نگاه قانون به وصیت نامه و شرایط نگارش آن

نگاه قانون به وصیت نامه و شرایط نگارش آن

همه ما می‌دانیم همان طور که روزی پا در این کره خاکی گذاشته‌ایم، روزی هم آن را ترک خواهیم کرد و باید روزی نوشتن وصیت نامه خود را انجام دهیم. اما واقعیتی که وجود دارد این است که همه ما مرگ را از خود بسیار دور می‌بینیم و مگر در مواردی مثل جنگ که احتمال کشته شدن بسیار بالاست، دست به تنظیم وصیت نامه نمی‌زنیم. از دید خداشناسان و مسلمانان جهان جایی برای گذر است و میان مرگ و زندگی هر فرد، فاصله چندانی نیست. با تکیه بر این باور انسان باید در تمامی مراحل زندگی خود به مرگ بیندیشد. مرگ را می‌توان شروعی دوباره در جهانی دیگر دانست که تمامی اعمال و افکار دنیا در زمان زندگی و حتی پس از آن در آن موثر خواهد بود.

وصیت نامه نویسی را میتوان یک فرهنگ دانست که از گذشته‌های دور وجود داشته است و نسل به نسل انتقال یافته است. شاید در نگاه اول نوشتن وصیت نامه کاری غم انگیز باشد، اما قطعا مزایای زیادی خواهد داشت. قطعا کسی که به فکر نوشتن وصیت نامه باشد، سعی می‌کند تا آثار و خاطرات بهتری از خود به جای بگذارد و به صورت مقطعی و کوتاه به این دنیا ننگرد. نگاهی عمیق و همه جانبه به عالم هستی داشته باشد  و آن را در تداومی بی‌انتها بداند که می‌تواند در آن نقشی هرچند کوچک اما موثر داشته باشد.

در ادامه با شما در مورد نوشتن وصیت نامه و ضرورت نوشتن آن صحبت خواهیم کرد و نکاتی کاربردی در این زمینه بیان می‌کنیم. پیشنهاد می‌کنیم در ادامه همراه ما باشید. ما مطالعه این مقاله را به تمامی شما عزیزان پیشنهاد می‌کنیم.

آشنایی با نوشتن وصیت نامه

از قدیم الایام افراد میل به جاودانگی و ماندگاری داشته اند. این را می‌توان از مشاهده کتیبه‌ها، خط نوشته‌ها و سنگ تراشه‌ها متوجه شد. بسیاری از توصیه‌ها به صورت مکتوب و یا نقل قول، زبان به زبان و از نسلی به نسل دیگر رسیده‌اند و توصیه شده است تا آیندگان به آن‌ها عمل کنند. نوشتن وصیت نامه یکی از توصیه‌هایی است که در دین مبین اسلام به آن اشاره و تاکید شده است. این روزها وصیت نامه نویسی تا حدودی به یک سنت و فرهنگ تبدیل شده است.

جنگ و ستیز، بیماری، سفرهای طولانی و… از دلایلی است که افراد را برای نوشتن وصیت ترغیب می‌کند. با نوشتن وصیت می‌توان از بروز مشکل و سوءتفاهمات در میان بازماندگان جلوگیری کرد و نامی نیک از خود باقی گذاشت. امروزه نوشتن وصیت نامه در حوزه حقوقی به رسمیت شناخته می‌شود. به طوری که افراد می‌توانند در وصیت نامه اموال و املاک خود را تعیین تکلیف کنند تا پس از مرگ به صورت قانونی به آن رسیدگی شود.

لازم به ذکر است که هر فردی می‌تواند در طول حیات خود چندین بار به صورت شفاهی و یا کتبی وصیت کند. نوشتن وصیت نامه امری اختیاری است. هر فرد می‌تواند با توجه به اموال و امورات شرعی و شخصی خود  دست به تنظیم وصیت نامه بزند. اگر چه هر شخص می‌تواند بارها وصیت کند و مفاد وصیت نامه را تغییر دهد، اما بر طبق قانون آخرین وصیت که نزدیک‌ترین تاریخ به فوت شخص را دارد، ملاک قرار خواهد گرفت. وصیت نامه توصیه و سفارشی است که از سوی متوفی به بازماندگان شده است.

