در این ماده به ترتیب دو و چهار برابر خواهند شد.

 

اخذ مالیات از خانه های خالی

اخذ مالیات از خانه های خالی

دریافت مالیات از خانه‌های خالی از جمله طرح‌هایی است که سا‌ل‌هاست کارشناسان و نمایندگان مجلس در مورد آن بحث می‌کنند، از سال ۱۳۹۱ این موضوع به صورت جدی‌تر در مجلس‌ شورای اسلامی مطرح شد و حالا ظاهرا قرار است بالاخره این طرح به مرحله اجرا برسد. بر اساس خبری که طی چند روز گذشته خبرگزاری‌ها از‌قول حامد مظاهریان، معاون وزیر راه و شهرسازی مخابره کردند، طراحی سامانه ملی املاک و اسکان کشور آغاز شده و با راه‌افتادن این سامانه اخذ مالیات از خانه‌های خالی هم اجرایی می‌شود.

بر اساس گفته‌های مظاهریان، اجرای مالیات بر خانه‌های خالی نیاز به سامانه‌ای دارد که این سامانه در حال طراحی  است و به زودی آماده می‌شود. آنطور که مظاهریان گفته پس از گذشت یکسال از خالی ماندن، واحدهای مسکونی مشمول جریمه می‌شوند. با این حساب می‌توان گفت، طرح اخذ مالیات از خانه‌های خالی درست یک سال بعد از راه‌اندازی سامانه ملی املاک و اسکان اجرایی خواهد شد. وی با بیان اینکه در قانون آمده که در سال اول از خانه‌هایی که خالی هستند، مالیات دریافت نشود، افزود: «بنابراین پس از اجرای قانون مالیات بر خانه‌های خالی در سال اول وصولی از این منبع نداریم تا زمانی که بیش از یکسال از خالی بودن واحد گذشته باشد.»

معاون وزیر راه و شهرسازی با اشاره به اینکه تعیین مالیات بر عهده سازمان امور مالیاتی است، گفت: «وزارت راه و شهرسازی فقط سامانه مربوط به اطلاعات املاک را طراحی می‌کند و تمامی اطلاعات مربوط به املاک در این سامانه به ثبت می‌رسد. این سامانه با سامانه‌های دیگر دستگاه‌ها هم افزایی دارد و به سامانه ملی املاک و اسکان کشور تبدیل می‌شود تا تمامی اطلاعات املاک بر روی آن به ثبت برسد به همین دلیل طوری طراحی می‌شود که با دیگر سامانه ها ارتباط داشته باشد.»

اجرا با تاخیر مواجه می‌شود؟

از سخنان معاون وزیر راه و شهرسازی اینگونه بر‌می‌آید که هر چند اخذ مالیات از خانه‌های خالی با طراحی این سامانه ملی وارد فاز اجرایی شده است اما برای دریافت مالیات واقعی مالکان این خانه‌ها هنوز راه درازی در پیش است و این در حالی است که بر اساس مصوبه مجلس مقرر شده که قانون اخذ مالیات از خانه‌های خالی در سال جاری به اجرا برسد و  در تبصره ۷ ماده ۱۶۹ مقرر قانون عنوان شده است که وزارت راه و شهرسازی موظف است حداکثر شش ماه پس از تصویب این قانون «سامانه ملی املاک و اسکان کشور» را ایجاد کند. این سامانه باید به گونه‌ای طراحی شود که در هر زمان امکان شناسایی برخط مالکان و ساکنان یا کاربران واحدهای مسکونی، تجاری، خدماتی و اداری و پیگیری نقل و انتقال املاک و مستغلات به صورت رسمی، عادی، وکالتی و غیره را در کلیه نقاط کشور فراهم سازد.

وزارت راه و شهرسازی موظف است امکان دسترسی برخط به سامانه مذکور را برای سازمان امور مالیاتی کشور ایجاد کند. طولانی شدن به سرانجام رسیدن طرح دریافت مالیات از‌خانه‌های خالی برای بسیاری از کارشناسان جای سوال است، مدت‌هاست که این طرح در راهروهای مجلس دست به دست می‌شود و حالا هم که تبدیل به قانون شده ظاهرا در اجرا با تاخیر مواجه خواهد شد. هر چند برخی کارشناسان وارد فاز اجرایی شدن این طرح را هم به فال نیک می‌گیرند. در حال حاضر با توجه به نبود سامانه و بانک جامع اطلاعاتی، آمار دقیقی از خانه‌های خالی وجود ندارد اما برخی گزارش‌ها از وجود یک میلیون  و ۷۰۰ هزار واحد خالی حکایت دارد هر چند که برخی برآوردهای دیگر عددی کم‌تر را نشان می‌دهد.

اجرای طرح چه تاثیری بر بازار مسکن دارد؟

افزایش عرضه در بازار مسکن مهم‌ترین انتظاری است که کارشناسان از اجرای این طرح دارند و معتقدند که اجرای این طرح سبب افزایش عرضه و در نتیجه کاهش قیمت‌ها خواهد شد، البته مسئولان دولتی این میزان از خوش‌بینی را به تاثیر اجرای این قانون در بازار مسکن ندارند به گونه‌ای که مظاهریان، معاون وزیر راه و شهرسازی پیش‌تر در مورد تاثیر دریافت مالیات از خانه‌های خالی بر بازار مسکن گفته بود: « خانه‌هایی که خالی هستند تا یک سال از شمول مالیات بر خانه‌های خالی معاف هستند؛ همچنین میزان مالیات این خانه‌ها در سال دوم معادل نیمی از میزان اجاره‌بهای این خانه بر اساس قیمت کارشناسی است و در سال سوم است که مالیات بر خانه‌های خالی به اندازه مصرح در قانون می‌رسد. بنابراین مالیات بر‌خانه‌های خالی در کوتاه‌مدت تأثیری در افزایش قیمت مسکن ندارد.»

اما در مقابل برخی کارشناسان به تاثیرات این طرح خوشبین‌تر هستند، مهرداد بائوج لاهوتی، عضو کمیسیون عمران مجلس در این باره معتقد است: «دریافت مالیات از واحدهای خالی یکی از راهکارهای کسب درآمد برای دولت و همچنین کمک به اسکان مردم است، درحالی که مردم از تصمیمات دولت درخصوص دریافت مالیات از مسکن خالی اطمینان حاصل کنند، شاهد احتکار مسکن و رشد قیمتی آن نخواهیم بود.» وی با بیان اینکه درحال حاضر معیارهای درستی برای تشخیص واحدهای خالی مسکن در کشور وجود ندارد، افزود: «یکی از علت‌های ناموفق بودن سیاست‌های دولت در اخذ مالیات از خانه‌های خالی نبود معیاری مشخص جهت شناسایی واحدهای خالی از سکنه و واحدهای خالی اما در نوبت اجاره یا فروش است.»

برخی کارشناسان معتقدند که وضع مالیات برخانه‌های خالی، حتی اگر به ایجاد جهش در بازار مسکن نیز نیانجامد، حداقل مالیات آنان باعث گردش پول در اقتصاد کشور می‌شود، و مخالفان معتقدند که اخذ مالیات از خانه‌‌ های خالی منجر به تعطیلی بازار ساخت و ساز و بی‌انگیزه‌ شدن بسازوبفروش‌ها می‌شود چون که سازنده‌ها در تهران به امید نگهداری واحدها تا زمان نامعلوم برای فروش با قیمت مناسب و مطلوب، مشغول ساخت‌وساز هستند و اگر در زمان انتظار آنها، از ‌واحدهای ساخته‌شده‌شان مالیات گرفته شود، از‌ ساخت‌ و ساز منصرف می‌شوند! احتکار به اعتقاد کارشناسان یکی از عواملی است که به رکود بازار مسکن دامن زده است. طرح دریافت مالیات از خانه‌های خالی در دولت قبل مطرح شد و در دولت فعلی نیز پیگیری آن ادامه یافت تا آنکه بالاخره در ماده ۵۴ مکرر اصلاحیه قانون مالیات‌های مستقیم تصویب شد.

مالیات بر خانه‌های خالی به طور قطع، عمل موثری است و اگر برای این مهم مبلغ منطقی تعیین شود، راهکاری موثر خواهد بود، اما باید به این نکته توجه داشت که این راهکار به تنهایی به تعادل در بازار مسکن منجر نخواهد شد. دریافت مالیات از خانه‌های خالی در بسیاری از کشورهای دنیا هم به اجرا در آمده و از آن به عنوان تجربه‌ای موفق هم یاد می‌شود. حالا باید منتظر شد و دید این طرح در ایران با چه کیفیتی به‌مرحله اجرا می‌رسد.

 

نگاه قانون به جرائم سایبری در دنیای مجازی

نگاه قانون به جرائم سایبری در دنیای مجازی

 

 

نوشته اصغر اصغری

دنیای ما در تمام حوزه‌ها به سمت دیجیتال شدن پیش می‌رود. دولت، بانکداری، تجارت، آموزش، ارتباطات و حتی سرگرمی‌های ما این روزها شکل الکترونیک و مجازی به‌خود گرفته و خدمات متنوعش را برایمان به ارمغان آورده است اما دنیای تمام دیجیتال هم دردسرهای خاص خودش را دارد. در این دنیا هم نیاز است تا امنیت و آرامش برقرار باشد و همه‌‌چیز حول محور قانون بچرخد. با این حال، همانطور که در دنیای حقیقی، وقوع جرم امری قابل‌پیش‌بینی به‌نظر می‌رسد، در دنیای مجازی نیز وقوع انواع خلاف دور از ذهن نخواهد بود.

دنیای ما در تمام حوزه‌ها به سمت دیجیتال شدن پیش می‌رود. دولت، بانکداری، تجارت، آموزش، ارتباطات و حتی سرگرمی‌های ما این روزها شکل الکترونیک و مجازی به‌خود گرفته و خدمات متنوعش را برایمان به ارمغان آورده است اما دنیای تمام دیجیتال هم دردسرهای خاص خودش را دارد. در این دنیا هم نیاز است تا امنیت و آرامش برقرار باشد و همه‌‌چیز حول محور قانون بچرخد. با این حال، همانطور که در دنیای حقیقی، وقوع جرم امری قابل‌پیش‌بینی به‌نظر می‌رسد، در دنیای مجازی نیز وقوع انواع خلاف دور از ذهن نخواهد بود.

به همین دلیل لازم است تا بخشی از نیروهای پلیس متخصص برای ایجاد امنیت در دنیای سایبری همواره فعال باشند تا بتوانند از حقوق شهروندان دفاع کنند. رشد قارچ‌گونه جرائم سایبری مانند کلاهبرداری‌های اینترنتی، جعل داده‌ها و عناوین، سرقت اطلاعات، تجاوز به حریم خصوصی اشخاص و گروه‌ها، هک و نفوذ به سامانه‌های رایانه‌ای و اینترنتی، هرزه‌نگاری و جرائم اخلاقی و برخی جرائم سازمان‌یافته دیگر، ایجاب کرده تا پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات(فتا) شکل بگیرد و با این جرائم مبارزه کند. در این مقاله که اطلاعات آن به کمک یکی از کارشناسان پلیس فتا آماده شده با جرائم اینترنتی و راه‌های مصون ماندن از آن بیشتر آشنا می‌شویم.

شکایت‌کردن در جرائم رایانه‌ای

اگر روزی مال‌تان را از طریق فضای مجازی از دست دادید یا موضوع حیثیتی برایتان پیش آمد می‌توانید به‌صورت قانونی دنبال حق‌تان باشید و مجرم را پیدا کنید. پلیس فتا، پس از ارائه شکایت از سوی شاکی خصوصی‌یا از طریق شکایت مدعی‌العموم این امکان را خواهد یافت تا به درخواست آنها رسیدگی کند. بهترین و قانونی‌ترین راه برای ارائه شکایت، مراجعه به دادسرای جرائم رایانه‌ای است.

این دادسرا وظیفه دارد جرائمی که در فضای سایبر رخ داده را پیگیری کرده و حقوق شاکیان را به آنها بازگرداند. پس از مراجعه به دادسرای جرائم رایانه‌ای، پرونده تشکیل می‌شود و رسیدگی به آن طبق روال قانونی به جریان می‌افتد. دادسرا نیز بر حسب حساسیت پرونده و بررسی بیشتر موضوع، آن را به پلیس فتا ارجاع می‌دهد. در روند پیگیری پرونده هم ۲ امکان وجود دارد؛ اول اینکه ممکن است همان ابتدا شما به شخص یا اشخاص خاصی مظنون باشید. در این حالت، قاضی در جریان پیگیری پرونده آنها را به دادگاه احضار می‌کند تا پاسخگوی شکایت باشند. در حالت دوم نیز ممکن است که شما ندانید جرم توسط چه کسانی رخ داده است. در این حالت هم بررسی‌های تخصصی پلیس می‌تواند گره گشای پرونده باشد.

یک راه دیگر هم برای ارائه شکایت وجود دارد که راحت‌تر به‌نظر می‌رسد. اگر جرمی علیه شما در فضای مجازی اتفاق افتاد می‌توانید به سایت اینترنتی پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات (فتا) به نشانی WWW.cyberpolice.ir مراجعه و روی آیکون ارتباطات مردمی کلیک کنید. در این بخش، مشخصات، نشانی و شماره تلفن به همراه موضوع شکایت شما به ثبت می‌رسد و پلیس فتا در کمترین زمان ممکن با شما تماس گرفته و موضوع را پیگیری خواهد کرد. برای اطلاع از نشانی مراکز پلیس فتا یا دادسراهای پلیس رایانه‌ای هم می‌توانید به همین سایت مراجعه کنید.

آمار و ارقام چه می‌گویند؟

شاید باورتان نشود اما آمارهای رسمی خبر می‌دهد که هر ۱۲ثانیه یک نفر در دنیا قربانی جرائم سایبری می‌شود. همچنین طبق پیش‌بینی‌ها تا سال ۲۰۱۸، بیش از ۳ میلیارد و ۶۰۰ میلیون نفر در سراسر جهان به دنیای مجازی دسترسی خواهند داشت و گستردگی آن باعث افزایش جرم‌های رایانه‌ای خواهد شد. همین آمارها خبر از ضرر مالی ۲تریلیون دلاری به خاطر جرائم، سرقت اطلاعات و حملات سایبری می‌دهد. خلافکارهای رایانه‌ای تنها در سال ۲۰۱۳ توانسته‌اند ۳۸۸میلیارد دلار درآمد برای خودشان کسب کنند. این میزان از جرم باعث شده تا تقریبا تمام کشورها به فکر ایجاد پلیس سایبری بیفتند و از این راه با مجرمان مقابله کنند. پلیس سایبری همچنین رابطه تنگاتنگی با سازمان اینترپل دارد و می‌تواند مچ خلافکارها را، حتی دورتر از مرزهای هر کشور بگیرد.

اصلا جرم رایانه‌ای یعنی چه؟

تابه حال تعریف جامع و دقیقی درباره جرائم رایانه‌ای ارائه نشده است. شاید یکی از دلایل آن، تفاوت در دیدگاه‌ها ‌یا گستردگی مفهوم فضای سایبری و تخلفات مخصوص‌ آن باشد. با این حال، در تعریف کلی آمده که انجام ‌ یا ترک هر فعلی که از طریق رایانه ‌یا از طریق اتصال به اینترنت رخ بدهد و آن فعل از سوی قانون ممنوع و برایش مجازات درنظر گرفته شده باشد جرم رایانه‌ای نامیده می‌شود.

جرم‌های رایانه‌ای یا همان سایبری به ۲ گروه عمده تقسیم می‌شوند؛

  • اول، جرائمی هستند که در آن از رایانه یا‌ تلفن همراه به‌عنوان ابزار ارتکاب جرم استفاده می‌شود و معمولا از طریق شبکه‌های رایانه‌ای و اینترنت اتفاق می‌افتد؛ مثل انواع کلاهبرداری، جعل، هتک حرمت و سرقت رایانه‌ای.
  • دسته دوم جرم‌هایی هستند که در فضای مجازی رخ می‌دهند اما آثار آنها در دنیای واقعی ظاهر می‌شود، مانند نفوذ غیرمجاز، شنود غیرمجاز و انتشار ویروس.

شاید خلاصه تعریف جرم رایانه‌ای این باشد که هر رفتار ممنوع مرتبط با کاربرد رایانه و اینترنت را دربرمی‌گیرد. اینجاست که پلیس فتا وارد می‌شود و دست خلافکارها را رو می‌کند؛ مثلا طبق ماده ۱۷ قانون جرائم رایانه‌ای هر کس به وسیله سامانه‌های رایانه‌ای یا مخابراتی، صوت یا تصویر و یا فیلم خصوصی دیگران را بدون رضایت آنها منتشر کند و یا در دسترس دیگران قراردهد به‌نحوی که منجر به ضرر یا عرفا موجب هتک حیثیت دیگران شود، به حبس از ۹۱ روز تا ۲ سال‌یا جزای نقدی از ۵ تا ۴۰ میلیون ریال و یا هر ۲ مجازات محکوم خواهد شد.

معروف‌ترین جرم‌های رایانه‌ای

بیشتر جرائم اینترنتی در حوزه امور مالی و خالی کردن حساب‌های بانکی اتفاق می‌افتد. در این روش، خلافکارهای اینترنتی با شگردهای مختلف رمز حساب‌های اینترنتی کاربران را به دست می‌آورند و اقدام به سرقت می‌کنند. گاه حتی برخی‌ها با استفاده از دستگاه‌های pos، خیلی راحت رمز ۴رقمی کارت‌های بانکی را از مالک آن می‌پرسند و هنگام خرید، ۲ بار از حساب وی پول برداشت می‌کنند.

هتک حیثیت و حرمت، سوءاستفاده از اطلاعات و تصاویر شخصی و انتشار بدون اجازه آنها، تجاوز به حریم خصوصی و هک‌کردن سایت‌ها از دیگر جرائم معروف اینترنتی است. عده‌ای هم سایت‌هایی را به نام چهره‌ها و شخصیت‌های معروف راه‌می‌اندازند. کاربران هم به خیال اینکه با همان چهره در حال ارتباط هستند به خواسته‌های آنها تن می‌دهند و در دام می‌افتند.

فیشینگ هم یکی دیگر از روش‌های کلاهبرداری اینترنتی است. در این روش، سایتی کاملا شبیه درگاه اینترنتی بانک‌های معتبر کشور طراحی می‌شود و شناسه و رمز عبور کاربران را هنگام خرید اینترنتی درخواست می‌کند. سپس هکر یا همان کسی که این سایت تقلبی را ساخته با به دست آوردن اطلاعات اینترنتی اقدام به خالی کردن حساب آنها می‌کند. انتشار ویروس و سرقت اطلاعات هم از جمله تخلفات سایبری به‌شمار می‌رود.

هشدارهایی برای سایبری‌ها

چند هشدار پلیسی برای اینکه در دام مجرم‌های اینترنتی نیفتید:

  • از مکان‌های عمومی مانند کافی‌نت یا اماکنی که دارای اینترنت رایگان هستند وارد حساب اینترنت بانک خود نشوید.
  • هنگام خرید از فروشگاه‌ها سعی کنید شخصا از دستگاه POS استفاده کنید.
  • هنگام دریافت پول از دستگاه‌های ATM، مراقب پشت سر خود باشید تا کسی رمز واردشده شما را نبیند. حواستان به اقلام نامتعارف روی دستگاه‌های ATM باشد.
  • همیشه خرید اینترنتی خود را از سایت‌های معتبر انجام دهید و به نشانی درگاه بانکی که به شما معرفی می‌شود خوب دقت کنید. درگاه‌های معتبر بانکی همگی با عبارت https شروع می‌شوند.
  • سامانه پیامک حساب بانکی‌تان را فعال کنید تا درصورت برداشت پول از حسابتان فوری متوجه شوید.
  • از نگهداری فیلم و عکس خانوادگی در رایانه، موبایل، لپ‌تاپ و سایر اقلام دیجیتال قابل‌حمل بپرهیزید تا درصورت هک، سرقت یا گم شدن، به غیراز ضرر مالی، آسیب دیگری متوجه شما نشود.
  • برای اینکه رایانه‌تان هک نشود از آنتی‌ویروس‌های معتبر (کرک نشده) استفاده و هر چند وقت یک‌بار آن را به روز کنید.
  • به پیامک‌ها و ایمیل‌هایی با محتوای اینکه شما برنده شده‌اید، توجه نداشته باشید؛ چراکه اغلب آنها تنها برای دسترسی به‌حساب بانکی‌تان ارسال می‌شوند. به ایمیل‌ها و پیامک‌های ناشناس پاسخ ندهید. اگر احساس کردید که رمز شما به هر دلیلی هک شده، سریعا آن را تغییر دهید.
  • اگر عکس، فیلم یا اطلاعات شخصی شما به هر دلیلی در فضای سایبر انتشار یافت، ابتدا خانواده خود را در جریان امر قرار دهید و سپس از طریق پلیس فتا، موضوع شکایت خود را مطرح کنید.
  • هنگام ارتباط با سایت‌ها و صفحه‌های شخصی که به نام چهره‌های مشهور راه‌اندازی شده است جانب احتیاط را نگه دارید.
  • تاکنون هیچ سایت همسریابی‌ای از سوی پلیس، مجوز رسمی دریافت نکرده و فعالیت آنها غیرقانونی است.