چه زمانی برای نوشتن وصیت نامه مناسب است؟

در حقیقت هیچ کس نمی‌داند تا چه روز و ساعتی در این کره خاکی نفس می‌کشد. عدم توانایی ما در درک زمان مرگ موجب می‌شود تا همیشه در این زمینه هول و هراس داشته باشیم. به گفته پیامبر اکرم اسلام بهتر است به حسابمان رسیدگی کنیم پیش از آنکه به حسابمان رسیدگی شود. برای بررسی اعمال و حساب خود باید به ابعاد مختلفی اعم از اعمال عبادی و اجتماعی خود دقت کنیم.

منظور از اعمال عبادی، حقوقی است که از خدا بر گردن فرد است. به این حقوق پس از مرگ متوفی با یک سوم از دارایی هایش رسیدگی می‌شود. فرد باید پیش از مرگ در نوشتن وصیت نامه تعداد نماز و روزه قضا و کفاره‌های پرداخت نشده اش را اعلام کند تا پس از مرگ به آنها رسیدگی شود.

اعمال اجتماعی بدهی‌های فرد وصیت کننده را در برمی گیرد. فرد باید پیش از مرگ مهریه همسر، حق الناس، خمس و یا اماناتی را که بر گردن دارد، ذکر نماید.

وصیت کننده می‌تواند مطالبات و طلب‌های خود را نیز در وصیت قید کند. زیرا مطالبات به نوعی از حقوق بازماندگان خواهند بود. با قید در وصیت نامه، پس از مرگ متوفی به آن رسیدگی می‌شود.

در آخرین بخش از نوشتن وصیت نامه نیز وصایای اخلاقی آورده می‌شود که در آن توصیه‌هایی به بازماندگان داده می‌شود. عموما این بخش در وصیت نامه افراد بزرگ و مهم بیشتر به چشم می‌خورد و بازخورد خبری و رسانه ای پیدا می‌کند.

وصیت نامه چند نوع دارد؟

برای اینکه بتوان بر طبق قانون امور حسبی، به وصیت نامه‌ها در دادگاه رسیدگی کرد، باید وصیت نامه یکی از قالب‌های زیر را داشته باشند.

وصیت نامه رسمی: این نوع از وصیت‌ها در دفتر اسناد رسمی تنظیم می‌شوند و ورثه و بازماندگان نمی‌توانند هیچ گونه اعتراضی به آن داشته باشند.

وصیت نامه خودنوشت: این نوع از وصیت به دست فرد وصیت کننده نوشته می‌شود و دارای تاریخ روز، ماه و سال است و در انتها به امضای وصیت کننده رسیده است. در این نوع از وصیت نامه ورثه می‌توانند اعتراض خود را به دادگاه ببرند.

وصیت نامه سری: این نوع وصیت نامه به خط وصیت کننده و یا شخص دیگر است که در نهایت به امضای وصیت کننده رسیده است. این نوع وصیت‌ها پس از تنظیم به عنوان امانت به دفترخانه رسمی و یا اداره ثبت اسناد داده می‌شود. لازم به ذکر است فردی که سواد ندارد، نمی‌تواند وصیت سری تنظیم کند. افرادی که قدرت تکلم ندارند، باید وصیت را به خط خود بنویسند و امضا کنند و پس از تحویل به مسئول دفتر رسمی، جلوی وی بر روی پاکت نامه بنویسند که این برگ وصیت نامه به من تعلق دارد. پس از آن مسئول دفتر بر روی پاکت یادداشت می‌کند که عبارت فوق در حضور خود او بر روی پاکت نوشته شده است. ورثه می‌توانند پس از بازگشایی وصیت نامه سری، بر روی آن اعتراض کنند.

نکاتی مهم در تنظیم وصیت نامه

  • پیش از هرچیزی وصیت کننده باید در مورد وصی اطمینان کامل داشته باشد و بداند که آن فرد به توصیه‌‌های پس از مرگش عمل خواهد کرد.
  • بهتر است هرساله وصیت مکتوب مورد مطالعه و تجدیدنظر قرار بگیرد تا در صورت لزوم تغییرات برروی آن اعمال شود.
  • همان طور که امیر مومنان در نهج البلاغه فرموده‌اند، بهتر است که خود وصی خودمان باشیم و اموری را که میپسندیم پس از مرگ برایمان انجام دهند، خودمان در زمان حیات به آن بپردازیم.
  • بهتر است برای تنظیم وصیت از چند فرد مورد اطمینان به عنوان شاهد کمک بگیریم.
  • لازم است بدانیم که امکان تغییرنوشتن وصیت نامه تا زمان فرارسیدن مرگ وجود دارد. پس می‌توانیم تا آن لحظه وصیت خود را تغییر دهیم و به شکل دیگری وصیت کنیم.
  • مطلوب است برای پیشگیری از بروز وقایع احتمالی، نوشتنوصیت نامه خود را در دفاتر اسناد رسمی ثبت کنیم.
  • سعی کنیم تا حد مقدور از وصایایی که زحمتبازماندگان را در پی دارد، خودداری کنیم. مثل انتقال جنازه به مکانی دیگر، نحوه برگزاری مراسم و …
  • اگروصیت نامه در چند نسخه وجود داشته باشد، بهتر است. زیرا در صورت گم شدن یک نسخه، بازماندگان می توانند از طریق نسخ دیگر پی به وصیت ببرند.
  • حتما مرجع تقلید خود را در وصیت قید کنید. زیرا مراجع تقلید در برخی موارد احکام متفاوتی دارند. قید شدن مرجع تقلید در کیفیت عمل به وصیت تاثیرگذار خواهد بود.

 

نگاه قانون به نحوه ارث بردن زن از شوهر

نگاه قانون به نحوه ارث بردن زن از شوهر

اگر شوهر در زمان فوت هیچ فرزند یا نوه‌ای از همسرش نداشته باشد، زن از اموال مرد یک چهارم ارث بری می‌کند. این که چه مالی را می‌تواند به ارث ببرد اهمیت دارد چون در مقدار سهم زن تاثیر دارد.

اگر مرد هیچ فرزندی نداشته باشد سهم زن یک چهارم از تمامی اموال است. اگر مرد صاحب فرزند باشد زوجه، یک هشتم از عین اموال منقول (مثل ماشین، موتور و غیره) و یک هشتم از قیمت اموال غیرمنقول (مثل خانه، باغ، مغازه و غیره) اعم از عرصه (زمین) و اعیان (ساختمان) ارث می‌برد.

پس از مرگ مرد علاوه بر تقسیم اموال منقوله اموال غیر منقول نیز قیمت گذاری و یک چهارم یا یک هشتم از این قیمت به زن تعلق دارد.

-طبق ماده ۹۴۸ قانون مدنی زن می تواند حق خود را از عین اموال استیفا کند، بنابراین از طریق دادگاه نخست ورثه را اجبار به قیمت گذاری و دریافت سهم خود کرده، در غیر این صورت طبق راه‌های قضایی، زن می‌تواند سهم مشاع خود را از عین یعنی خود زمین و خانه تملک کند.

ارث بری زن از مرد حین طلاق

اگر مردی همسرش را به صورت رجعی مطلقه کرده همچنین در زمان عده فوت کند، اموال زوج به زوجه می رسد اما اگر زمان درگذشت شوهر بعد از انقضای مدت عده بوده یا طلاق بائن باشد (طلاقی که قبل از نزدیکی بوده یا طلاق زن یائسه، طلاق خلع و مبارات) دیگر به زن ارث نمیرسد.