مواد مربوط به خانواده قانون مدني

مواد مربوط به خانواده قانون مدني

کتاب هفتم در نکاح و طلاق (قانون مدنی خانواده)
باب اول در نکاح
فصل اول – در خواستگاری
ماده ۱۰۳۴ – هرزنی را که خالی از موانع نکاح باشد می توان خواستگاری نمود.
ماده ۱۰۳۵ – وعده ازدواج ایجاد علقه زوجیت نمی کند اگرچه تمام یا قسمتی از مهریه که بین طرفین برای موقع ازدواج مقررگردیده پرداخته شده باشد بنابراین هریک از زن و مرد مادام که عقد نکاح جاری نشده می تواند از وصلت امتناع کند و طرف دیگرنمی تواند به هیچ وجه او را مجبور به ازدواج کرده و یا از جهت صرف امتناع از وصلت مطالبه خسارتی نماید.
ماده ۱۰۳۶ – حذف شد. ( اصلاحی مطابق قانون اصلاح موادی از قانون مدنی مصوب ۱۳۷۰)
ماده ۱۰۳۷ – هریک از نامزدها می تواند در صورت بهم خوردن وصلت منظور هدایائی را  که به طرف دیگر یا ابوین او برای وصلت منظورداده است مطالبه کند.
اگر عین  هدایا موجود نباشد مستحق قیمت هدایائی خواهد بودکه عادتا نگاه داشته می شود مگر اینکه هدایا بدون تقصیر طرف دیگر تلف شده باشد.
ماده ۱۰۳۸ – مفاد ماده قبل ازحیث رجوع به قیمت درموردی که وصلت منظور در اثر فوت یکی از نامزدها بهم بخورد مجری نخواهد بود.
ماده ۱۰۳۹ – حذف شد. ( اصلاحی مطابق قانون اصلاح موادی از قانون مدنی مصوب ۱۳۷۰)
ماده ۱۰۴۰ – هریک ازطرفین می تواند برای انجام وصلت منظور از طرف مقابل تقاضا کند که تصدیق طبیب به صحت از امراض مسریه مهم از قبیل سفلیس و سوزاک وسل ارائه دهد.
فصل دوم قابلیت صحی برای ازدواج
‌ماده ۱۰۴۱ – عقد نکاح دختر قبل از رسیدن به سن ۱۳ سال تمام شمسی و پسر ‌قبل از رسیدن به سن ۱۵ سال تمام شمسی منوط است به اذن ولی به شرط رعایت ‌مصلحت با تشخیص دادگاه صالح. (اصلاحی به موجب ‌قانون اصلاح ماده (۱۰۴۱) قانون مدنی موضوع ماده (۲۴) قانون اصلاح موادی از قانون مدنی مصوب ۱۳۷۰ – مصوبه مورخ ۱/ ۴/ ۱۳۸۱ مجمع تشخیص مصلحت نظام )
ماده ۱۰۴۲ – حذف شد. ( اصلاحی مطابق قانون اصلاح موادی از قانون مدنی مصوب ۱۳۷۰)
ماده ۱۰۴۳ – نکاح دختر باکره اگرچه به سن بلوغ رسیده باشد موقوف به اجازه پدر یا جد پدر او است و هر گاه پدر یا جد پدری بدون علت موجه از دادن اجازه مضایقه کند اجازه او ساقط و در این صورت دختر می تواند با معرفی کامل مردی که می خواهد با او ازدواج نماید و شرایط نکاح و مهری که بین آنها قرار داده شده است پس از اخذ اجازه از دادگاه مدنی خاص به دفتر ازدواج مراجعه و نسبت به ثبت ازدواج اقدام نماید.( اصلاحی مطابق قانون اصلاح موادی از قانون مدنی مصوب ۱۳۷۰)
ماده ۱۰۴۴ – در صورتی که پدر یا جد پدری در محل حاضر نباشند و استیذان از آنها نیز عادتا غیر ممکن بوده و دختر نیز احتیاج به ازدواج داشته باشد، وی می تواند اقدام به ازدواج نماید. ( اصلاحی مطابق قانون اصلاح موادی از قانون مدنی مصوب ۱۳۷۰)
تبصره – ثبت این ازدواج در دفترخانه منوط به احراز موارد فوق در دادگاه مدنی خاص می باشد.
فصل سوم در موانع نکاح
ماده ۱۰۴۵ – نکاح با اقارب نسبی ذیل ممنوع است اگرچه قرابت حاصل از شبهه یا زنا باشد:
ا – نکاح با پدر و اجداد و با مادر و جدات هر قدرکه بالا برود.
۲ – نکاح با اولاد هر قدرکه پائین برود.
۳ – نکاح با برادر و خواهر و اولاد آنها تا هر قدر که پائین برود.
۴ – نکاح با عمات و خالات خود و عمات و خالات پدر و مادر و اجداد و جدات
ماده ۱۰۴۶ – قرابت رضاعی ازحیث حرمت نکاح در حکم قرابت نسبی است مشروط بر این که:
اولا – شیر زن از حمل مشروع حاصل شده باشد.
ثانیا – شیر مستقیما از پستان مکیده شده باشد.
ثالثا – طفل لااقل یک شبانه روز و یا ۱۵ دفعه متوالی شیر کامل خورده باشد بدون اینکه در بین غذای دیگر یا شیر زن دیگر را بخورد.
رابعا – شیر خوردن طفل قبل ازتمام شدن دو سال از تولد او باشد.
خامسا – مقدار شیری که طفل خورده است از یک زن و ازیک شوهر باشد بنابر این اگر طفل در شبانه روز مقداری از شیر یک زن و مقداری از شیر زن دیگر بخورد موجب حرمت نمی شود اگر چه شوهر آن دو زن یکی باشد. و همچنین اگر زن یک دختر و یک پسر رضاعی داشته باشد که هر یک را از شیر متعلق به شوهر دیگر شیر داده باشد آن پسر و یا آن دختر برادر و خواهر رضاعی نبوده ازدواج بین آن ها از این حیث ممنوع نمی باشد.
ماده ۱۰۴۷ – نکاح بین اشخاص ذیل به واسطه مصاهره ممنوع دائمی است –
۱ – بین مرد و مادر و جدات زن او از هر درجه که باشد اعم از نسبی و رضاعی .
۲ – بین مرد و زنی که سابقا زن پدر و یا زن یکی از اجداد یا زن پسر یا زن یکی از احفاد او بوده است هر چند قرابت رضاعی باشد.
۳ – بین مرد با اناث از اولاد زن ازهردرجه که باشد ولو رضاعی مشروط بر اینکه بین زن وشوهر زناشوئی واقع شده باشد.
ماده ۱۰۴۸ – جمع بین دو خواهرممنوع است اگر چه به عقد منقطع باشد.
ماده ۱۰۴۹ – هیچکس نمی تواند دختر برادر زن و یا دخترخواهر زن خود را بگیرد مگر با اجازه زن خود.
ماده ۱۰۵۰ – هرکس زن شوهردار را با علم به وجود علقه زوجیت و حرمت نکاح و یا زنی را که درعده طلاق یا در عده وفات است با علم به عده و حرمت نکاح برای خود عقد کند عقد باطل وآن زن مطلقا برآن شخص حرام موبد می شود.
ماده ۱۰۵۱ – حکم مذکور در ماده فوق درموردی نیزجاری است که عقد از روی جهل به تمام یا یکی از امور مذکوره فوق بوده و نزدیکی هم واقع شده باشد در صورت جهل و عدم وقوع نزدیکی عقد باطل ولی حرمت ابدی حاصل نمی شود.
ماده ۱۰۵۲ – تفریقی که بالعان حاصل می شود موجب حرمت ابدی است .
ماده ۱۰۵۳ – عقد در حال احرام باطل است و با علم به حرمت موجب حرمت ابدی است .
ماده ۱۰۵۴ – زنای با زن شوهردار یا زنی که درعده رجعیه است موجب حرمت ابدی است .
ماده ۱۰۵۵ – نزدیکی به شبهه و زنا اگر سابق بر نکاح باشد از حیث مانعیت نکاح درحکم نزدیکی بانکاح صحیح است ولی مبطل نکاح سابق نیست .
ماده ۱۰۵۶ – اگرکسی باپسری عمل شنیع کند نمی تواند مادر یا خواهر یا دختر او را تزویج کند.
ماده ۱۰۵۷ – زنی که سه مرتبه متوالی زوجه یک نفربوده و مطلقه شده برآن مرد حرام است مگر اینکه به عقد دائم به زوجیت مرد دیگری درآمده و پس از وقوع نزد یکی با او بواسطه طلاق یا فسخ یا فوت فراق حاصل شده باشد.
ماده ۱۰۵۸ – زن هرشخصی که به نه طلاق که شش تای آن عددی است مطلقه شده باشد برآن شخص حرام موبد می شود.
ماده ۱۰۵۹ – نکاح مسلمه باغیرمسلم جایز نیست .
ماده ۱۰۶۰ – ازدواج زن ایرانی با تبعه خارجه در مواردی هم که مانع قانونی ندارد موکول به اجازه مخصوص از طرف دولت است .
قانون تعیین تکلیف تابعیت فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی
ماده واحده – فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی که در ایران متولد شده یا حداکثر تا یک سال پس از تصویب این قانون در ایران متولد می شوند می توانند بعد از رسیدن به سن هجده سال تمام تقاضای تابعیت ایرانی نمایند. این افراد در صورت نداشتن سوء پیشینه کیفری یا امنیتی و اعلام رد تابعیت غیر ایرانی به تابعیت ایران پذیرفته می شوند. وزارت کشور نسبت به احراز ولادت طفل در ایران و صدور پروانه ازدواج موضوع ماده (۱۰۶۰) قانون مدنی اقدام می نماید و نیروی انتظامی نیز با اعلام وزارت کشور پروانه اقامت برای پدر خارجی مذکور در این ماده صادر می کند. فرزندان موضوع این ماده قبل از تحصیل تابعیت نیز مجاز به اقامت در ایران می باشند.
تبصره ۱- چنانچه سن مشمولین این ماده در زمان تصویب بیش از هجده سال تمام باشد باید حداکثر ظرف یک سال اقدام به تقاضای تابعیت ایرانی نمایند. تبصره ۲- از تاریخ تصویب این قانون کسانی که در اثر ازدواج زن ایرانی و مرد خارجی در ایران متولد شوند و ازدواج والدین آنان از ابتدا با رعایت ماده (۱۰۶۰) قانون مدنی به ثبت رسیده باشد، پس از رسیدن به سن هجده سال تمام و حداکثر ظرف مدت یک سال، بدون رعایت شرط سکونت مندرج در ماده (۹۷۹) قانون مدنی به تابعیت ایران پذیرفته می شوند. قانون فوق مشتمل بر ماده واحده و دو تبصره در جلسه علنی روز یکشنبه دوم مهر ماه یک هزار و سیصد و هشتاد و پنج مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ ۱۲/۷/۱۳۸۵ به تأیید شورای محترم نگهبان رسید.
رئیس مجلس شورای اسلامی – غلامعلی حدادعادل
ماده ۱۰۶۱ – دولت می تواندازدواج بعضی از مستخدمین و مامورین رسمی ومحصلین دولتی را با زنی که تبعه خارجه باشد موکول به اجازه مخصوص نماید.
فصل چهارم شرایط صحت نکاح
ماده ۱۰۶۲ – نکاح واقع می شود به ایجاب و قبول بالفاظی که صریحا دلالت بر قصد ازدواج نماید.
ماده ۱۰۶۳ – ایجاب و قبول ممکن است از طرف خود مرد و زن صادر شود و یا از طرف اشخاصی که قانونا حق عقد دارند.
ماده ۱۰۶۴ – عاقد باید عاقل و بالغ و قاصد باشد.
ماده ۱۰۶۵ – توالی عرفی ایجاب وقبول شرط صحت عقداست .
ماده ۱۰۶۶ – هرگاه یکی ازمتعاقدین یا هر دو لال باشند عقد به اشاره از طرف لال نیز واقع می شود مشروط بر اینکه بطور وضوح حاکی از انشاء عقد باشد.
ماده ۱۰۶۷ – تعیین زن و شوهربه نحوی که برای هیچ یک ازطرفین درشخص طرف دیگر شبهه نباشد شرط صحت نکاح است .
ماده ۱۰۶۸ – تعلیق در عقد موجب بطلان است .
ماده ۱۰۶۹ – شرط خیار فسخ نسبت به عقد نکاح باطل است ولی در نکاح دائم شرط خیارنسبت به صداق جایزاست مشروط بر اینکه مدت آن معین باشد و بعد از نسخ مثل آن است که اصلا مهرذکرنشده باشد.
ماده ۱۰۷۰ – رضای زوجین شرط نفوذ عقد است وهرگاه مکره بعد از زوال کره عقد را اجازه کند نافذ است مگراین که اکراه به درجه بوده که عاقد فاقد قصد باشد.
فصل پنجم وکالت در نکاح
ماده ۱۰۷۱ – هر یک از مرد و زن می توانند برای عقد نکاح وکالت بغیردهد.
ماده ۱۰۷۲ – درصورتی که وکالت بطور اطلاق داده شود وکیل نمی تواند موکله را برای خود تزویج کند مگر این که این اذن صریحا به او داد شده باشد.
ماده ۱۰۷۳ – اگر وکیل ازآنچه که موکل راجع به شخص یا مهر یا خصوصیات دیگر معین کرده تخلف کند صحت عقد متوقف بر تنفیذ موکل خواهد بود.
ماده ۱۰۷۴ – حکم ماده فوق درموردی نیزجاری است که وکالت بدون قید بوده و وکیل مراعات مصلحت موکل را نکرده باشد.
فصل ششم درنکاح منقطع
ماده ۱۰۷۵ – نکاح وقتی منقطع است که برای مدت معینی واقع شده باشد.
ماده ۱۰۷۶ – مدت نکاح منقطع بایدکلا معین شود.
ماده ۱۰۷۷ – درنکاح منقطع احکام راجع به وراثت زن و به مهراو همان است که در باب ارث و در فصل آتی مقررشده است .
فصل هفتم در مهر
ماده ۱۰۷۸ – هر چیزی راکه مالیت داشته وقابل تمیز نیز باشد می توان مهر قرار داد.
ماده ۱۰۷۹ – مهر باید بین طرفین تا حدی که رفع جهالت آن ها بشود معلوم باشد.
ماده ۱۰۸۰ – تعیین مقدار مهر منوط به تراضی طرفین است .
ماده ۱۰۸۱ – اگر در عقد نکاح شرط شودکه درصورت عدم تادیه مهردرمدت معین نکاح باطل خواهد بود نکاح  و مهر صحیح ولی شرط باطل است .
ماده ۱۰۸۲ – به مجردعقد،زن مالک مهرمی شود و می تواند هر نوع تصرفی که بخواهد در آن بنماید.
تبصره – چنانچه مهریه وجه رایج باشد متناسب با تغییر شاخص قیمت سالانه زمان تأدیه نسبت به سال اجرای عقد که توسط بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران تعیین می گردد محاسبه و پرداخت خواهد شد مگر اینکه زوجین در حین اجرای عقد به نحو دیگری تراضی کرده باشند.
قانون استفساریه تبصره ذیل ماده (۱۰۸۲) قانون مدنی مصوب ۱۳۷۶
موضوع استفساریه:
ماده واحده– آیا ملاک محاسبه مهریه به نرخ روز موضوع تبصره ذیل ماده (۱۰۸۲) قانون مدنی مصوب ۲۹/۴/۱۳۷۶، زمان صدور حکم است یا زمان تادیه آن؟
نظر مجلس:
” منظور از زمان تادیه، زمان اجرای قطعی و لازم الاجراء است. ”
قانون فوق مشتمل بر ماده واحده در جلسه علنی روز سه‌شنبه مورخ بیست و هفتم اردیبهشت ماه یک هزار و سیصد و هشتاد و چهار مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ ۴/۳/۱۳۸۴ به تایید شورای نگهبان رسید.
ماده ۱۰۸۳ – برای تادیه تمام یا قسمتی از مهرمی توان مدت یا اقساطی قرار داد.
ماده ۱۰۸۴ – هرگاه مهرعین معین باشد و معلوم گردد قبل ازعقد معیوب بوده و یا بعد از عقد و قبل ازتسلیم معیوب و یا تلف شود شوهر ضامن عیب وتلف است .
ماده ۱۰۸۵ – زن می تواند تا مهر به او تسلیم نشده از ایفاء وظایفی که در مقابل شوهردارد امتناع کند مشروط براین که مهر او حال باشد و این امتناع مسقط حق نفقه نخواهدبود.
ماده ۱۰۸۶ – اگر زن قبل از اخذ مهربه اختیار خود به ایفاء وظایفی که در مقابل شوهر دارد قیام نمود دیگر نمی تواند از حکم ماده قبل استفاده کند معذلک حقی که برای مطالبه مهر دارد ساقط نخواهدشد.
ماده ۱۰۸۷ – اگردرنکاح دائم مهرذکرنشده یا عدم مهرشرط شده باشد نکاح صحیح است و طرفین می توانند بعد از عقد مهر را به تراضی معین کنند و اگرقبل از تراضی بر مهر معین بین آن ها نزدیکی واقع شود زوجه مستحق مهرالمثل خواهد بود.
ماده ۱۰۸۸ – در مورد ماده قبل اگریکی از زوجین قبل از تعیین مهر و قبل از نزدیکی بمیردزن مستحق هیچ گونه مهری نیست .
ماده ۱۰۸۹ – ممکن است اختیارتعیین مهربه شوهریاشخص ثالثی داده شوددراین صورت شوهریاشخص ثالث می تواندمهرراهرقدربخواهدمعین کند.
ماده ۱۰۹۰ – اگر اختیار تعیین مهربه زن داده شود زن نمی تواند بیشتر از مهرالمثل معین نماید.
ماده ۱۰۹۱ – برای تعیین مهرالمثل باید حال زن ازحیث شرافت خانوادگی و سایرصفات و وضعیت او نسبت به اماثل و اقران و اقارب و همچنین معمول محل وغیره درنظرگرفته شود.
ماده ۱۰۹۲ – هر گاه شوهر قبل از نزدیکی زن خود را طلاق دهد زن مستحق نصف مهر خواهد بود و اگر شوهر بیش از نصف مهر را قبلا داده باشد حق دارد مازاد از نصف را عینا یا مثلا یا قیمتا استرداد کند.
ماده ۱۰۹۳ – هرگاه مهردر عقد ذکرنشده باشد و شوهرقبل از نزدیکی و تعیین مهر زن خود را طلاق دهد زن مستحق مهرالمتعه است و اگربعد از آن طلاق دهد مستحق مهرالمثل خواهد بود.
ماده ۱۰۹۴ – برای تعیین مهرالمتعه حال مرد ازحیث غنا و فقر ملاحظه می شود.
ماده ۱۰۹۵ – در نکاح منقطع عدم مهردر عقد موجب بطلان است .
ماده ۱۰۹۶ – در نکاح منقطع موت زن دراثناء مدت موجب سقوط مهر نمی شود و همچنین است اگرشوهر تا آخر مدت با او نزدیکی نکند.
ماده ۱۰۹۷ – در نکاح منقطع هرگاه شوهرقبل از نزدیکی تمام مدت نکاح را ببخشد باید نصف مهر را بدهد.
ماده ۱۰۹۸ – درصورتی که عقد نکاح اعم از دائم یا منقطع باطل بوده و نزدیکی واقع نشده زن حق مهر ندارد و اگرمهر را گرفته شوهر می تواند آن را استرداد نماید.
۱۰۹۹ – درصورت جهل زن به فساد نکاح و وقوع نزدیکی زن مستحق مهرالمثل است .
ماده ۱۱۰۰ – درصورتی که مهرالمسمی مجهول باشد یا مالیت نداشته باشد یا ملک غیر باشد در صورت اول و دوم زن مستحق مهرالمثل خواهد بود و در صورت سوم مستحق مثل یا قیمت آن خواهد بود مگر اینکه صاحب مال اجازه نماید.
ماده ۱۱۰۱ – هرگاه عقدنکاح قبل نزدیکی به جهتی فسخ شودزن حق مهرندارد مگردرصورتی که موجب فسخ ،عنن باشدکه دراین صورت باوجودفسخ نکاح زن مستحق نصف مهراست .
فصل هشتم درحقوق وتکالیف زوجین نسبت به یکدیگر
ماده ۱۱۰۲ – همین که نکاح بطورصحت واقع شدروابط زوجیت بین طرفین موجودوحقوق وتکالیف زوجین درمقابل همدیگربرقرارمی شود.
ماده ۱۱۰۳ – زن وشوهرمکلف به حسن معاشرتی بایکدیگرند.
ماده ۱۱۰۴ – زوجین بایددرتشییدمبانی خانواده وترتیب اولادخودبه یکدیگرمعاضدت نمایند.
ماده ۱۱۰۵ – درروابط زوجین ریاست خانواده ازخصائص شوهراست .
ماده ۱۱۰۶ – درعقددائم نفقه زن بعهده شوهراست
ماده ۱۱۰۷- نفقه عبارت است از همه نیازهای متعارف و متناسب با وضعیت زن از قبیل مسکن ، البسه ، غذا ، اثاث منزل و هزینه های درمانی و بهداشتی و خادم در صورت عادت یا احتیاج به واسطه نقصان یا مرض . (اصلاحی بموجب قانون اصلاح موادی از قانون مدنی مصوب ۸۱)
ماده ۱۱۰۸ – هرگاه زن بدون مانع مشروع ازادای وظایف زوجیت امتناع کندمستحق نفقه نخواهدبود.
ماده ۱۱۰۹ – نفقه مطلقه رجعیه درزمان عده برعهده شوهراست مگراینکه طلاق درحال نشوزواقع شده باشدلیکن اگرعده ازجهت فسخ نکاح یاطلاق بائن باشد زن حق نفقه نداردمگردرصورت حمل ازشوهرخودکه دراین صورت تازمان وضع حمل حق نفقه خواهدداشت .
ماده ۱۱۱۰- در ایام عده وفات ، مخارج زندگی زوجه عندالمطالبه از اموال اقاربی که پرداخت نفقه به عهده آنان است ( در صورت عدم پرداخت ) تامین می گردد. اصلاحی بموجب قانون اصلاح موادی از قانون مدنی مصوب ۸۱
ماده ۱۱۱۱ – زن می توانددرصورت استنکاف شوهرازدادن نفقه به محکمه رجوع کنددراین صورت محکمه میزان نفقه رامعین وشوهررابه دادن آن محکوم خواهدکرد.
ماده ۱۱۱۲ – اگراجراءحکم مذکوردرماده قبل ممکن نباشدمطابق ماده ۱۱۲۹رفتارخواهدشد.
ماده ۱۱۱۳ – درعقدانقطاع زن حق نفقه نداردمگراینکه شرط شده یاآنکه عقدمبنی برآن جاری شده باشد.
ماده ۱۱۱۴ – زن بایددرمنزلی که شوهرتعیین می کندسکنی نمایدمگرآنکه اختیارتعیین منزل به زن داده شده باشد.
ماده ۱۱۱۵ – اگربودن زن باشوهردریک منزل متضمن خوف ضرربدنی یامالی یاشرافتی برای زن باشدزن می تواندمسکن علیحده اختیارکندودرصورت ثبوت مظنه ضررمزبورمحکمه حکم بازگشت به منزل شوهرنخواهددادومادام که زن در بازگشتن به منزل مزبورمعذوراست نفقه برعهده شوهرخواهدبود.
ماده ۱۱۱۶ – درمورد ماده فوق مادام که محاکمه بین زوجین خاتمه نیافته محل سکنای زن به تراضی محکمه باجلب نظراقربای نزدیک طرفین منزل زن رامعین خواهدنمودودرصورتی که اقربائی نباشدخودمحکمه محل مورداطمینان رامعین خواهدکرد.
ماده ۱۱۱۷ – شوهرمی تواندزن خودراازحرفه یاصنعتی که منافی مصالح خانوادگی یاحیثیات خودیازن باشدمنع کند.
ماده ۱۱۱۸ – زن مستقلامی توانددردارائی خودهرتصرفی راکه می خواهد بکند.
ماده ۱۱۱۹ – طرفین عقدازدواج می توانندهرشرطی که مخالف بامقتضای عقدمزبورنباشددرضمن عقدازدواج یاعقدلازم دیگربنمایدمثل اینکه شرط شودهرگاه شوهرزن دیگربگیردیادرمدت معینی غائب شودیاترک انفاق نماید یابرعلیه حیات زن سوءقصدکندیاسوءرفتاری نمایدکه زندگانی آنهابا یکدیگرغیرقابل تحمل شودزن وکیل ووکیل درتوکیل باشدکه پس ازاثبات تحقق شرط درمحکمه وصدورحکم نهائی خودرامطلقه سازد.
باب دوم – درانحلال عقد نکاح
ماده ۱۱۲۰ – عقدنکاح به فسخ یابه طلاق یابه بذل مدت درعقدانقطاع منحل می شود.
فصل اول – درموردامکان فسخ نکاح
ماده ۱۱۲۱ – جنون هریک اززوجین بشرط استقراراعم ازاینکه مستمریا ادواری باشدبرای طرف مقابل موجب حق فسخ است .
ماده ۱۱۲۲ – عیوب زیر در مرد موجب حق فسخ برای زن خواهد بود:
۱ – خصا
۲ – عنن به شرط این که ولو یک بار عمل زناشویی را انجام نداده باشد.
۳ – مقطوع بودن آلت تناسلی به اندازه ای که قادر به عمل زناشویی نباشد. ( اصلاحی مطابق قانون اصلاح موادی از قانون مدنی مصوب ۱۳۷۰)
ماده ۱۱۲۳ – عیوب ذیل درزن موجب حق فسخ برای مردخواهدبود –
۱ – قرن .
۲ – جذام
۳ – برص
۴ – افضاء
۵ – زمین گیری
۶ – نابینائی ازهردوچشم .
ماده ۱۱۲۴ – عیوب زن درصورتی موجب حق فسخ برای مرداست که عیب مزبور درحال عقدوجودداشته است .
ماده ۱۱۲۵ – جنون وعنن درمردهرگاه بعدازعقدهم حادث شودموجب حق فسخ برای زن خواهدبود.
ماده ۱۱۲۶ – هر یک اززوجین که قبل ازعقدعالم به امراض مذکوره درطرف دیگربودبعدازعقدحق فسخ نخواهدداشت .
ماده ۱۱۲۷ – هر گاه شوهر بعد از عقد مبتلابه یکی ازامراض مقاربتی گرددزن حق خواهدداشت که از نزدیکی با او امتناع نماید و امتناع مزبور مانع حق نفقه نخواهدبود.
ماده ۱۱۲۸ – هرگاه دریکی ازطرفین صفت خاصی شرط شده و بعد از عقد معلوم شودکه طرف مذکوره فاقد وصف مقصود بود برای طرف مقابل حق فسخ خواهدبود خواه وصف مذکور در عقد تصریح شده یا عقد متبانیا بر آن واقع شده باشد.
ماده ۱۱۲۹ – درصورت استنکاف شوهرازدادن نفقه وعدم امکان اجراءحکم محکمه والزام اوبه دادن نفقه زن می تواندبرای طلاق به حاکم رجوع کندوحاکم رجوع کندوحاکم شوهر او را اجبار به طلاق می نماید. همچنین است درصورت عجز شوهر از دادن نفقه .
ماده ۱۱۳۰ – در صورتی که دوام زوجیت موجب عسر و حرج زوجه باشد، وی می تواند به حاکم شرع مراجعه و تقاضای طلاق کند، چنانچه عسر و حرج مذکور در محکمه ثابت شود، دادگاه می تواند زوج را اجبار به طلاق نماید و در صورتی که اجبار میسر نباشد زوجه به اذن حاکم شرع طلاق داده می شود. ( اصلاحی مطابق قانون اصلاح موادی از قانون مدنی مصوب ۱۳۷۰)
تبصره – عسر و حرج موضوع این ماده عبارت است از به وجود آمدن وضعیتی که ادامه زندگی را برای زوجه با مشقت همراه ساخته و تحمل آن مشکل باشد و موارد ذیل در صورت احراز توسط دادگاه صالح از مصادیق عسر وحرج محسوب می گردد:
۱- ترک زندگی خانوادگی توسط زوج حداقل به مدت شش ماه متوالی و یا نه ماه متناتوب در مدت یک سال بدون عذر موجه .
۲- اعتیاد زوج به یکی از انواع مواد مخدر و یا ابتلاء وی به مشروبات الکلی که به اساس زندگی خانوادگی خلل وارد آورد و امتناع یا عدم امکان الزام وی بت ترک آن در مدتی که به تشخیص پزشک برای ترک اعتیاد لازم بوده است .
در صورتی که زوج به تعهد خود عمل ننماید و یا پس از ترک ، مجددا” به مصر موارد مذکور روی آورده ، بنا به درخواست زوجه ، طلاق انجام خواهد شد.
۳- محکومیت قطعی زوج به حبس پنج سال یا بیشتر.
۴- ضرب و شتم یا هرگونه سوءاستفاده مستمر زوج که عرفا” با توجه به وضعیت زوجه قابل تحمل نباشد.
۵- ابتلاء زوح به بیماری های صعب العلاج روانی یا ساری یا هر عراضه صعب العلاج دیگری که زندگی مشترک را مختل نماید.
موارد مندرج در این ماده مانع از آن نیست که دادگاه درسایر مواردی که عسر وحرج زن در دادگاه احراز شود،حکم طلاق صادرنماید الحاقی بموجب قانون الحاق یک تبصره به ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی مصوب ۸۱
ماده ۱۱۳۱ – خیارفسخ فوری است واگرطرفی که حق فسخ داردبعدازاطلاع بعلت فسخ نکاح رافسخ نکندخیاراوساقط می شودبشرط اینکه علم به حق فسخ و فوریت آن داشته باشدتشخیص مدتی که برای امکان استفاده ازخیارلازم بوده بنظرعرف وعادت است .
ماده ۱۱۳۲ – درفسخ نکاح رعایت ترتیباتی که برای طلاق مقرراست شرط نیست .
فصل دوم درطلاق
مبحث اول درکلیات
ماده ۱۱۳۳- مرد می تواند با رعایت شرایط مقرر در این قانون با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق همسرش را بنماید.
تبصره – زن نیز می تواند با وجود شرایط مقرر در مواد (۱۱۱۹) ، (۱۱۲۹) و (۱۱۳۰) این قانون ، از دادگاه تقاضای طلاق نماید. (اصلاحی بموجب قانون اصلاح موادی از قانون مدنی مصوب ۸۱)
ماده ۱۱۳۴ – طلاق بایدبه صیغه طلاق ودرحضورلااقل دونفرمردعادل که طلاق را بشنوندواقع گردد.
ماده ۱۱۳۵ – طلاق بایدمنجرباشدوطلاق معلق بشرط باطل است .
ماده ۱۱۳۶ – طلاق دهنده بایدبالغ وعادل وقاصدومختارباشد.
ماده ۱۱۳۷ – ولی مجنون دائمی می توانددرصورت مصلحت مولی علیه زن او راطلاق دهد.
ماده ۱۱۳۸ – ممکن است صیغه طلاق رابه توسط وکیل اجرانمود.
ماده ۱۱۳۹ – طلاق مخصوص عقددائم است وزن منقطعه به انقضاءمدت یابذل آن ازطرف شوهراززوجیت خارج می شود.
ماده ۱۱۴۰ – طلاق زن درمدت عادت زنانگی یادرحال نفاس صحیح نیست مگر اینکه زن حامل باشدیاطلاق قبل ازنزدیکی بازن واقع شودیاشوهرغائب باشد بطوری که اطلاع ازعادت زنانگی بودن زن نتواندحاصل کند.
ماده ۱۱۴۱ – طلاق درطهرمواقعه صحیح نیست مگراینکه زن یائسه یاحامل باشد.
ماده ۱۱۴۲ – طلاق زنی که باوجوداقتضای سن عادت زنانگی نمی شودوقتی صحیح است که ازتاریخ آخرین نزدیکی بازن سه ماه گذشته باشد.
مبحث دوم دراقسام طلاق
ماده ۱۱۴۳ – طلاق بردوقسم است – بائن ورجعی
ماده ۱۱۴۴ – درطلاق بائن برای شوهرحق رجوع نیست .
ماده ۱۱۴۵ – درمواردذیل طلاق بائن است –
۱ – طلاقی که قبل ازنزدیکی واقع شود.
۲ – طلاق یائسه .
۳ – طلاق خلع ومبارات مادام که زن رجوع بعوض نکرده باشد.
۴ – سومین طلاق که بعدازسه وصلت متوالی بعمل آیداعم ازاینکه وصلت در نتیجه رجوع باشدیادرنتیجه نکاح جدید.
ماده ۱۱۴۶ – طلاق خلع آن است که زن به واسطه کراهتی که ازشوهرخوددارددر مقابل مالی که به شوهرمی دهدطلاق بگیرداعم ازاینکه مال مزبورعین مهریا معادل آن ویابیشترویاکمترازمهرباشد.
ماده ۱۱۴۷ – طلاق مبارات آن است که کراهت ازطرفین باشدولی دراین صورت عوض بایدزائدبرمیزان مهرنباشد.
ماده ۱۱۴۸ – درطلاق رجعی برای شوهردرمدت عده حق رجوع است .
ماده ۱۱۴۹ – رجوع درطلاق بهرلفظ یافعلی حاصل می شودکه دلالت بررجوع کندمشروط براینکه مقرون به قصدرجوع باشد.
مبحث سوم درعده
ماده ۱۱۵۰ – عده عبارت است ازمدتی که تاانقضای آن زنی که عقدنکاح او منحل شده است نمی تواندشوهردیگراختیارکند.
ماده ۱۱۵۱ – عده طلاق وعده فسخ نکاح سه طهراست مگراینکه زن به اقتضای سن عادت زنانگی نبیندکه دراین صورت عده اوسه ماه است .
ماده ۱۱۵۲ – عده طلاق وفسخ نکاح وبذل مدت وانقضاءآن درموردنکاح منقطع درغیرحامل دوطهراست مگراینکه زن به اقتضای سن عادت زنانگی نبیندکه در این صورت چهل وپنج روزاست .
ماده ۱۱۵۳ – عده طلاق وفسخ نکاح وبذل مدت وانقضاءآن درموردزن حامله تا وضع حمل است .
ماده ۱۱۵۴ – عده وفات چه دردائم وچه درمنقطع درهرحال چهارماه وده روزاست مگراینکه زن حامل باشدکه دراین صورت عده وفات تاموقع وضع حمل است مشروط براینکه فاصله بین فوت شوهرووضع حمل ازچهارماه وده روزبیشتر باشدوالامدت عده همان چهارماه وده روزخواهدبود.
ماده ۱۱۵۵ – زنی که بین اووشوهرخودنزدیکی واقع وهمچنین زن یائسه نه عده طلاق داردونه عده فسخ نکاح ولی عده وفات درهرموردبایدرعایت شود.
ماده ۱۱۵۶ – زنی که شوهراوغایب مفقودالاثربوده وحاکم اوراطلاق داده باشدبایدازتاریخ طلاق عده وفات نگاهدارد.
ماده ۱۱۵۷ – زنی که به شبهه باکسی نزدیکی کندبایدعده طلاق نگاهدارد.
کتاب هشتم دراولاد
باب اول درنسب
ماده ۱۱۵۸ – طفل متولددرزمان زوجیت ملحق به شوهراست مشروط بر اینکه ازتاریخ نزدیکی تازمان تولدکمترازششماه وبیشترازده ماه نگذشته باشد.
ماده ۱۱۵۹ – هرطفلی که بعدازانحلال نکاح متولدشودملحق بشوهراست مشروط براینکه مادرهنوزشوهرنکرده وازتاریخ انحلال نکاح تاروزولادت طفل بیش ازدوماه نگذشته باشدمگرآنکه ثابت شودکه ازتاریخ نزدیکی تازمان ولادت کمترازششماه ویابیش ازده ماه گذشته باشد.
ماده ۱۱۶۰ – درصورتی که عقدنکاح پس ازنزدیکی منحل شودوزن مجدداشوهر کندوطفلی ازاومتولدگرددطفل به شوهری ملحق می شودکه مطابق موادقبل الحاق اوبه آن شوهرممکن است درصورتی که مطابق موادقبل الحاق به هردوشوهرممکن باشدطفل ملحق به شوهردوم است مگرآنکه امارت قطعیه برخلاف آن دلالت کند.
ماده ۱۱۶۱ – درموردموادقبل هرگاه شوهرصریحایاضمنااقراربه ابوت خودنموده باشددعوی نفی ولدازاومسموع نخواهدبود.
ماده ۱۱۶۲ – درموردموادقبل دعوی نفی ولدبایددرمدتی که عادتاپس از تاریخ اطلاع یافتن شوهرازتولدطفل برای امکان اقامه دعوی کافی می باشداقامه گرددودرهرحال دعوی مزبورپس ازانقضاءدوماه ازتاریخ اطلاع یافتن شوهراز تولدطفل مسموع نخواهدبود.
ماده ۱۱۶۳ – درموردی که شوهرمطلع ازتاریخ حقیقی تولدطفل نبوده و تاریخ رابراومشتبه نموده باشندبنوعی که موجب الحاق طفل به اوباشدوبعدها شوهرازتاریخ حقیقی تولدمطلع شودمدت مرورزمان دعوی نفی دوماه ازتاریخ کشف خدعه خواهدبود.
ماده ۱۱۶۴ – احکام موادقبل درموردطفل متولدازنزدیکی به شبهه نیز جاری است اگرچه مادرطفل مشتبه نباشد.
ماده ۱۱۶۵ – طفل متولدازنزدیکی به شبهه فقط ملحق بطرفی می شودکه در اشتباه بوده ودرصورتی که هردودراشتباه بوده اندملحق بهردوخواهدبود.
ماده ۱۱۶۶ – هرگاه بواسطه وجودمانعی نکاح بین ابوین طفل باطل باشد نسبت طفل بهریک ازابوین که جاهل بروجودمانع بوده مشروع ونسبت به دیگری نامشروع خواهدبود.
درصورت جهل هردونسبت بهردومشروع است .
ماده ۱۱۶۷ – طفل متولداززناملحق به زانی نمی شود.
ماده ۱۱۶۸ – نگاهداری اطفال هم حق وهم تکلیف ابوین است .
ماده ۱۱۶۹ – برای حضانت و نگهداری طفلی که ابوین او جدا از یکدیگر زندگی می کنند ، مادر تا سن هفت سالگی اولویت دارد و پس از آن با پدر است .
تبصره – بعد از هفت سالگی در صورت حدوث اختلاف ، حضانت طفل با رعایت مصلحت کودک به تشخیص دادگاه می باشد. (اصلاحی بموجب قانون اصلاح ماده ( ۱۱۶۹ ) قانون مدنی مصوب ۱۳۱۴ که در جلسه علنی روز یکشنبه مورخ ششم مرداد ماه یکهزار و سیصد و هشتاد و یک مجلس شورای اسلامی تصوب و در تاریخ ۸/۹/۱۳۸۲ با اصلاحاتی به تصویب مجمع تشخیص مصلحت نظام رسیده است .)
ماده ۱۱۷۰ – اگرمادردرمدتی که حضانت طفل به او است مبتلابه جنون شود یا به دیگری شوهر کند حق حضانت با پدر خواهد بود.
ماده ۱۱۷۱ – درصورت فوت یکی از ابوین حضانت طفل با آنکه زنده است خواهد بود هر چند متوفی پدرطفل بوده و برای او قیم معین کرده باشد.
ماده ۱۱۷۲ – هیچیک از ابوین حق ندارند در مدتی که حضانت طفل بعهده آنها است ازنگاهداری او امتناع کنددرصورت امتناع یکی ازابوین حاکم باید به تقاضای دیگری یاتقاضای قیم یا یکی ازاقربا و یا به تقاضای مدعی العموم نگاهداری طفل رابه هریک ازابوین که حضانت بعهده اوست الزام کند و در صورتی که الزام ممکن یاموثرنباشدحضانت رابه خرج پدروهرگاه پدرفوت شده باشدبه خرج مادرتامین کند.
ماده ۱۱۷۳ – هر گاه در اثر عدم مواظبت یا انحطاط اخلاقی پدر یا مادری که طفل تحت حضانت اوست, صحت جسمانی و یا ترتیب اخلاقی طفل در معرض خطر باشد,محکمه می تواند به تقاضای اقربای طفل یا تربیت اخلاقی طفل در معرض خطر باشد, محکمه می تواند به تقاضای اقربای طفل و یا به تقاضای قیم او یا به تقاضای رئیس حوزه قضائی هر تصمیمی را که برای حضانت طفل مقتضی بداند, اتخاذ کند.
موارد ذیل از مصادیق عدم مواظبت و یا انحطاط اخلاقی هر یک از والدین است :
۱- اعتیاد زیان آوربه الکل, مواد مخدر و قمار.
۲- اشتهار به فساد اخلاق و فحشا,
۳ – ابتلا به بیماریهای روانی با تشخیص پزشکی قانونی.
۴- سو, استفاده از طفل یا اجبار او به ورود در مشاغل ضد اخلاقی مانند فساد و فحشا, تکدی گری و قاچاق.
۵- تکرار ضرب و جرح خارج از حد متعارف. (اصلاحی بموجب قانون اصلاح ماده ۱۱۷۳ قانون مدنی مصوب ۷۶)
ماده ۱۱۷۴ – درصورتی که بعلت طلاق یابهرجهت دیگرابوین طفل دریک منزل سکونت نداشته باشندهریک ازابوین که طفل تحت حضانت اونمی باشدحق ملاقات طفل خودراداردتعیین زمان ومکان ملاقات وسایرجزئیات مربوطه به آن درصورت اختلاف بین ابوین بامحکمه است .
ماده ۱۱۷۵ – طفل را نمی توان ازابوین و یا از پدر و یا مادری که حضانت با اوست گرفت مگر در صورت وجود علت قانونی .
ماده ۱۱۷۶ – مادر مجبور نیست که به طفل خود شیر بدهد مگر درصورتی که تغذیه طفل بغیر شیر مادرممکن نباشد.
ماده ۱۱۷۷ – طفل باید مطیع ابوین خود بوده و در هر سنی که باشد باید به آنها احترام کند.
ماده ۱۱۷۸ – ابوین مکلف هستند که درحدود توانائی خود به ترتیب اطفال خویش برحسب مقتضی اقدام کنند و نباید آنها را مهمل بگذارند.
ماده ۱۱۷۹ – ابوین حق تنبیه طفل خود را دارند ولی به استناد این حق نمی توانند طفل خود را خارج از حدود تادیب تنبیه نمایند.
باب سوم در ولایت قهری پدر و جد پدری
ماده ۱۱۸۰ – طفل صغیرتحت ولایت قهری پدر و جد پدری خود می باشدو همچنین است طفل غیر رشید یا مجنون درصورتی که عدم رشد یا جنون او متصل به صغر باشد.
ماده ۱۱۸۱ – هر یک از پدر و جد پدری نسبت به اولاد خود ولایت دارند.
ماده ۱۱۸۲ – هرگاه طفل هم پدروهم جدپدری داشته باشد و یکی از آنها محجور یا بعلتی ممنوع ازتصرف در اموال مولی علیه گردد ولایت قانونی او ساقط می شود.
ماده ۱۱۸۳ – درکلیه امور مربوط به اموال وحقوق مالی مولی علیه ولی نماینده قانونی اومی باشد.
ماده ۱۱۸۴ ـ هرگاه ولی قهری طفل رعایت غبطه صغیر را ننماید و مرتکب اقداماتی شود که موجب ضرر مولی علیه گردد به تقاضای یکی از اقارب وی و یا به درخواست رئیس حوزه قضائی پس از اثبات، دادگاه ولی مذکور را عزل و از تصرف در اموال صغیر منع و برای اداره امور مالی طفل فرد صالحی را به عنوان قیم تعیین می نماید.
همچنین اگر ولی قهری به واسطه کبر سن و یا بیماری و امثال آن قادر به اداره اموال مولی علیه نباشد و شخصی را هم برای این امر تعیین ننماید طبق مقررات این ماده فردی به عنوان امین به ولی قهری منضم می گردد.(اصلاحی بموجب قانون اصلاح ماده ۱۱۸۴ قانون مدنی مصوب ۱۳۷۹)
ماده ۱۱۸۵ – هرگاه ولی قهری محجور شود مدعی العموم مکلف است مطابق مقررات راجعه به تعیین قیم قیمی برای طفل معین کند.
ماده ۱۱۸۶ – در مواردی که برای عدم امانت ولی قهری نسبت به دارائی طفل امارات قویه موجودباشدمدعی العموم مکلف است ازمحکمه ابتدائی رسیدگی بعملیات اورابخواهدمحکمه دراین موردرسیدگی کرده درصورتی که عدم امانت اومعلوم شودمطابق ماده ۱۱۸۴رفتارمی نماید.
ماده ۱۱۸۷ – هرگاه ولی قهری منحصربه واسطه غیبت یاحبس بهرعلتی که نتواندبه امورمولی علیه رسیدگی کندوکسی راهم ازطرف خودمعین نکرده باشد حاکم یک نفرامین به پیشنهادمدعی العموم برای تصدی واداره اموال مولی علیه وسایرامورراجعه به اوموقتامعین خواهدکرد.
ماده ۱۱۸۸ – هریک ازپدروجدپدری بعدازوفات دیگری می تواندبرای اولادخودکه تحت ولایت اومی باشدوصی معین کندتابعدازفوت خوددرنگاهداری وتربیت آنهامواظبت کرده واموال آنهارااداره نماید.
ماده ۱۱۸۹ – هیچیک ازپدروجدپدری نمی تواندباحیات دیگری برای مولی علیه خودوصی معین کند.
ماده ۱۱۹۰ – ممکن است پدریاجدپدری به کسی که به سمت وصایت معین کرده اختیارتعیین وصی بعدفوت خودرابرای مولی علیه بدهد.
ماده ۱۱۹۱ – اگروصی منصوب ازطرف ولی قهری به نگاهداری یاتربیت مولی علیه ویااداره اموراواقدام نکندیاامتناع ازانجام وظایف خودنماید منعزل می شود.
ماده ۱۱۹۲ – ولی مسلم نمی تواندبرای امورمولی علیه خودوصی غیرمسلم معین کند.
ماده ۱۱۹۳ – همینکه طفل کبیرورشیدشدازتحت ولایت خارج می شودواگر بعداسفیه یامجنون شودقیمی برای اومعین می شود.
ماده ۱۱۹۴ – پدروجدپدری ووصی منصوب ازطرف یکی ازآنان ولی خاص طفل نامیده می شود.
کتاب نهم درخانواده
فصل اول درالزام به انفاق
ماده ۱۱۹۵ – احکام نفقه زوجه همانست که بموجب فصل هشتم ازباب اول ازکتاب هفتم مقررشده وبرطبق همین فصل مقررمی شود.
ماده ۱۱۹۶ – درروابط بین اقارب فقط اقارب نسبی درخط عمودی اعم ازصعودی یانزولی ملزم به انفاق یکدیگرند.
ماده ۱۱۹۷ – کسی مستحق نفقه است که نداربوده ونتواندبوسیله اشتغال به شغلی وسائل معیشت خودرافراهم سازد.
ماده ۱۱۹۸ – کسی ملزم به انفاق است که متمکن ازدادن نفقه باشدیعنی بتواندنفقه بدهدبدون اینکه ازاین حیث دروضع معیشت خوددچارمضیقه گردد. برای تشخیص تمکن بایدکلیه تعهدات ووضع زندگانی شخصی اودرجامعه درنظر گرفته شود.
ماده ۱۱۹۹ – نفقه اولادبرعهده پدراست پس ازفوت پدریاعدم قدرت او به انفاق بعهده اجدادپدری است بارعایت الاقرب فالاقرب درصورت نبودن پدرواجدادپدری ویاعدم قدرت آنهانفقه برعهده مادراست .
هرگاه مادرهم زنده ویاقادربه انفاق نباشدبارعایت الاقرب فالاقرب به عهده اجدادوجدات مادری وجدات پدری واجب النفقه است واگرچندنفراز اجدادوجدات مزبورازحیث درجه اقربیت مساوی باشندنفقه رابایدبه حصه متساوی تادیه کنند.
ماده ۱۲۰۰ – نفقه ابوین بارعایت الاقرب فالاقرب بعهده اولادواولاد اولاداست .
ماده ۱۲۰۱ – هرگاه یکنفرهم درخط عمودی صعودی وهم درخط عمودی نزولی اقارب داشته باشدکه ازحیث الزام به انفاق دردرجه مساوی هستندنفقه اورا بایداقارب مزبوربه حصه متساوی تادیه کنندبنابراین اگرمستحق نفقه پدرو مادرواولادبلافصل داشته باشدنفقه اورابایدپدرواولاداومتساویاتادیه کنندبدون اینکه مادرسهمی بدهدوهمچنین اگرمستحق نفقه مادرواولادبلافصل داشته باشدنفقه اورابایدمادرواولادمتساویابدهند.
ماده ۱۲۰۲ – اگراقارب واجب النفعه متعددباشندومنفق نتواندنفقه همه آنهارابدهداقارب درخط عمودی نزولی مقدم براقارب درخط عمودی صعودی خواهندبود.
ماده ۱۲۰۳ – درصورت بودن زوجه ویک یاچندنفرواجب النفقه دیگرزوجه مقدم برسایرین خواهدبود.
ماده ۱۲۰۴ – نفقه اقارب عبارت است ازمسکن والبسه وغذاو اثاث البیت بقدررفع حاجت بادرنظرگرفتن درجه استطاعت منفق .
ماده ۱۲۰۵ – در موارد غیبت یا استنکاف از پرداخت نفقه ، چنانچه الزام کسی که پرداخت نفقه بر عهده اوست ممکن نباشد دادگاه می تواند با مطالبه افراد واجب النفقه به مقدار نفقه از اموال غایب یا مستنکف در اختیار آنها یا متکفل مخارج آنان قرار دهد و در صورتی که اموال غایب یا مستنکف در اختیار نباشد همسر وی یا دیگری با اجازه دادگاه می تواند نفقه را به عنوان قرض بپردازند و از شخص غایب یا مستنکف مطالبه نمایند. ( اصلاحی مطابق قانون اصلاح موادی از قانون مدنی مصوب ۱۳۷۰)
ماده ۱۲۰۶ – زوجه درهرحال می تواندبرای نفقه زمان گذشته خوداقامه دعوی نمایدوطلب اوازبابت نفقه مزبورطلب ممتازبوده ودرصورت افلاس یاورشکستگی شوهرزن مقدم برغرماخواهدبودولی اقارب فقط نسبت به آتیه می توانندمطالبه نفقه نمایند.