طبق ماده ۹۴۴ قانون اگر شوهر در زمان بیماری اش زن را طلاق دهد اما تنها ۱ سال از تاریخ طلاقی که به علت همان بیماری فوت کند، زن از او ارث می‌برد حتی اگر طلاق به صورت بائن باشد، به شرط آن که زن در طول این ۱ سال ازدواج نکرده باشد.

ارث بری در ازدواج موقت

مهمترین شرط ارث بری زن از همسرش زوجیت دائمی بین آن‌ دو است.

– طبق ماده ۹۴۰ قانون مدنی در مورد قید زوجیت دائمی صحبت شده این نتیجه برمی‌آید که در نکاح منقطع (متعه یا صیغه) هیچ ارثی برای زن راه ندارد یعنی حتی زن دیگر نمی‌تواند شرط توارث را در نکاح منقطع (موقت) بگنجاند و اگر چنین شود شرط باطل است.

نگاه قانون به سهم الارث و نحوه مطابه آن

نگاه قانون به سهم الارث و نحوه مطابه آن

یکی از مسائلی که بازماندگان پس از مرگ متوفی پیگیری می‌کنند، نحوه تقسیم ‌سهم‌الارث است. ما در این مقاله اطلاعاتی در این رابطه ارائه داده ایم تا بتوان با مطالعه آن راحتتر مسائل مربوط به ‌سهم‌الارث و حقوق وراث را پیگیری نمود. پس در این مقاله با ما همراه باشید.

به طور کلی تمامی‌اموال متوفی اعم از منقول و غیر منقول می‌تواند بسته به درخواست وراث مطالبه شود. اموال به جای مانده بین تمامی‌ورثه مشاع است و آنها می‌توانند سهم متعلق به خود را به صورت جداگانه مشخص و اخذ نمایند. در شرایطی که هدف تقسیم شرکت باشد، تمامی‌شرکا باید طرف دعوا در نظر گرفته شوند. زیرا هرگونه  تصمیمی‌که در این رابطه گرفته شود و یا اقدامی‌که صورت بگیرد، می‌تواند در حقوق سایر اصحاب دعوی تاثیرگذار باشد.

فوت و یا محجور شدن هر یک از ورثه تاثیر مستقیم دادرسی بر وراث خواهد داشت. در این شرایط با استناد به ماده ۱۰۵ قانون آئین دادرسی مدنی، دادرسی متوقف خواهد شد.  با توجه به ماده ۳۰۰ قانون مدنی کشور هر یک از وراث می‌توانند به صورت جداگانه برای دریافت ‌سهم‌الارث خود اقدام نمایند.

نکاتی در مورد تقسیم ‌سهم‌الارث

پس از درخواست دادرسی از سوی وراث به منظور دریافت ‌و تقسیم ‌سهم‌الارث ، ابتدا دادگاه وضعیت را با توجه به توافقات صورت پذیرفته مابین وراث پیگیری می‌نماید. اگر وراث به توافق خاصی رسیده باشند، آن را به صورت مکتوب در آورده و در نهایت به امضای ورثه می‌رساند. اما در صورتی که توافقی بین بازماندگان شکل نگیرد دادگاه برای رسیدگی به موضوع، کارشناس تعیین خواهد کرد. بر طبق ماده ۳۱۵ قانون مدنی کشور، کارشناس موظف است تا ارزش اموال قابل تقسیم و غیر قابل تقسیم را معین کند و سهام آن را تحویل دهد. لازم به ذکر است که ملاک ارزیابی اموال، بهای روز آن خواهد بود. در تقسیم اموال به گونه ای رفتار می‌شود که برای هر یک از وراث از هر یک از اموال حصه ای در نظر گرفته شود. در برخی مواقع برای تعدیل کار، پولی به اموال ضمیمه می‌شود تا سهام متعادل شود و به سایر وراث ضرر و لطمه ای وارد نشود. پس از تعیین حصه برای واگذاری ان به بازماندگان اقدام خواهد شد.