 

نگاه قانون به ممنوع الخروج کردن زوج از بابت مهریه

نگاه قانون به ممنوع الخروج کردن زوج از بابت مهریه

به تجویز قانون ممنوع الخروج کردن زوج بابت مهریه از دو طریق امکان پذیر است

  • به استناد ماده ۲۳ قانون محکومیت های مالی در هر دعاوی حقوقی از جمله مطالبه مهریه ،پس از صدور رای محکومیت مهریه و نپرداختن مهریه و یا تقسیط نشدن مهریه توسط زوج ،محکوم له (زوجه) می تواند از دادگاه صادر کننده رای تقاضای صدور  قرار ممنوع الخروج کردن زوج (شوهر) را کند. دادگاه تکلیف به پذیرش آن دارد مگر اینکه مهریه پرداخت شودیا اعسار زوج برای پرداخت مهریه پذیرفته شود. همچنین اگر شوهر (محکوم علیه) تامینی مناسب به تشخیص دادگاه بسپارد، رفع ممنوع الخروجی صادر می شود. رجوع شود به مواد ۳،۶و۲۳ قانون محکومیت مالی مصوب ۱۳۹۳

ماده۳ـ اگر استیفای محکومٌ‌ به از طرق مذکور در این قانون ممکن نگردد محکومٌ‌علیه به تقاضای محکومٌ‌ له تا زمان اجرای حکم یا پذیرفته‌ شدن ادعای اعسار او یا جلب رضایت محکومٌ‌ له حبس می‌شود. چنانچه محکومٌ‌علیه تا سی روز پس از ابلاغ اجرائیه، ضمن ارائه صورت کلیه اموال خود، دعوای اعسار خویش را اقامه کرده ‌باشد حبس نمی‌شود، مگر اینکه دعوای اعسار مسترد یا به موجب حکم قطعی رد شود.