بر طبق ماده ۳۱۹ قانون مدنی، در صورتی که وراث پس از تشخیص و تحویل ‌سهم‌الارث به کارشناسی و تعیین حصه راضی نباشند، در دادگاه مرتبط قرعه کشی سهام صورت می‌پذیرد. دادگاه اقدام به تنظیم صورت جلسه تقسیم و تعیین حصه می‌پردازد و در نهایت آن را به امضای صاحبان و دادرس می‌رساند که این صورت جلسه در دفتر دادگاه نگهداری خواهد شد.

در صورتی که مال به جای مانده از متوفی، قابلیت تقسیم و تعدیل نداشته باشد، فروخته خواهد شد و بهای آن به عنوان ‌سهم‌الارث مابین وراث تقسیم می‌شود. اگر ماترک از اموال غیر منقول تشکیل شده باشد، می‌توان  فروش آنها را درخواست کرد.

دادگاه صالح برای تقسیم ‌سهم‌الارث کدام است؟

با توجه به ماده ۲۰ قانون آیین دادرسی مدنی و ماده ۲ قانون تصدیق انحصار وراثت که در سال ۱۳۰۹ مصوب شد، در صورت عدم تقسیم ترکه، دادگاه صالح برای رسیدگی به آن و تصدیق گواهی انحصار وراثت، دادگاه آخرین محل اقامت دائمی‌متوفی در نظر گرفته می‌شود که با توجه به مقررات موجود در گواهی تصدیق انحصار وراثت در شورای حل اختلاف قابل پیگیری خواهد بود. در شرایطی که آخرین محل اقامت متوفی مشخص نباشد، دادگاه آخرین محل سکونت متوفی در ایران در نظر گرفته می‌شود و اگر در ایران زندگی نمی‌کرده است، دادگاهی که مال غیر منقول در ان واقع شده است، انتخاب می‌شود. اگر این چنین نبود دادگاهی که مال منقول در آن قرار دارد، دادگاه صالح رسیدگی خواهد بود. اگر هیچ یک از این شرایط وجود نداشته باشد، دادگاه محل سکونت یکی از ورثه صالح اعلام می‌شود. در شرایطی که ترکه بین وراث تقسیم شده باشد، دادگاه صالح با توجه به محل سکونت خوانده در نظر گرفته می‌شود.

چگونه وراث را از ارث محروم کنیم

چگونه وراث را از ارث محروم کنیم

معنا و مفهوم وصیت تملیکی عبارت است از این است که کسی مال یا سود آن را به طور مجانی در اختیار شخص دیگری قرار دهد تا بعد از فوت او این کار به انجام برسد. اگر این نوع وصیت از ثلث ثروت بیشتر باشد، لازم الاجرا نیست مگر این که وراث اجازه دهند تا این کار به انجام برسد، حتی اگر برخی از وراث اجازه انجام این کار را بدهند، فقط نسبت به سهم شخص اجازه دهنده ارث قابل اجراست.

چند اصطلاح حقوقی در مورد وصیت عبارت است از: موصی همان وصیت کننده بوده، موصی له ، همان کسی است که وصیت تملیکی به نفع او صادر شده است. موصی به، همان مورد وصیت است.

وصیت عهدی

بدین معنی است که شخصی، یک یا چند نفر را مامور ‌می‌کند تا در امری یا اموری یا تصرفات دیگری کاری را به انجام برسانند.

وصیت کننده (موصی)

کسی که براساس وصیت عهدی، نسبت به تلث یا بر صغیر ولی شمرده ‌می‌شود، وصی نامیده ‌می‌شود.
بنابراین اگر کسی بنا به وصیت خود، یک یا چند نفر را از ارث محروم کند، در این صورت این افراد هرگز نمی‌توانند از ارث او چیزی منتفع شوند و این چنین وصیتی هرگز قابل اجرا نیست.