تبصره۱ـ چنانچه محکومٌ‌علیه خارج از مهلت مقرر در این ماده، ضمن ارائه صورت کلیه اموال خود، دعوای اعسار خود را اقامه کند، هرگاه محکومٌ‌ له آزادی وی را بدون اخذ تأمین بپذیرد یا محکومٌ‌علیه به تشخیص دادگاه کفیل یا وثیقه معتبر و معادل محکومٌ‌ به ارائه نماید، دادگاه با صدور قرار قبولی وثیقه یا کفیل تا روشن شدن وضعیت اعسار از حبس محکومٌ‌علیه خودداری و در صورت حبس، او را آزاد می‌کند. در صورت ردّ دعوای اعسار به موجب حکم قطعی، به کفیل یا وثیقه‌ گذار ابلاغ می‌شود که ظرف مهلت بیست روز پس از ابلاغ واقعی نسبت به تسلیم محکومٌ‌علیه اقدام کند. در صورت عدم تسلیم ظرف مهلت مذکور حسب مورد به دستور دادستان یا رئیس دادگاهی که حکم تحت نظر آن اجراء می‌شود نسبت به استیفای محکومٌ‌به و هزینه‌های اجرائی از محل وثیقه یا وجه‌ الکفاله اقدام می‌شود. در این مورد دستور دادگاه ظرف مهلت ده روز پس از ابلاغ واقعی قابل اعتراض در دادگاه تجدید نظر است. نحوه صدور قرارهای تأمینی مزبور، مقررات اعتراض نسبت به دستور دادستان و سایر مقررات مربوط به این دستورها تابع قانون آیین دادرسی کیفری است.

تبصره۲ـ مقررات راجع به تعویق و موانع اجرای مجازات حبس در خصوص کسانی که به استناد این ماده حبس می‌شوند نیز مجری است.

ماده۶ ـ معسر کسی است که به دلیل نداشتن مالی به‌ جز مستثنیات دین، قادر به تأدیه دیون خود نباشد.

تبصره ـ عدم قابلیت دسترسی به مال درحکم نداشتن مال است. اثبات عدم قابلیت دسترسی به مال برعهده مدیون است.

ماده۲۳ـ مرجع اجراءکننده رأی باید به تقاضای محکوم‌ٌله قرار ممنوع‌الخروج بودن محکومٌ‌علیه را صادر کند. این قرار تا زمان اجرای رأی یا ثبوت اعسار محکومٌ‌علیه یا جلب رضایت محکومٌ‌له یا سپردن تأمین مناسب یا تحقق کفالت مطابق قانون مدنی به قوت خود باقی است.

تبصره ـ درخصوص سفر واجب که وجوب آن از قبل ثابت شده باشد و سفرهای درمانی ضروری، دادگاه موقتاً به محکومٌ‌علیه اجازه خروج از کشور را می‌دهد.

  • ممنوع الخروج کردن زوج بابت مطالبه مهریه از طریق اجرای ثبت

میدانیم که زوجه با داشتن سند رسمی مهریه میتواند از طریق اجرای اداره ثبت اسناد نیز مطالبه مهریه کند.در این صورت او بایستی به دفتر ازدواجی که در شناسنامه و عقد نامه قید شده و نکاح را ثبت کرده مراجعه نماید و تقاضای صدور اجرائیه کند پس از صدور اجرائیه به اداره اجرای ثبت اسناد مراجعه می شود که آنجا هم میتوان اموال زوج را توقیف کرد و هم او را ممنوع الخروج کرد .درخصوص ممنوع الخروج کردن زوج برای مهریه در اجرای ثبت رجوع کنید به ماده ۱۷ قانون گذرنامه مصوب ۱۳۵۱ و همچنین ماده ۲۰۱ آئین نامه اجرای اسناد رسمی لازم الاجرا مصوب ۱۳۸۷ (چگونگی رفع ممنوع الخروجی زوج)

رویه اداره اجرای ثبت تهران اینگونه است که اگر حکم اعسار زوج از پرداخت مهریه صادر شده باشد و زوج پیش پرداخت مشخص شده در حکم و کمی از اقساط را پرداخته باشد با تقاضای مرد، ممنوع الخروجی او را رفع می کند.

بعضی از خانم ها (زوجه) ممکن است مقداری از مهریه را از دادگاه مطالبه کرده و مقداری دیگر را طریق اداره اجرای ثبت درخواست داده باشد. در این موارد می بایستی برای آن قسمت از مهریه که از طریق ثبت اقدام شده دادخواست تقسیط مهریه مستقل تقدیم دادگاه کرد. البته در مواردی دیده شده که تقسیط مهریه مطالبه شده از طریق دادگاه هم در رفع ممنوع الخروج کردن زوج در اداره ثبت نیز موثر بوده است.

رای وحدت رویه شماره ۷۲۳ هیات عمومی دیوان عالی کشور

مستفاد از مواد ۲۰، ۲۱ و ۳۷ قانون اعسار مصوب سال ۱۳۱۳ این است که چنانچه مـدیون سند لازم الاجرا که منتهی به صدور اجراییه از سوی اداره ثبت گردیده است به ادعای اعسار از پرداخت وجه آن، درخواست تقسیط بنماید درصورتی که دائن با آن موافق نباشد تقسیط وجه سند لازم الاجرا از سوی اداره ثبت منوط به اثبات اعسار مدیون از پرداخت دفعتاً واحده آن در دادگاه صالح است. بنابه مراتب رأی شعبه بیست و چهارم دیوان عالی کشور که موافق با این نظر است به اکثریت قریب به اتفاق آراء صحیح و منطبق با قانون تشخیص می شود. این رأی طبق ماده ۲۷۰ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری در موارد مشابه برای کلیه شعب دیوان عالی کشور و دادگاه ها لازم الاتباع است.

 با عنایت رویه فعلی اداره اجرای ثبت تهران،رفع ممنوع الخروجی پس از تقسیط مهریه با درخواست زوج یا وکیل او صادر می شود.بنابراین حکم اعسار در رفع ممنوع الخروجی موثر است. آنچه اهمیت دارد نیم عشر دولتی است که معضلی است در اداره ثبت. برای رفع ممنوع الخروجی بایستی نیم عشر دولتی پرداخت شود که گاهی اوقات کم هم نیست. البته راهکارهای قانونی باتوجه به شرایط پرداختی زوج، برای کم کردن آن در صورت همکاری کارشناس حقوقی اداره ثبت و ریاست محترم اجرای ثبت وجود دارد. ولی در صورت نیم عشر مشخص شده و نهایی بایستی پرداخت شود تا زوج بتواند از کشور خارج شود.

متاسفانه مشکل اینجاست که در اغلب موارد زوج (شوهر) نمی داند که ممنوع الخروج است که قبل از آن تدابیری بیاندیشد.تصور بفرمایید که مردی بلیط سفر خارج از کشور را تهیه کرده و در هنگام خروج از کشور در فرودگاه تازه می فهمد که ممنوع الخروج است؟ چه بسا که کار ضروری داشته باشد و یا مقیم خارج باشد.

نشانی زوج مندرج در عقدنامه بسیار مهم است بهتر است اگر نشانی خود را تغییر داده اید به دفتر ازدواجی که عقد نکاح را ثبت کرده مراجعه کنیدو تغییر آدرس را اعلام کنید.

 

مراحل تعیین (نصب) قیم با وکیل پایه یک از ابتدا تا انتها

مراحل تعیین (نصب) قیم با وکیل پایه یک از ابتدا تا انتها

در ابتدا باید دانست قیم کیست و چه کسانی نیاز به قیم دارند؟ و فرق بین ولی و قیم چیست؟

مطابق قانون و رویه دادگاه ها تمام افراد ( چه دختر و چه پسر ) کمتر از ۱۸ سال تمام شمسی حق تصرف و مداخله در امور مالی را ندارند به تغییر حقوقی رشید محسوب نمی شوند و همینطور پسران کمتر از ۱۵ سال و دختران کمتر از ۹ سال تمام در امور غیرمالی نیازمند سرپرست هستند و طفل محسوب می شوند.

از طرفی تمام افرادی که توانایی ذهنی اداره اموال را ندارند ( سفیه ومجنون ) نیازمند سرپرستی هستند. به همه کسانی که در بالا شرایطشان ذکر شده محجورگفته می شود.

ولی قهری کیست؟

پدر و یا جد پدری ( پدربزرگ پدری ) سرپرست طفل، غیر رشید یا مجنون هستند و یا وجود آنها نوبت به قیم نمی رسد بنابراین وقتی قیم تعیین و نصب می شود که پدر یا پدر بزرگ پدری زنده نباشند.

هرکدام از پدر یا جد پدری در زمان حیات می تواند برای بعد از خود و سرپرستی کودک و مجنون وصی مشخص کند. در این صورت نیز تا زمانی که وصی باشد نوبت به قیم نمی رسد به عبارت دیگر مادامی که پدر، جد پدری یا وصی منتخب آنها باشد قیم تعیین نخواهد شد و با عدم وجود آنهاست که نوبت به نصب قیم ( سرپرست قانونی ) می رسد.

مطابق ماده ۱۱۸۴ قانون مدنی اصلاحی ۱/۳/۱۳۷۹ اگر ولی قهری مراعات مصلحت طفل را نکند به درخواست یکی از بستگان طفل و اثبات آن، دادگاه ولی قهری را عزل می کند و به جای آن قیم تعیین می کند. توجه باید داشت که اگر ولی قهری ( پدر یا جد پدری ) بیمار باشند یا باتوجه به کهولت سن قادر به اداره امور محمور نباشد، دادگاه پس از تشخیص فردی را به عنوان امین همراه ولی قهری خواهد کرد.

در این نوشتار سعی شده است کمتر از واژگان حقوقی استفاده شود تا مورد استفاده عموم مردم باشد. ولی علاقه مندان می توانند برای بررسی علمی به کتب حقوقی و برای مطالعه قانون به مواد ۱۴۸ تا ۱۰۲ قانون امور حسبی و مواد ۱۲۰۷ تا ۱۲۵۶ قانون مدنی مراجعه کنند.

برای چه کسانی قیم تعیین می شود ( قیم محجور )؟

برای همه افراد کمتر از ۱۸ سال تمام، مجانین و کسانی که توانایی ذهنی اداره اموال ندارند.

چه کسانی می توانند قیم باشند و اولویت با چه کسی است ( شرایط قیمومت) ؟ 

بدیهی است جواب به این سئوال در واقع جواب به سئوال چه کسانی نمی توانند قیم باشند ( شرایط قانونی قیم ) نیز است. مادر تا زمانی که شوهر نکرده است و داشتن صلاحیت برسایر بستگان محجور برای قیمومت اولویت دارد.
درصورت محجور شدن زن، شوهر او در صورت داشتن صلاحیت بر سایر نزدیکان و بستگان زن اولویت دارد. ( قیم همسر) در نبود اشخاص مذکور ( مادر- شوهر) سایر بستگان محجور با داشتن صلاحیت بر سایرین مقدم هستند. کسانی که محکوم قطعی به سرقت، کلاهبرداری، اختلاس، ورشکستگی، تجاوز، جرایم منافی عفت، جنایت علیه اطفال شده و یا معروف به فساد اخلاق باشند نباید به عنوان قیم منصوب شوند.

همچنین قیم یا اقوام درجه یک قیم نباید با محجور پرونده مالی و غیرمالی در دادگاه داشته باشند.

اهم وظایف و اختیارات قیم :

  •  قیم نماینده قانونی شخص محجور است پس مواظبت ازکلیه امورمالی محجور با قیم است.
  • قیم بایستی قبل از هر اقدامی لیست کامل اموال و دارایی بالقوه و بالفعل محجور(صغیر) مجنون (غیرررشید) رابه دادسرای امورسرپرستی ارائه کند. درصورت پنهان کاری تعمدی ازقیمومت عزل خواهد شد.
  • قیم باید لااقل هریک سال یک بار شرح اقدامات مالی خود را به دادسرای سرپرستی اعلام کند.
  • هرگاه قیم درحفظ اموال شخص محجور دچار تقصیر و خسارتی وارد شود مسئول جبران خسارت است ولی اینکه خسارت توسط خود قیم وارد نشده باشد.
  • قیم به عنوان نماینده قانونی نمی تواند در دادگاه یا دادسرا پرونده مربوط به محجور را صلح خاتمه دهد مگر با تصویب دادسرای امور سرپرستی
  • هرگاه قیم زن باشد و شوهر کند بایستی به دادگاه ( دادسرای امورسرپرسی ) اعلام کند. در صورت عدم اعلام، این موضوع می تواند از علل عزل او باشد.
  • زن بدون اجازه شوهر نمی تواند قبول قیمومت کند.

مراحل و مدارک لازم برای قیم شدن درتهران وکرج

درخواست اولیه از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی نیست بلکه بایستی توسط وکیل یا هرذی نفع و مطلعی به دادسرای امورسرپرستی واقع درخیابان سئول تهران مراجعه کرد و تشکیل پرونده کرد.

مدارک لازم برای قیم شدن صغیر فاقد ولی قهری

  • شناسنامه وکارت ملی قیم متقاضی
  • گواهی فوت پدرکودک
  • گواهی فوت پدربزرگ پدری یا شناسنامه باطل شده او و یا گواهی حصر وراثت
  • شناسنامه و کارت ملی فرزند (صغیر)

مدت صدور حکم قیمومت (تعیین قیم) از ابتدا تا انتها چقدر است؟

برای نصب قیم برای صغیر فاقد ولی قهری صدور ۲ ماه برای نصب قیم برای سفیه یا مجنون در ابتدا بایستی حجر اثبات گردد و بعد از آن درخواست قیم شدن داد که چهار الی پنج ماه است برای درخواست حجر و قیمومت مجنون یا سفیه نیازمند گواهی از یک پزشک متخصص مغز و اعصاب یا اعصاب و روان یا کارت بهزیستی معلولیت ذهنی نیاز است.

نکته: دادسرای محل اقامت محجور صالح به رسیدگی به درخواست قیم است.

 

عدول از وکالت بلا عزل در طلاق

عدول از وکالت بلا عزل در طلاق

چنانچه زوج به زوجه، ضمن عقد خارج لازم وکالت بلاعزل در طلاق و متفرعات آن بدهد و سپس قبل از اجرای طلاق، در مرحله دادرسی شخصا حاضر و اعلام نماید که حاضر به طلاق زوجه نمی باشد تکلیف چیست؟

محل تشکیل نشست: مجتمع قضایی خانواده ۲

تاریخ تشکیل نشست: ۲/۷/۱۳۹۳

جناب آقای سمیعی ریاست محترم شعبه ۲۷۳ دادگاه خانواده: در خصوص سوال اول، ادعای زوج قابل پذیرش نیست؛ چرا که عقد، وکالتی است که ضمن عقد خارج لازم داده شده است مگر این که وکالت با فوت یا حجر منتفی گردد.

جناب آقای صادقی سرپرست محترم مجتمع قضایی خانواده دو تهران: در خصوص سوال، یک وکالت ضمن عقد خارج لازم داده شده است و موکل وکالت بلاعزل در طلاق به وکیل داده و نمی تواند وکیل را عزل کند.
اما بحث این است که این موضوع یک وکالت است و وکیل را عزل نمی کند و می گوید که زوجه وکیل من است و وکالت داده ام که خود را مطلقه نماید. حالا راضی به این طلاق نیستم و نظر فقها بر این است که اگر مرد قبل از اجرای صیغه طلاق منصرف شود این مسیری که طی شده خود به خود باطل است؛ البته سوالی از حضرت امام (قدس سره شریف) در این خصوص شده است که امام راحل فرمودند: اختیار طلاق در دست مرد است و خانم ها می توانند وکالت بگیرند و باید دید که این بحث از منظر فقها چه می باشد.

جناب آقای عموزادی ریاست محترم شعبه ۲۶۸ دادگاه خانواده: اذن در شیء اذن در لوازم آن است و فرع آن نیاز به تصریح ندارد. در موضوع وکالت بلاعزل در طلاق، دیگر نمی توان وکیل را عزل کرد.

جناب آقای ملکی ریاست محترم شعبه ۲۶۷ دادگاه خانواده: وکالت ضمن عقد لازم، آثار عقد لازم را دارد و با اراده اصیل نمی توان آن را از بین برد و در پاسخ سوال دوم، در وکالت مدنی زمانی که کلیه اختیارات مربوط به طلاق داده شده دیگر نیازی به تصریح موارد به صورت جزء به جزء نمی باشد ولی وکیل دادگستری به موجب ماده ۳۵ از قانون آیین دادرسی مدنی باید کلیه موارد را تصریح نماید که در چه موضوعاتی وکالت و در چه مسائلی اختیار دارد و موارد مندرج در ماده ۳۵ قانون مزبور حصری می باشد.

جناب آقای حیدری ریاست محترم شعبه ۲۶۳ دادگاه خانواده: در ماده ۶۵۶ قانون مدنی، عقد وکالت تعریف شده که آورده است: «وکالت عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین طرف دیگر را برای انجام امری نایب خود می نماید». وکالت عقد جایز است و می توان به طرقی وصف لزوم به آن داد؛ مثلا ضمن عقد خارج لازم که در آن شرط وکالت کردیم، صفت لزوم را می گیرد ولی اختیار اصیل را زایل نمی کند. مقنن در ماده ۶۸۳ از قانون مدنی گفته است: «هر گاه متعلق وکالت از بین برود یا موکل عملی را که مورد وکالت است خود انجام دهد یا به طور کلی عملی که منافی با وکالت وکیل باشد به جا آورد مثل این که مالی را که برای فروش آن وکالت داده بود خود بفروشد وکالت منفسخ می شود.»

در مورد جنبه اثباتی عمل، اگر موکل خودش هم حضور پیدا کند اشکالی ندارد ولی بیان شد اگر موکل مورد وکالت را نخواهد اعمال نماید تکلیف چیست؟

پذیرفتن اینها جدا از هم نیست و اختیاری که اصیل دارد و اثباتا یا نفیا اگر مورد وکالت را انجام دهد وکالت منفسخ است و نکته این که مواردی در جامعه باب شده است و حقوقدانان و محاکم نیز آن را پذیرفته اند و یکی از موارد مندرج در عقدنامه طبق شروط محقق شده، آقا به خانم وکالت داده است و این به معنای سالب اختیار وکیل نیست و بلاعزل بودن به هیچ وجه اختیار اصیل را سلب نمی کند و نکته دیگر این که اگر وکیل و موکل هر دو حضور داشتند این به معنای سلب اختیار نیست اما اگر به هر طریقی در یک جلسه زوج حضور پیدا نکرد و زوجه آمد وکالت برقرار است و می شود اقدام کرد.

سرکار خانم داودی معاون محترم رئیس کل دادگستری استان تهران: در ماده ۶۸۳ قانون مدنی که کلیه همکاران به این ماده استناد می نمایند و همچنین مثال هایی که اساتید حقوق از جمله مرحوم دکتر امامی در خصوص این ماده می فرمایند همگی در مورد اجرای یک عمل و اختیار انجام عمل است. در ماده ۶۷۸ قانون مدنی مقنن اعلام نموده است که وکالت چگونه از بین می رود و همچنین نظریه اداره حقوقی به ماده ۱۰۴۵۴ مورخ ۳/۱۱/۸۲ اشعار می دارد که حق عزل از حقوق قابل اسقاط است و اگر کسی این حق را از خود سلب نماید ضمن عقد وکالت، حق مزبور زایل می شود. پس چنانچه شخصی به کسی وکالت بلاعزل در طلاق داد دیگر حق عزل او را ندارد و همچنین ماده ۶۷۹ قانون مدنی آورده است: «موکل می تواند هر وقت بخواهد وکیل را عزل کند مگر این که این وکالت وکیل یا عدم عزل در ضمن عقد لازمی شرط شده باشد.»

سرکار خانم میری مشاور محترم قضایی دادگاه خانواده: در پاسخ به سوال اول، طبق نظر همکاران، چنانچه وکالت بلاعزل در طلاق به زوجه داده شده باشد دیگر ادعای عزل قابل قبول نیست و اشکال در مثال ماده ۶۸۳ است که در مورد آخر مثل هم هستند و اشکال در روش رسیدگی است که فقط بلاعزل بودن وکالتنامه بررسی می شود؛ در حالی که فوت و جنون نیز باید بررسی گردد و بهتر است که زوج نیز برای رسیدگی دعوت شود.

جناب آقای پاداش اصل ریاست محترم شعبه ۲۶۲ دادگاه خانواده: مطابق ماده ۶۸۳ قانون مدنی، به نظر می رسد زمانی است که موضوع وکالت بلاعزل در طلاق را اصیل خودش انجام بدهد و در مورد سوال این که به کسی وکالت می دهند که خود را مطلقه نماید و در جلسه دادگاه حضور پیدا کند و بگوید که وکالت منتفی است دور و تسلسل ایجاد می شود و دور و تسلسل نیز باطل است اما اگر نسبت به جنبه اثباتی وکالت باشد اشکالی ندارد.

جناب آقای قربانی ریاست محترم شعبه ۲۷۱ دادگاه خانواده: مقاومت مخالفین در خصوص ابطال وکالت بلاعزل در طلاق بدین جهت است که نکاح، ویژگی خاصی بر خلاف سایر عقود دارد. نکاح وصف اجتماعی بالایی دارد و مخالفین در خصوص وکالت زوجه در طلاق سعی در سختگیری دارند؛ اما از حیث حقوقی باید فرق قائل شد در وکالت در عقد و وکالت در ایقاع و اینجا وکالت در ایقاع است و زوج اراده خود را به زوجه می دهد و از طرفی در وکالت بلاعزل وکالت همچنان عقد جایز است ولی آثار عقد لازم را می گیرد.

نظر اکثریت: انصراف زوج (موکل) زمانی که وکالت بلاعزل در طلاق به زوجه داده باشد تاثیری در وکالت ندارد و زوجه می تواند به استناد آن وکالتنامه خود را مطلقه نماید.

برگرفته از کتاب نشست های قضایی دادگستری استان تهران در امور مدنی سال ۱۳۹۳٫

 

نگاه قانون به طلاق توافقی مقیم خارج

نگاه قانون به طلاق توافقی مقیم خارج

اگر زوجین هر دو یا یکی از آن ها خارج از کشور باشند و در خصوص طلاق توافقی مقیم خارج و حقوق ناشی از زوجیت (مهریه، اجرت المثل، حضانت، جهیزیه) توافق داشته باشند. کسی که خارج از کشور است می تواند وکالت در طلاق رسمی را که در یکی از سفارت خانه ها یا کنسول گری های ایران در خارج کشور تنظیم شده است را برای همسر یا یکی از اقوام یا معتمدین خود ارسال کند تا شخص مذکور در ایران برای او وکیل دادگستری اختیار کند.

توجه داشته باشید صرفا وکیل دادگستری از جانب موکل می تواند در محاکم و حتی برای طلاق توافقی مقیم خارج به وکالت از دیگری اقدام نماید و شخصی که وکالت در طلاق به او داده شده است (وکیل مدنی) فقط می تواند با آن وکالتنامه برای موکلس با وکیل دادگستری قرارداد منعقد نماید.

یک راه دیگر هم طبق تبصره ماده ۱۵ قانون حمایت خانواده جدید برای زوجین ایرانی مقیم خارج از کشور پیش بینی شده است به این صورت که اگر بخواهند در کشور محل اقامت، با طلاق توافقی از هم جدا شوند.

اول می بایستی با سفارت یا کنسول گری ایران در آن کشور تماس حاصل شود  تا شخص صلاحیت دار برای اجرای صیغه طلاق، توسط آن مرجع، معرفی شود. پس از مراجعه زوجین به شخص مذکور و اجرای صیغه طلاق و اخذ گواهی، می بایستی به سفارت یا کنسول گری ایران برای ثبت طلاق توافقی مراجعه شود. با این روش دیگر نیاز به اخذ حکم دادگاه برای طلاق توافقی نیست.

 

نگاه قانون به شرط پرداخت نصف دارایی بعد از طلاق

نگاه قانون به شرط پرداخت نصف دارایی بعد از طلاق

۱-  همانطور که مشخص است در خصوص شرط نصف دارایی (شرط تنصیف) مقرره ای در قانون وجود ندارد به عبارت دیگر از نظر قانون زوج تکلیفی بر پرداخت نصف دارایی به زوجه ندارد.

۲-  در صفحه هشتم قباله ازدواج (سند نکاحیه) سازمان ثبت اسناد املاک کشور به صورت چاپی و پیش فرض شرط نصف دارایی را پیش بینی کرده است و در ذیل آن محل امضاء زوج و زوجه قرار داده است و این بدین معنی است که اگر زوجین و به خصوص زوج (مرد) این شرط را امضاء نکند، نصف اموال در روابط زوجین جایگاهی نخواهد داشت.

۳- ادعای نفهمیدن و متوجه نشدن شرط تنصیف، بعد از امضاء در محاکم پذیرفته نمی شود.

توصیه می شود این مطلب را تا انتها بخوانید و اگر ابهامی یا سوالی باقی مانده بود با ما تماس بگیرید.

۴- شرط نصف درایی فقط در جای مصداق دارد که اولا طلاق از جانب زوج مطرح شده باشد پس شامل طلاق توافقی و یا طلاق از جانب زوجه نمی شود.

ثانیا اگر زوج بتواند ثابت نماید که طلاق در اثر سوء رفتار و سوء معاشرت زوجه و یا تخلف زن از وظایفش در قبال شوهر، بوده است. شرط نصف اموال شامل زوجه نمی شود به عنوان مثال زوجه محکوم به تمکین شده باشد و در این خصوص رای قطعی صادر شده باشد. ثالثا شامل اموالی می شود که زوج بعد از تاریخ عقد به دست آورده باشد. پس اگر مردی قبل از ازدواج اموالی داشته است مشمول این شرط نمی شود.

۵- همانطور که در شرط تصنیف( شرط نصف دارایی ) آمده است از عبارت “تا نصف دارایی موجود” استفاده شده است و این بدین معنی است که اولا اموال به مرد بعد از عقد نکاح به دست آورده است در هنگام دادخواست طلاق موجود باشد .

پس اگر قبل از دادخواست اموال را منتقل کرده باشد شامل این شرط نمی گردد. ثانیا تا نصف اموال یعنی از یک درصد تا پنجاه درصد و تشخیص این که چه مقدار از اموال می بایستی به زوجه انتقال یابد یا معادل آن داده شود با دادگاه می باشد و الزامی به پنجاه درصد اموال نیست.

۶- جرم فرار از دین، مشمول دین می گردد و شرط نصف اموال از آن خروج موضوعی دارد. با این وصف اگر مردی متعمدا اموال خود را قبل از دادخواست طلاق منتقل کرده باشد که زوجه از نصف اموال او سهمی نبرد، جرم نیست و از مصادیق جرم فرار از دین نمی باشد.

۷- استناد به مستثنیات دین مثل مسکن مناسب شان زوج، فقط در دین مثل مهریه یا بدهی امکان پذیر است و جایی در شرط نصف اموال ندارد به عبارت دیگر زوج نمی تواند دفاع کند که خانه ای که بعد از عقد خریده است و در آن سکونت دارد تنها مسکن اوست. زیرا شرط نصف اموال محدودیتی در این خصوص ندارد. مضافا بر این که شرط نصف اموال ذیل نیست که بتوان به مستثنیات دین استناد کرد.

۸-      آیا می شود شرط نصف دارایی را تغییر داد؟ بله. بر طبق ماده ۱۱۱۹ قانون مدنی زوجین می توانند هر شرط معقول و مشروعی را ضمن عقد نکاح توافق کنند. مثلا می توان شرط تنصیفی نوشت که در موقع طلاق خواه دادخواست از جانب زوج یا زوجه باشد نصف اموال زوج بعد از عقد به زوجه تعلق بگیرد یا این که می توان شرط کرد که نصف اموال زوجه نیز به زوج تعلق گیرد … در این خصوص محدودیتی نیست به غیر از آنچه قانون مقرر کرده است.

۹-      اگر شرط تنصیف در عقد نامه امضاء شده باشد و مرد نیز دادخواست طلاق تقدیم دادگاه کرده باشد لزوما در جلسه دادرسی زوجه می بایست به شرط استناد نماید و لیست اموال زوج را به دادگاه ارائه نماید تا بتواند از آن شرط بهره مند شود. توصیه می شود دادخواست مستقلی در قالب دعوای تقابل تا قبل از جلسه رسیدگی در این خصوص تقدیم دادگاه رسیدگی کننده به طلاق کنید.

۱۰-  آیا اگر مردی قبل از عقد خانه ای داشته است و بعد از ازدواج آن را بفروشد و خانه ای دیگر خریداری کند، مشمول نصف اموال می شود؟ کمی موضوع سلیقه ای و اختلافی است و بستگی به دادگاه رسیدگی کننده به طلاق دارد ولی به نظر می رسد تصمیم درست آن است که قاضی باید توجه کند که خانه دوم خریداری شده با خانه قبلی در یک سطح است یا خیر. به عبارت دیگر کشف گردد که بعد از عقد به مال زوج افزوده شده است یا خیر.

۱۱-  اگر رای طلاق به درخواست زوج با تصمیم دادگاه نسبت به نصف اموال صادر شود ولی زوج طلاق را ثبت و اجرا نکند زوجه (زن) بهره ای از نصف اموال نخواهد برد و دریافت نصف اموال یا معادل آن منوط به ثبت طلاق است نه صدور حکم.

۱۲-  در متن مذکور از لغت “دارایی” استفاده شده است و نه اموال و دارایی یک شخص شامل بدهکاری وی هم می شود. لذا دادگاه در بررسی شرط تصنیف دارایی می بایستی به این موضوع دقت داشته باشد و بدهکاری های زوج را نیز برای استخراج سهم زوجه از این شرط، در نظر بگیرد.

۱۳-  آیا سهم الارث زوج که بعد از عقد نصیب او شده است، شامل نصف اموال می گردد؟ خیر. از متن شرط تنصیف دارایی چنین بر می آید که شامل اموالی می گردد که بر اثر کار و کوششی در ایام زوجیت به دست آمده باشد.

۱۴-  متن شرط تنصیف اموال (دارایی) عقدنامه ها:

ضمن عقد نکاح زوجه شرط نمود هرگاه طلاق بنا به درخواست زوجه نباشد و طبق تشخیص دادگاه تقاضای طلاق ناشی از تخلف زن از وظایف همسری یا سوء اخلاق و رفتاری نبوده زوج موظف است تا نصف دارایی موجود خود را که در ایام زناشویی با او بدست آورده یا معادل آن را طبق نظر دادگاه بلاعوض به زوجه منتقل نماید.

 