این چنین وصیتی به دلیل تناقض با قواعد آمره باطل است و هرگز قابل اجرا نیست. حتی اجازه وراث محروم باعث نخواهد شد تا به اجرا در بیاید . بخاطر این که قوانین ارث ، قوانین آمره بوده و هرگونه موافقت و توافق افراد نمی‌تواند به لازم اجرابودن آن خللی وارد کند و هرگز قانون قانون گذار را تغییر نمی‌دهد.

مورث ‌می‌تواند براساس عقود مختلف و قبل از این که فوت کند، اموال مربوط به خود را منتقل کند و نیت موصی را عملی کند. تنها صلح عمری ‌می‌تواند منطقی ترین راه حل برای انتقال اموال موصی به شخصی مورد نظر باشد که قبل از مرگ ‌می‌تواند به مرحله اجرا دربیاید.

صلح عمری

عقدی است که شخص ‌می‌تواند بخشی از ملک و مستغلات و دارایی خود را به فرزند یا به شخص دیگری واگذار کند البته این چنین شخصی نمی‌تواند از کل ملک یا اموال او به طور کامل استفاده نماید و هر زمان که شخص اول بخواهد ‌می‌تواند دوباره اموال خود را به تملک خود دربیاورد و از آن‌ها استفاده نماید.

براساس این نوع عقد، شخص اول یا مصالح ‌می‌تواند بخشی از اموال خود را به کس دیگری که متصالح نامیده ‌می‌شود واگذار نماید که در عوض او براساس تعهداتی ملزم به انجام یکسری کارها ‌می‌شود و اگر از انجام کارها خودداری کند اگر شخص دوم از انجام تعهدات خود سرباز بزند، شخص اول ‌می‌تواند عقد مذکور را باطل کرده و دوباره اموالی که به او داده را به تملک خود دربیاورد.

برای این که این چنین عقدی به انجام برسد لازم است که هردو شخص متصالح و مصالح به دفترخانه اسناد رسمی‌ بروند و این نوع عقد را منعقد کنند، بعد از انجام این عقد، عین اموال به شخص متصالح منتقل شده و حفظ منافع بر عهده شخص مصالح است.

اگر مصالح بعد از عقد قرارداد، فوت کند، کلیه اموال به متصالح ‌می‌رسد و وراث نفعی از ارث نخواهند برد و اگر متصالح بر طبق قرارداد، به تعهدات خود عمل نکند، مصالح با مراجعه به دفترخانه، قرارداد را فسخ کرده و کلیه اموال خود را به تملک خود در ‌می‌آورد.

بیع

مورث ‌می‌تواند اموال خود را از طریق بیع به اشخاصی منتقل کند و بدین ترتیب او با این کار خود ، وراثی که ‌می‌خواهد از ارث محروم کند را برای همیشه باعث ‌می‌شود تا از ارث بهره ای نبرند.

وقف

مورث با این انجام این عمل، کلیه اموال خود را بلوکه کرده و منافع آن را تسبیل ‌می‌کند، از آنجایی که این نوع حبس دائمی‌ و مؤبد است، بدین ترتیب مورث کلیه اموال خود را ‌می‌بخشد و وراثی که شایسته ارث او نیستند برای همیشه از ارث محروم ‌می‌کند.

هبه

براساس این نوع قرارداد، مورث، اموال خود را به صورت رایگان به شخص دیگری ‌می‌بخشد و او را مالک اموال خود قرار ‌می‌دهد. با این نوع قرارداد، مورث، عملاً تعدادی از وراث را از ارث محروم کرده و آن را به شخص یا اشخاص دیگری ‌می‌بخشد و اشخاص مورد نظر را مالک اموال خود قرار ‌می‌دهد.