آیین‌نامه اجرایی قانون حمایت خانواده

آیین‌نامه اجرایی قانون حمایت خانواده

مصوب ۲۷ بهمن ۱۳۹۳ رئیس قوه قضائیه
آیین‌نامه اجرایی قانون حمایت خانواده
در اجرای مواد ۱۷، ۲۱، ۴۱ و ۵۷ قانون حمایت خانواده مصوب ۱/۱۲/۱۳۹۱ مجلس شورای اسلامی و بنا به پیشنهاد وزیر دادگستری، «آیین‌نامه اجرایی قانون حمایت خانواده» به شرح مواد آتی است:
فصل اول ـ دادگاه خانواده
مبحث اول: کلیات
ماده۱ـ واژه‌های به کار رفته در این آیین‌نامه به شرح زیر می‌باشند:
الف ـ قانون: قانون حمایت خانواده مصوب ۱/۱۲/۱۳۹۱ مجلس شورای اسلامی
ب ـ آیین‌نامه: آیین‌نامه اجرایی قانون حمایت خانواده مصوب ۱/۱۲/۱۳۹۱ مجلس شورای اسلامی
ج ـ دادگاه خانواده: دادگاه خانواده موضوع قانون
د ـ مرکز امور مشاوران: مرکز امور مشاوران، وکلا و کارشناسان رسمی قوه قضاییه
ماده۲ـ از زمان لازم‌الاجراء شدن قانون در حوزه‌های قضایی که دادگاه خانواده تشکیل نگردیده یا در صورت تشکیل به تعداد کافی ایجاد نشده است تا استقرار کامل دادگاههای مذکور، دادگاه عمومی حقوقی مستقر در آن حوزه یا شعب دادگاه عمومی فعلی ویژه رسیدگی به دعاوی خانوادگی با ساختار موجود ولی با رعایت مقررات قانون و تشریفات مربوط، به دعاوی موضوع قانون رسیدگی خواهند کرد.
تبصره ـ در حوزه قضایی دادگاه بخش چنانچه دادگاه خانواده تشکیل نشود دعاوی راجع به اصل نکاح و انحلال آن در دادگاه خانواده نزدیکترین حوزه قضایی هر استان رسیدگی خواهد شد.
ماده۳ـ رئیس کل دادگستری هر استان موظف است تمهیدات لازم جهت تشکیل دادگاه خانواده و مراکز مشاوره خانواده را با کمک مسؤولان قوه‌قضاییه و همکاری رؤسای حوزه‌های قضایی شهرستانهای مربوط ظرف مهلت مقرر در قانون، فراهم نماید.
ماده۴ـ مراجع عالی اقلیت‌های دینی مذکور در قانون اساسی توسط کلیساها، دارالشرع کلیمیان و انجمن‌ها و نهادهای زرتشتی سراسر کشور به قوه قضاییه اعلام خواهد شد. دادگاه خانواده تصمیم مراجع مذکور در خصوص امور حسبی و احوال شخصیه اقلیت‌های یادشده مانند نکاح و طلاق را پس از وصول، بررسی و بدون رعایت تشریفات، تنفیذ و دستور اجراء صادر خواهد کرد.
تبصره ـ قوه‌قضاییه مراجع عالی معتبر را از طریق رؤسای کل دادگستری به دادگاههای خانواده معرفی خواهد کرد.
ماده۵ ـ احراز عدم تمکن مالی اصحاب دعوی، موضوع ماده ۵ قانون، به تشخیص دادگاه است و نیاز به تشریفات دادرسی و حکم اعسار ندارد. در صورت نیاز، دادگاه در وقت فوق‌العاده تحقیقات لازم را انجام خواهد داد.
ماده۶ ـ در صورت اقتضاء ضرورت یا وجود الزام قانونی دایر بر داشتن وکیل، دادگاه حسب مورد رأساً یا به درخواست فرد فاقد تمکن مالی از طریق مرکز امور مشاوران یا کانون وکلاء دادگستری مربوط وکیل معاضدتی تعیین می‌کند. مرکز یا کانون مذکور مطابق مقررات، موظف به معرفی وکیل معاضدتی به دادگاه است.
مبحث دوم: ارائه گواهی پزشکی توسط زوجین
ماده۷ ـ
الف ـ وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی مکلف است فهرست بیماریهای موضوع صدر ماده۲۳ قانون و هرگونه تغییری که در فهرست مذکور متعاقباً ایجاد گردد را تعیین و به سازمان اسناد و املاک کشور اعلام کند. سازمان یاد شده پس از وصول فهرست مذکور، مراتب را به دفاتر اسناد رسمی ثبت ازدواج ابلاغ می‌کند. نظارت و پیگیری بر این امر بر عهده سازمان مذکور می‌باشد.
ب ـ دفاتر رسمی ثبت ازدواج پس از دریافت گواهی واکسینه شدن نسبت به بیماریهای مزبور و گواهی عدم اعتیاد زوجین به مواد مخدر و عدم ابتلاء به بیماریهای مذکور، اقدام به ثبت ازدواج می‌نمایند.
ج ـ چنانچه گواهی صادر شده بر وجود بیماری و یا اعتیاد به مواد مخدر دلالت کند، ثبت نکاح در دفتر رسمی ازدواج، در صورت درخواست کتبی آنان مبنی بر ثبت ازدواج علیرغم بیماری و یا اعتیاد به مواد مخدر، بلامانع است.
د ـ چنانچه گواهی صادر شده بر وجود بیماریهای مسری و خطرناک مذکور در فهرست یاد شده دلالت کند، طرفین جهت مراقبت و نظارت توسط دفتر رسمی ثبت ازدواج به مرکز مورد تأیید وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی معرفی می‌شوند. دفتر مذکور پس از تأیید مرکز یاد شده مبنی بر انجام مراقبت لازم، نسبت به ثبت ازدواج اقدام می‌کند.
تبصره ـ در مورد بیماری خطرناک که منجر به خسارت جنین باشد باید علاوه بر مراقبت و نظارت به شرح فوق، نسبت به جلوگیری از بچه‌دار شدن، پیشگیری مؤثری را تحت نظارت مراکز یادشده و پزشک متخصص انجام و نتیجه را به مراکز مزبور ارائه دهند. در صورت تأیید مراکز فوق مبنی بر انجام اقدامات فوق دفتر رسمی ازدواج نسبت به ثبت ازدواج اقدام می‌کند.
هـ ـ گواهی عدم اعتیاد به مواد مخدر و عدم ابتلاء به بیماری‌های موضوع ماده ۲۳ قانون باید توسط مراکز مورد تأیید وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی صادر گردد والا اعتبار نخواهد داشت.
مبحث سوم: طلاق توافقی
ماده۸ ـ در صورتی که زوجین متقاضی طلاق توافقی باشند، دادگاه باید موضوع را به مرکز مشاوره خانواده ارجاع دهد. مرکز فوق در صورت انصراف طرفین از طلاق، با تنظیم صورتجلسه، پرونده را جهت اتخاذ تصمیم مقتضی به دادگاه ارسال می‌کند. در صورت عدم حصول توافق کلی زوجین نسبت به شرایط مقرر بین طرفین، گزارش اقدامات انجام شده و مشروح مذاکرات از جمله، اظهارات آنها و نقاط قوت و ضعف و موارد توافق و نظر مرکز فوق پیرامون موضوع را به دادگاه ارائه می‌دهد تا دادگاه مطابق قانون رسیدگی و اتخاذ تصمیم نماید.
تبصره ـ مواردی که طرفین در اجرای ماده ۲۵ قانون مستقیماً به مرکز مشاوره خانواده مراجعه می‌کنند، در صورت انصراف طرفین از طلاق، با تنظیم صورتجلسه پرونده بایگانی می‌شود. در صورت عدم حصول توافق کلی زوجین نسبت به شرایط مقرر بین طرفین، مرکز فوق اظهارات آنها و موارد توافق و اختلاف را صورتجلسه و نظر خود را اعلام می‌کند. در صورتی که موضوع در دادگاه مطرح شود، مرکز فوق صورتجلسات تنظیمی و نظریه خود را به تقاضای هر یک از طرفین به دادگاه جهت اتخاذ تصمیم مقتضی ارسال می‌کند.
ماده۹ـ در صورتی که اقدامات مرکز مشاوره خانواده منجر به حصول توافق در طلاق بین زوجین گردد، سازش‌نامه با ذکر شروط و تعهدات مورد توافق طرفین تنظیم و مراتب به دادگاه اعلام خواهد شد. در این صورت، دادگاه تعهدات و شروط مورد توافق طرفین در مرکز مشاوره را در صورت تأیید زوجین در محضر دادگاه ضمن انعکاس در صورتمجلس در گواهی عدم امکان سازش قید می‌نماید.
ماده۱۰ـ مرکز مشاوره از زمان وصول درخواست یا ارجاع دادگاه، باید حداکثر ظرف سه ماه اتخاذ تصمیم نماید. در صورت توافق زوجین، مهلت مذکور حداکثر تا سه ماه دیگر قابل تمدید خواهد بود.
مبحث چهارم: داوری
ماده۱۱ـ داوری در این قانون تابع شرایط مندرج در قانون آیین‌دادرسی مدنی نمی‌باشد.
ماده۱۲ـ پس از صدور قرار ارجاع امر به داوری هر یک از زوجین مکلف است ظرف یک هفته از تاریخ ابلاغ قرار، داور خود را که دارای شرایط مقرر در ماده ۲۸ قانون باشد، به دادگاه معرفی کند.
ماده۱۳ـ مهلت اعلام نظر داوران توسط دادگاه تعیین خواهد شد. دادگاه می‌تواند در صورت درخواست داوران یا یکی از آنها و احراز ضرورت، مهلت را تمدید نماید.
ماده۱۴ـ داوران موظفند با تشکیل جلسه یا جلسات متعدد با حضور زوجین و در صورت امتناع بدون حضور زوجین یا یکی از آنان در جهت رفع اختلاف و اصلاح ذات‌البین تلاش کنند و نتیجه را در مهلت مقرر به دادگاه اعلام نماید.
ماده۱۵ـ چنانچه داوران یا یکی از آنان درخواست حق‌الزحمه داوری کند دادگاه حق‌الزحمه متناسبی برای وی تعیین و با رعایت ماده ۵ قانون، دستور دریافت آن را از متقاضی صادر خواهد کرد.
مبحث پنجم: حقوق زوجه
ماده۱۶ـ دادگاه باید ضمن صدور گواهی عدم امکان سازش یا حکم الزام زوج به طلاق، در مورد حقوق زوجه، موضوع ماده ۲۹ قانون، تعیین تکلیف نماید. در مواردی که تعیین جهیزیه یا نفقه و موارد دیگر به لحاظ مجهول‌المکان بودن زوجه یا به علت دیگر در زمان صدور رأی ممکن نباشد نسبت به موارد مذکور پرونده مفتوح خواهد ماند تا بعداً رسیدگی و اقدام شود و نسبت به سایر حقوق زوجه باید تعیین تکلیف گردد.
ماده۱۷ـ هزینه‌های حضانت و نگهداری طفل اعم از نفقه و سایر هزینه‌های لازم در این خصوص، توسط دادگاه با رعایت اوضاع و احوال طفل و شخصی که حضانت و نگهداری طفل به عهده وی محول گردیده و در صورت ضرورت با اخذ نظر کارشناس رسمی دادگستری یا خبره محلی و رعایت سایر ضوابط تعیین خواهد شد.
مبحث ششم: مدت اعتبار حکم طلاق و گواهی عدم امکان سازش
ماده۱۸ـ عذر زوج برای عدم حضور در دفترخانه موضوع ماده ۳۳ قانون، در صورتی موجه تلقی خواهد شد که از معاذیر پیش‌بینی شده در ماده ۳۰۶ قانون آیین‌دادرسی مدنی باشد، چنانچه دفترخانه نسبت به موجه بودن عذر، مواجه با ابهام باشد، باید از دادگاه صادرکننده حکم تقاضای رفع ابهام نماید.
ماده۱۹ـ نمایندگی موضوع تبصره ماده ۳۳ قانون بدون هرگونه هزینه خواهد بود.
ماده۲۰ـ چنانچه زوج در دفترخانه حاضر شود و گواهی عدم امکان سازش را در مهلت سه ماهه تسلیم کند ولی از جهت پرداخت حقوق مالی زوجه اظهار عجز نماید و گواهی مبنی بر ارائه دادخواست اعسار و تقسیط به دادگاه صالح را در مهلت مذکور به دفترخانه تحویل دهد، اعتبار گواهی عدم امکان سازش تا تعیین تکلیف اعسار به قوت خود باقی خواهد ماند.
ماده۲۱ـ چنانچه زوجه برای اجرای گواهی عدم امکان سازش که به درخواست زوج صادر گردیده در دفترخانه حاضر نشود، در صورتی که زوج حقوق مالی زوجه، موضوع ماده ۲۹ قانون، را تحویل اجرای احکام دادگاه صادرکننده گواهی عدم امکان سازش نماید، به تقاضای زوج صیغه طلاق جاری و در دفتر طلاق ثبت و مراتب به زوجه اطلاع داده می‌شود. از جهت حفظ و نگهداری حقوق مالی زوجه، اجرای احکام به ترتیب مقرر در مواد ۴۵ و ۷۸ قانون اجرای احکام مدنی عمل خواهد کرد. هزینه نگهداری اشیاء و اموال و سکه‌ها از زمان تحویل توسط زوج، به عهده زوجه خواهد بود.
مبحث هفتم: حضانت و نگهداری اطفال
ماده۲۲ـ اجرای حکم حضانت تا زمانی که در حکم قطعی دادگاه معین گردیده استمرار دارد و اجرای احکام دادگاه باید پرونده اجرائی ویژه آن را تشکیل دهد و هر زمان نیاز به پیگیری باشد، اقدام نماید.
ماده۲۳ـ در مواردی که طفل به هر دلیل از ملاقات امتناع می‌کند، اجرای احکام باید با هماهنگی با دادگاه تدابیر لازم از جمله ارجاع موضوع به مددکار اجتماعی یا مرکز مشاوره خانواده برای جلب تمایل طفل به ملاقات اتخاذ نماید. اگر با توجه به نظر مشاور روانشناس مرکز فوق و قرائن موجود برای دادگاه محرز شود اجرای حکم حضانت یا ملاقات کودک به سلامت روانی وی آسیب وارد خواهد کرد، اجرای احکام می‌تواند با کسب موافقت دادگاه تا فراهم شدن آمادگی طفل، اجرای حکم را به تأخیر اندازد.
ماده۲۴ـ برای پیگیری امور حضانت و نگهداری اطفال و سایر امور مربوط، دادگستری باید از وجود مددکاران اجتماعی آموزش دیده، موضوع ماده ۶۸ آیین‌نامه، و واجد مهارتهای لازم برای ارتباط با اطفال و بستگان افراد یا از روانشناسان مرکز مشاوره خانواده بهره گیرد.
مبحث هشتم: حقوق وظیفه و مستمری
ماده۲۵ـ حقوق وظیفه یا مستمری زوجه دائم متوفی و فرزندان و سایر وراث قانونی کلیه کارکنان شاغل و بازنشسته مشمول صندوق بازنشستگی کشوری مطابق ماده۸۷ قانون استخدام کشوری مصوب ۳۱/۳/۱۳۴۵ و اصلاحات بعدی آن و با لحاظ ماده۸۶ همان قانون و اصلاحیه‌های بعدی آن تقسیم و پرداخت می‌گردد.
ماده۲۶ـ ازدواج دائم همسر متوفی مانع دریافت حقوق وظیفه (مستمری بازماندگان) زوج متوفی نمی‌باشد. صندوقهای بازنشستگی و تأمین اجتماعی مکلفند در مورد همسرانی که مستمری آنها به علت ازدواج مجدد قطع گردیده، نسبت به برقراری مستمری قطع شده از تاریخ لازم‌الاجراء شدن قانون اقدام نمایند. در هر صورت مجموع مستمری بازماندگان مربوط به همسر متوفی و سایر وراث نباید از حداقل مستمری مربوط به هر صندوق کمتر باشد.
ماده۲۷ـ زوجه متوفی، در صورت فوت شوهر بعدی و تعلق حقوق وظیفه (مستمری بازماندگان) به زوجه در اثر آن، از مستمری که مبلغ آن بیشتر است برخوردار خواهد شد. همسر متوفی مکلف است در اینگونه موارد مراتب برخورداری از مستمری دوم را به صندوقهای بازنشستگی مربوط اطلاع دهد. در صورت عدم اقدام و دریافت مستمری مضاعف، صندوق بازنشستگی که مستمری پرداختی آن کمتر است مجاز خواهد بود کلیه مستمری‌های پرداختی و سایر هزینه‌هایی را که من غیر حق دریافت شده براساس آخرین مستمری دریافتی و تعرفه‌های جاری مربوط به سایر هزینه‌ها از زوجه وصول نمایند.
تبصره ـ مرجع تعیین از کارافتادگی در هر یک از صندوقها، مرجع تأیید از کارافتادگی فرزندان ذکور موضوع این ماده نیز محسوب می‌شوند.
ماده۲۸ـ فرزندان در صورتی که واجد شرایط دریافت مستمری بازماندگان از طریق هر یک از والدین باشند، از هر دو مستمری برخوردار خواهند شد.
مبحث نهم: مقررات کیفری
ماده۲۹ـ به جرایم موضوع مواد ۴۹ الی ۵۶ قانون توسط دادگاه صالح رسیدگی خواهد شد.
تبصره ـ در مورد ماده ۴۹ قانون، دادگاه ضمن صدور رأی به الزام به ثبت واقعه نکاح، طلاق، فسخ یا انفساخ نکاح یا اعلان بطلان نکاح یا طلاق، حکم به مجازات مقرر نیز خواهد داد. محکوم‌علیه مکلف است مدارک لازم برای ثبت هر یک از وقایع فوق را مطابق دستور دادگاه در مهلت مقرر به دفترخانه ارائه کند، در هر صورت ثبت واقعه موکول به ارائه مدارک لازم یا دستور دادگاه مبنی بر ثبت آن بدون دریافت برخی از مدارک خواهدبود.
فصل دوم ـ مراکز مشاوره خانواده

مبحث اول: اهداف و تشکیلات
ماده۳۰ـ در هر حوزه قضایی به تعداد لازم مرکز مشاوره خانواده به شرحی که در مواد آتی می‌آید، تشکیل می‌شود.
ماده۳۱ـ هر مرکز مشاوره خانواده حداقل باید دارای سه عضو مشاور خانواده باشد. در صورتی که به هر دلیل تعداد مشاوران خانواده از حداقل مذکور کمتر شود، تا رسیدن به حد نصاب فعالیت مرکز یاد شده معلق خواهند ماند.
ماده۳۲ـ مرکز امور مشاوران، علاوه بر وظایف و اختیارات فعلی، وظایف و اختیارات زیر را جهت ساماندهی امور مشاوران خانواده بر عهده دارد:
الف ـ سیاستگذاری و برنامه‌ریزی در امور مختلف مشاوره، موضوع قانون و آیین‌نامه.
ب ـ برگزاری آزمونهای علمی، مصاحبه و گزینش متقاضیان و احراز شرایط آنان.
ج ـ برگزاری دوره‌های آموزشی و کارآموزی در تهران و سایر استانها برای پذیرفته‌شدگان.
د ـ اعطای مجوز تأسیس مرکز مشاوره خانواده و پروانه مشاور خانواده و نظارت بر عملکرد مشاوران خانواده.
ه‍ ـ لغو مجوز تأسیس مرکز مشاوره خانواده در موارد مذکور در آیین‌نامه.
و ـ برگزاری مراسم تحلیف و اخذ تعهدنامه از دریافت‌کنندگان پروانه عضویت در مرکز مشاوره خانواده.
ز ـ پیشنهاد تعرفه حق‌الزحمه مشاوران و اصلاح آن، هر سه سال یکبار به رئیس قوه‌قضاییه جهت تصویب.
ح ـ تهیه و تنظیم دستورالعمل‌ها و پیشنهاد آن جهت تصویب به رئیس قوه‌قضاییه.
ط ـ بررسی و پیشنهاد اعتبار مورد نیاز هر سال با همکاری معاونت‌های ذیربط قوه‌قضاییه جهت سیر مراحل بعدی.
ی ـ هماهنگی و تعامل لازم با سازمانها و دستگاههای اجرائی مربوط بمنظور پیشبرد اهداف مورد نظر.
ک ـ ارزیابی وضعیت پیشرفت اجرای قانون و اعلام آن به رئیس قوه‌قضاییه.
ل ـ پیشنهاد تعیین تکلیف موارد ضروری که در آیین‌نامه مسکوت است، به رئیس قوه‌قضاییه.
مبحث دوم: واحد مشاوره خانواده استانها
ماده۳۳ـ بمنظور نظارت بر مراکز مشاوره خانواده در هر استان، واحد مشاوره خانواده در شهرستان مرکز استان و تحت ریاست و نظارت رئیس کل دادگستری استان یا یکی از معاونین وی به انتخاب رئیس کل دادگستری استان، تشکیل خواهد شد که وظایف آن به شرح زیر خواهد بود:
الف ـ پیشنهاد تعداد مرکز مشاوره خانواده مورد نیاز دادگاههای خانواده حوزه‌های قضائی استان به مرکز امور مشاوران.
ب ـ پیگیری و نظارت بر حسن اجرای قانون و آیین‌نامه در استان.
ج ـ همکاری با مرکز امور مشاوران در امر نظارت بر عملکرد مشاوران خانواده و بررسی معضلات و تلاش در رفع آنها.
د ـ بررسی مدارک و احراز شرایط متقاضیان اعضای مشاوره خانواده
ه‍ ـ برگزاری آزمونهای علمی، مصاحبه و گزینش متقاضیان با هماهنگی با مرکز امور مشاوران.
و ـ برگزاری دوره‌های آموزشی ضمن خدمت مشاوران با هماهنگی مرکز امورمشاوران.
ز ـ برگزاری دوره‌های آموزشی علمی و عملی کارآموزی با هماهنگی مرکز امور مشاوران.
ح ـ بررسی اولیه شکایت مطرح شده علیه مشاوران خانواده و در صورت اقتضاء، اعلام تخلفات آنان به مرکز امور مشاوران جهت رسیدگی.
ط ـ ارزیابی تأثیرات مثبت و منفی اجرای قانون با اخذ نظر قضات دادگاههای خانواده و صاحبنظران و پیشنهاد راهکارهای مناسب به مرکز امور مشاوران.
مبحث سوم: شرایط اخذ مجوز تأسیس مرکز مشاوره
ماده۳۴ـ متقاضیان اخذ مجوز تأسیس مرکز مشاوره خانواده و اعضاء مرکز مشاوره خانواده در مراکز مذکور باید دارای شرایط ذیل باشند:
الف ـ تابعیت دولت جمهوری اسلامی ایران.
ب ـ تأهل و داشتن حداقل ۴۰ سال سن و ۵ سال سابقه کار یا ۳۵ سال سن و حداقل ۸ سال سابقه کار مرتبط.
ج ـ داشتن حداقل مدرک کارشناسی از دانشکده‌های معتبر داخلی یا خارجی (در مورد اخیر، به شرط تأیید وزارت علوم و فناوری) یا معادل حوزوی آن در رشته‌های مطالعات خانواده، مشاوره، روان‌پزشکی، روان‌شناسی، مددکاری اجتماعی، حقوق، فقه و مبانی حقوق اسلامی و همچنین رشته‌های همسان با تشخیص مرکز امور مشاوران.
د ـ انجام خدمت وظیفه عمومی یا معافیت دائم برای آقایان.
ه‍ ـ عدم سوء پیشینه کیفری و عدم محرومیت از حقوق اجتماعی.
و ـ عدم اعتیاد به مواد مخدر و سکرآور به تأیید سازمان پزشکی قانونی
ز ـ نداشتن سوء شهرت و عدم تجاهر به فسق.
ح ـ داشتن وثاقت و تعهد به اصل نظام جمهوری اسلامی ایران و قانون اساسی.
ط ـ عدم محکومیت به انفصال دایم از خدمات دولتی یا عمومی یا سلب صلاحیت.
ماده۳۵ـ نقاطی که احتیاج به مرکز مشاوره دارد با تعیین تعداد مورد نیاز برای هر محل، نحوه اطلاع به متقاضیان و مدارک لازم برای تقاضا به موجب دستورالعملی است که توسط رئیس مرکز امور مشاوران تهیه و به تصویب رئیس قوه‌قضاییه می‌رسد.
ماده۳۶ـ از کلیه داوطلبان واجد شرایط به ترتیب مقرر در مواد آتی امتحان کتبی به عمل خواهد آمد.
زمان و مکان برگزاری امتحان از طریق روزنامه‌های کثیرالانتشار اعلام می‌گردد.
ماده۳۷ـ مرکز امور مشاوران می‌تواند بررسی صلاحیت متقاضیان پذیرفته‌شده در آزمون کتبی را از هسته گزینش قوه‌قضاییه یا هسته گزینش قوه‌قضاییه در استانها درخواست نماید. هسته گزینش مربوط مکلف است اقدامات لازم را انجام و نتیجه بررسی را ظرف مهلت مقرر اعلام نماید.
ماده۳۸ـ درخواست متقاضیان به ترتیب وصول در «سامانه الکترونیکی دفترکل» ثبت و برای هر متقاضی پرونده جداگانه‌ای تشکیل می‌شود. مرجع برگزارکننده آزمون، سوابق متقاضیان پذیرفته‌شده آزمون را از مراجع محل اقامت و اشتغال یا محل تحصیل فعلی و گذشته و از مؤسسه آموزش عالی مربوطه استعلام و درباره صلاحیت وی به نحو مقتضی تحقیق و نتیجه را در پرونده منعکس می‌نماید.
ماده۳۹ـ چگونگی و نحوه انجام امتحان و مواد امتحانی براساس رشته تحصیلی و امور مربوط به آن از جمله انجام مصاحبه پس از قبولی در آزمون کتبی مطابق دستورالعمل‌ مرکز امور مشاوران است.
ماده۴۰ـ قضات بازنشسته و همچنین اعضای هیأت‌علمی رسمی دانشگاههای معتبر در رشته‌های مذکور در بند ج ماده۳۴ آیین‌نامه جهت تصدی مرکز مشاوره خانواده یا پروانه عضویت در مرکز مذکور در اولویت بوده و از شرکت در آزمون معاف می‌باشند.
ماده۴۱ ـ متقاضیان عضو مرکز مشاوره خانواده پس از قبولی در آزمون و احراز صلاحیت و گزینش، باید دوره کارآموزی علمی و عملی را طی نمایند. دوره کارآموزی ۳ماه می‌باشد.
تبصره ـ هر کارآموز دارای کارنامه مخصوصی خواهد بود. در این کارنامه، حسن اخلاق کارآموز و عملکرد دوره کارآموزی وی ثبت و ارزیابی خواهد شد و دوره کارآموزی کارآموزانی که قادر به کسب نصاب قبولی از کارآموزی علمی و عملی نباشند برای یک نوبت، تجدید خواهد شد.
مبحث چهارم: اتیان سوگند
ماده۴۲ ـ دارندگان مجوز تأسیس مرکز مشاوره خانواده و پروانه عضویت در مرکز فوق قبل از شروع به کار به ترتیب ذیل سوگند یاد نموده و سوگندنامه و صورتجلسه مربوطه را امضاء می‌نمایند.
متن سوگندنامه مشاور به شرح ذیل می‌باشد:
بسم ‌الله الرحمان الرحیم
در این موقع که فعالیت در مرکز مشاوره خانواده را آغاز می‌نمایم به خداوند قادر متعال سوگند یاد می‌کنم که همواره قوانین و نظامات را محترم شمرده و جز عدالت و احقاق حق منظوری نداشته و برخلاف کیان خانواده اقدام و اظهاری ننمایم و احترام اشخاص، مقامات قضائی، اداری، همکاران و اصحاب دعوی را رعایت نموده و از اعمال نظر شخصی، کینه‌توزی، انتقام‌جویی احتراز و در امور و کارهایی که انجام می‌دهم راستی و درستی را رویه خود قرار داده و مدافع حق باشم و شرافت من وثیقه این سوگند است و ذیل سوگندنامه را امضا می‌نمایم.
مبحث پنجم: نحوه صدور و اعتبار مجوز ایجاد مرکز مشاوره خانواده
ماده۴۳ ـ اعتبار مجوز تأسیس مرکز مشاوره خانواده و پروانه عضویت در مرکز فوق به مدت سه سال بوده و به امضای رئیس کل دادگستری استان و رئیس مرکز امور مشاوران می‌رسد. تمدید آن در صورت وجود شرایط مقرر در قانون و آیین‌نامه بلامانع است.
تبصره ـ دارندگان مجوز فقط مجاز به تشکیل یک مرکز مشاوره خانواده می‌باشند؛ ایجاد شعب و مؤسسات فرعی ممنوع خواهد بود و مستوجب لغو مجوز خواهد بود.
ماده۴۴ ـ مرکز مشاوره خانواده باید در نزدیکی دادگاههای خانواده ایجاد شود. در صورتی که به هر دلیل امکان ایجاد مرکز فوق در نزدیکی دادگاههای خانواده فراهم نباشد، ایجاد آن در نقطه مناسب دیگر با موافقت رئیس واحد مشاوره خانواده خواهد بود.
مبحث ششم: چگونگی تعیین تعرفه خدمت مراکز مشاوره
ماده۴۵ ـ پرداخت هزینه مطابق تعرفه با خواهان و در طلاقهای توافقی بر عهده زوجین است. در مورد افراد بی‌بضاعت مطابق حکم ماده۵ قانون عمل خواهد شد.
مبحث هفتم: نحوه ارائه خدمات مشاوره‌ای
ماده۴۶ـ مرکز مشاوره خانواده منحصراً به ارائه خدمات مشاوره‌ای به متقاضیان طلاق توافقی یا انجام مواردی که از سوی مراجع قضائی ارجاع می‌شود، اقدام می‌کند. دادگاه خانواده می‌تواند در صورت لزوم با مشخص کردن موضوع اختلاف و تعیین مهلت، نظر مرکز فوق را در مورد امور و دعاوی خانوادگی خواستار شود. مرکز مذکور ضمن ارائه خدمات مشاوره‌ای به زوجین و سعی در سازش طرفین، خواسته‌های دادگاه را در مهلت مقرر اجرا و در صورت حصول سازش به تنظیم سازش نامه مبادرت و درغیر اینصورت نظر کارشناسی خود در مورد علل و دلایل عدم سازش را به‌طور مکتوب و مستدل به دادگاه اعلام می‌کنند.
تبصره۱ـ دادگاه با ملاحظه نظریه کارشناسی مرکز مشاوره خانواده مبادرت به‌صدور رأی می‌کند.
تبصره۲ـ در صورت سازش، رعایت مفاد مواد ۱۸۳ و ۱۸۴ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی لازم است.
مبحث هشتم: تخلفات و مجازاتهای انتظامی
ماده۴۷ـ موارد تخلف دارندگان پروانه عضویت مشاوره خانواده تا حدودی که منطبق بر آنان باشد، همان است که در مورد وکلا و کارشناسان رسمی دادگستری در قوانین و مقررات مربوط آمده است. مجازاتهای انتظامی این افراد عبارت است از ۱ـ توبیخ کتبی بدون درج در پرونده ۲ـ توبیخ کتبی با درج در پرونده ۳ـ عدم تمدید پروانه عضویت مشاوره در مرکز مشاوره خانواده به‌طور موقت حداکثر به مدت سه سال ۴ـ لغو یا عدم تمدید پروانه عضویت.
تبصره ـ مرجع رسیدگی به‌صدور حکم درخصوص تخلفات، دادسرا و دادگاههای بدوی و تجدیدنظر مرکز امور مشاوران می‌باشد.
مبحث نهم: سایر موارد
ماده۴۸ـ مجوز مرکز مشاوره بنام یک نفر صادر می‌شود. مجوز مذکور قابل انتقال به‌غیر (حقیقی و حقوقی) نمی‌باشد.
ماده۴۹ـ اگر فرد مؤسس به دلیل کشف فساد و یا ارتکاب جرایم عمدی محکومیت یابد و یا به هر دلیل قانونی دیگر طبق بررسی‌های بعمل آمده از وی سلب صلاحیت گردد، مجوز تأسیس مرکز فوق توسط مرکز امور مشاوران لغو می‌شود.
ماده۵۰ ـ نصب مجوز فعالیت و لیست تعرفه خدمات مرکز مشاوره در جاییکه در معرض دید مراجعان باشد الزامی است.
ماده۵۱ ـ فهرست اسامی دارنده مجوز تأسیس مرکز مشاوره خانواده و کلیه دارندگان پروانه عضویت شاغل در مرکز مشاوره خانواده همراه با عکس آنها و ساعات کار و رشته تخصصی آنان باید در سایت اختصاصی که توسط مرکز آمار و فناوری اطلاعات قوه‌قضائیه طراحی خواهد شد منتشر و همچنین در محل مرکز در تابلویی برای اطلاع مراجعان نصب گردد.
ماده۵۲ ـ اعضاء دارای پروانه عضویت در مرکز مشاوره خانواده موظف به شرکت در کلاسهای آموزشی ضمن خدمت که از سوی مرکز امور مشاوران ابلاغ می‌شود، می‌باشند.
ماده۵۳ ـ مرکز مشاوره خانواده موظف است برای کلیه مراجعان پرونده تشکیل داده و کلیه سوابق، یافته‌های بالینی و شرح خدمات درمانی ارائه شده به آنها را در فرم‌های مخصوص و استاندارد که نمونه آن توسط مرکز امور مشاوران ارائه می‌شود، درج و نگهداری نماید و آمار ماهانه مراجعین را به رئیس حوزه قضائی یا مجتمع قضائی خانواده مربوط تحویل دهد. پرونده و سوابق مراجعان دور از دسترس سایر مراجعه‌کنندگان و پرسنل به‌طور محرمانه نگهداری می‌شود. اخذ رونوشت از مدارک پرونده مشاوره در موارد ضروری با نظر دادگاه خواهد بود. سوابق مشاوره‌ای اشخاص جزء اسرار خانوادگی محسوب و سوء استفاده از آنها برابر مقررات قابل تعقیب خواهد بود.
ماده۵۴ ـ ثبت مشخصات کلیه مراجعان در دفتر مرکز مشاوره با ذکر خدمات انجام شده الزامی است.
ماده۵۵ ـ دارنده مجوز مرکز مشاوره خانواده مکلف به نظارت بر کارکنان زیر‌مجموعه خود می‌باشد. هرگونه بی‌نظمی و اعمال خلاف موازین اسلامی و اخلاقی و شئون حرفه‌ای، در مرکز مشاوره واقع گردد تخلف محسوب خواهد شد و برابر آیین‌نامه و قوانین مربوط قابل پیگیری است.
ماده۵۶ ـ نظارت بر ساعات کار مراکز مشاوره خانواده به‌عهده رئیس حوزه قضائی مربوط است.
فصل سوم ـ ثبت ازدواج و طلاق و وقایع مربوط به آن
ماده۵۷ ـ دفاتر رسمی ثبت ازدواج و طلاق مکلفند مطابق تصمیمات سازمان ثبت اسناد و املاک کشور وقایع نکاح دایم، فسخ و انفساخ آن، طلاق، رجوع و اعلام بطلان نکاح یا طلاق را علاوه بر ثبت در دفتر مربوط، در سامانه مربوط نیز منعکس نمایند.
ماده۵۸ ـ سردفتر طلاق باید قبل از ثبت طلاق، گواهی کتبی دادگاه یا اقرارنامه رسمی زوجه دایر بر تأدیه حقوق مالی او را از متقاضی ثبت اخذ کند و مفاد آن را در ثبت دفتر طلاق منعکس نماید. در صورتی که زوجه نزد سر دفتر طلاق اقرار به وصول حقوق مالی خود بنماید، و همچنین در موردی که زوجه بدون تأدیه حقوق مالی به ثبت طلاق رضایت دهد، سر دفتر مکلف است مراتب را در سند و ثبت دفتر طلاق درج کند. در مورد اخیر زوجه می‌تواند پس از ثبت طلاق برای دریافت حقوق یاد شده، مستقیماً از دادگاه صادرکننده گواهی عدم امکان سازش یا حکم طلاق درخواست اجرای حکم را بنماید. حکم صادره مانند سایر احکام اجراء خواهد شد.
ماده۵۹ ـ سردفتر طلاق مکلف است گواهی معتبر پزشک متخصص یا پزشک قانونی در مورد وجود یا عدم جنین را از متقاضی اخذ و مفاد آن را در سند و دفتر ثبت طلاق ذکر کند. چنانچه زوجین بر وجود جنین اتفاق نظر داشته باشند، درج اقرار آنها در سند طلاق و ثبت دفتر الزامی است.
ماده۶۰ ـ سردفتر طلاق مکلف است قبل از اجرای صیغه طلاق و ثبت آن، گواهی کتبی دادگاه مبنی بر قطعیت رأی و انقضاء مهلت فرجام خواهی یا ابلاغ رأی فرجامی را از متقاضی اخذ نماید. در صورت انقضاء مدت اعتبار حکم طلاق، اجرای صیغه طلاق و ثبت آن ممنوع است.
ماده۶۱ ـ چنانچه حکم طلاق از سوی زوجه به دفتر طلاق تسلیم شود، سردفتر مکلف است مراتب را کتباً به زوج اعلام نماید تا ظرف یک هفته از تاریخ ابلاغ برای اجرای طلاق در دفترخانه حاضر شود. درصورتی که زوج در مهلت مقرر در دفترخانه حاضر نشود، سردفتر با تعیین مهلت مناسبی که کمتر از یک هفته نباشد، به زوجین ابلاغ می‌نماید که برای اجرای صیغه طلاق و ثبت آن در دفترخانه حاضر شوند. عذرهای قابل قبول برای تعیین مهلت دیگر، همان موارد مندرج در ماده ۳۰۶ قانون آیین‌دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی یا اعذار شرعی است.
ماده۶۲ ـ سردفتر مکلف است تسلیم گواهی عدم امکان سازش به دفترخانه را با قید تاریخ و طرفی که آن را تسلیم کرده کتباً تأیید کرده و به وی تحویل نماید تا در زمان اجرای صیغه طلاق و ثبت آن به دفترخانه ارائه شود. چنانچه در زمان اجرای صیغه طلاق و ثبت آن، گواهی کتبی مذکور به دفترخانه ارائه نشود، تاریخ حضور یا ارائه مدارک، تاریخ تسلیم گواهی عدم امکان سازش تلقی می‌شود.
ماده۶۳ ـ چنانچه گواهی عدم امکان سازش توسط زوج به دفتر طلاق تسلیم شود، سردفتر مطابق قانون حسب مورد ابلاغ‌های لازم را انجام می‌دهد. در مواردی که صیغه طلاق در غیاب زوجه جاری و ثبت می‌شود، دفترخانه مراتب را کتباً به زوجه ابلاغ نموده و اوراق ابلاغ شده را در سابقه مربوط بایگانی می‌نماید. چنانچه زوج یا زوجه مجهول‌المکان باشند، دفتر ثبت رسمی طلاق، آگهی لازم را کتباً توسط متقاضی به روزنامه کثیرالانتشار ارسال می‌کند و نسخه‌ای از روزنامه را که آگهی در آن منتشر شده از وی اخذ و در سابقه مربوط نگهداری می‌نماید.
ماده۶۴ ـ چنانچه پس از اجرای طلاق رجعی و تنظیم صورت جلسه مربوط، رجوع به موجب اقرارنامه رسمی زوج یا اقرار او نزد سردفتر طلاق یا حکم مرجع ذی‌صلاح محرز شود، سردفتر مراتب را درصورت جلسه مربوط درج و پس از امضای تسلیم کننده اقرارنامه رسمی یا حکم مرجع ذی‌صلاح یا امضای اقرارکننده، مراتب را ذکر و پس از امضاء و مهر، به ضمیمه مستند مربوط بایگانی می‌نماید. در این صورت شماره، تاریخ و دفتر اسناد ‌رسمی تنظیم‌کننده اقرارنامه در صورتجلسه سند و ثبت دفتر طلاق درج و نسخه‌ای از آن در سابقه مربوط بایگانی خواهد شد. رضایت زن به ثبت طلاق رجعی بدون گواهی کتبی دو شاهد مبنی بر سکونت وی در منزل مشترک تا پایان عده، باید در صورتجلسه مربوط ذکر و به امضای او برسد؛ مگر در مواردی که اقرارنامه رسمی دایر بر رضایت وی به دفتر رسمی ثبت طلاق ارائه شود.
ماده۶۵ ـ هرگاه سردفتر ازدواج و طلاق طبق قانون و آیین‌نامه یکی از وقایع موضوع قانون را بدون حضور یکی از طرفین ثبت کند مکلف است بلافاصله موضوع را کتباً به طرف دیگر ابلاغ کند.
فصل چهارم ـ نحوه ملاقات والدین با طفل
ماده۶۶ ـ شخص «ناظر» موضوع ماده ۴۱ قانون باید حتی‌الامکان از بستگان نزدیک طفل، معتمد، متأهل و مجرب باشد و چنانچه انتخاب وی از میان اقوام نزدیک طفل ممکن نباشد، از فردی آشنا و با تجربه لازم، متأهل و مورد اعتماد تعیین گردد. ناظر در صورت امکان باید از طریق اولیاء طفل به اجراء دادگاه معرفی شود و در غیر اینصورت توسط دادستان عمومی و انقلاب محل پیشنهاد و توسط دادگاه صادرکننده حکم طلاق یا گواهی عدم امکان سازش منصوب خواهد شد، دادگاه باید مصلحت طفل را در تعیین ناظر مدنظر قرار دهد و حدود و نوع نظارت وی به صراحت مشخص و به وی ابلاغ کند.
ماده۶۷ ـ اگر به تشخیص دادگاه نتوان طفل را در ایام ملاقات به تنهایی در اختیار کسی که حق ملاقات دارد قرار داد، دادگاه می‌تواند ترتیبی اتخاذ نماید تا چنین ملاقاتهایی در ساعات محدود و تحت نظر مراکزی که دادگستری تعیین می‌کند صورت پذیرد.
ماده۶۸ ـ در اجرای تبصره ماده ۴۱ قانون رئیس کل دادگستری استان موظف است در هر حوزه قضائی، محل یا محل‌هایی را با فضای متناسب با روحیات اطفال با همکاری و استفاده از امکانات و منابع انسانی سازمان بهزیستی و ادارات تعاون، کار و رفاه اجتماعی و بهداشت و درمان یا سایر مراکز ذیربط با تعداد کافی مددکار اجتماعی (بویژه زنان) و درصورت نیاز، مأمور انتظامی، جهت ملاقات والدین با اطفال اختصاص دهد.
ماده۶۹ ـ این آیین‌نامه مشتمل بر ۶۹ ماده و ۱۰ تبصره در تاریخ ۲۷/۱۱/۱۳۹۳ به‌تصویب رئیس قوه قضائیه رسید.