نگاه قانون به مجازات حد در ارتکاب جرم توهین

نگاه قانون به مجازات حد در ارتکاب جرم توهین

قانون مجازات و سایر قوانین کیفری کشور به استناد یا اصلاً از روی فقه اسلامی نوشته شده‌اند. این قوانین را که می‌خوانی و زیرورو می‌کنی معلوم می‌شود تا چه اندازه مؤدب بودن از نظر اسلام مهم است و به تبع آن بخش زیادی از قوانین کشور نیز طوری طراحی شده‌اند که بی‌ادبی را جرم‌انگاری کرده و فرد توهین‌کننده را نقره‌داغ می‌کنند. به خصوص در این روزها که هر اتفاق ساده‌ای با الفاظ رکیک جواب داده می‌شود، بد نیست آنهایی که به قول معروف دست به فحش دادنشان ملس است، نگاهی هم به این مطلب داشته باشند و بدانند آن زمانی که سرخود را از پنجره ماشین بیرون می‌آورند و انواع و اقسام حرف‌های رکیک را نثار طرف دیگر می‌کنند اگر از آنها شکایت شود، برابر قانون به حد و شلاق محکوم خواهند شد.

رعایت و حفظ حرمت افراد به اندازه‌ای برای اسلام و قوانین نظام اسلامی اهمیت دارد که آن را دسته‌بندی کرده و برای هر دسته نیز مجازات ویژه‌ای تدارک دیده است. به عبارتی جرائم توهین به سه دسته هتک حرمت، افترا و قذف تقسیم می‌شود. «حسین احمدی» کارشناس ارشد حقوق دراین‌باره می‌گوید: برای این که تکلیف فحش و نگاه قانونی به آن معلوم شود باید سراغ قانون مجازات اسلامی برویم. در این قانون به طور کامل توهین و فحش درجه‌بندی و طبقه‌بندی و برابر آن هم برای توهین‌کننده (مفتری) مجازات در نظر گرفته شده است.

به گفته وی در درجه اول، قذف قرار دارد و می‌توان آن را معادل فحش ناموسی که این روزها به راحتی در هر درگیری خیابانی شاهد آن هستیم، دانست. احمدی می‌گوید: قانون‌گذار نسبت به این توهین خیلی سخت‌گیری کرده و به عبارتی گوینده آن را مستحق مجازات حدود دانسته است. درحالی‌که در قانون مجازات، سایر جرائم مستحق حد عبارت‌اند از قتل عمد، نوشیدن مسکرات، لواط و زنا. در یک دسته دانستن این جرائم نشان می‌دهد دین اسلام تا چه اندازه‌ای توهین به دیگران را ناپسند می‌داند.

قذف چیست؟

برخی از جرائم وجود دارد که مجازات آنها را به طور کامل در دین اسلام تعیین شده است و دیگر نمی‌تواند برای آن ماده و تبصره یا ملاحظه‌ای در نظر گرفت. این مجازات را حدود می‌گویند. به عبارتی مجازات برخی از جرائم به طور دقیق در قانون معلوم شده است که قذف از جمله این جرائم است. در قانون مجازات قذف «نسبت دادن زنا یا لواط به شخص دیگر هرچند مرده باشد» تعریف شده و در فصل چهارم قانون مجازات به طور کامل مورد بررسی قرار گرفته است.

دکتر «علیرضا درویش» استاد حقوق جزا دراین‌باره می‌گوید: قانون مجازات در ماده ۲۴۷ با یک مثال ساده میزان قذف را توضیح داده است. در این ماده می‌خوانیم که «اگر کسی به فرزند مشروع خود بگوید «تو فرزند من نیستی» یا به فرزند مشروع دیگری بگوید «تو فرزند پدرت نیستی»، قذف مادر وی محسوب می‌شود» اما گر کسی به دیگری بگوید «تو با فلان زن زنا یا با فلان مرد لواط کرده‌ای» فقط نسبت به مخاطب، قاذف محسوب می‌شود و قانون برای گوینده مجازات حد را در نظر می‌گیرد.

میزان مجازات قذف

به صراحت در ماده ۲۵۰ حد قذف بیان و معدل هشتاد ضربه شلاق اعلام شده است. درویش دراین‌باره می‌گوید: برای اینکه قذف موجب حد شود باید کسی توهین‌کننده شرایطی داشته باشد، یعنی هنگام توهین، بالغ، عاقل، مسلمان، معین و غیر متظاهر به زنا یا لواط باشد. اگر توهین‌کننده نابالغ، مجنون، غیرمسلمان یا غیر معین باشد قانون در مجازات وی تخفیف زیادی می‌دهد و به مجازات درجه ۶ که سی‌ویک تا هفتادوچهار ضربه شلاق است، محکوم می‌شود. این حکم برای پدر یا جد پدری که به فرزند یا نوه خود توهین کند هم جاری می‌شود البته با همان تخفیف قانونی و مجازات درجه ۶

این مسئله به قدری مهم است که اگر کسی حتی غیرمستقیم هم دیگری را به زنا یا لواط متهم کند و حتی اگر صریح این صفت یا جملات را به کار نبرد باز هم قذف کرده و مجازات می‌شود. به گفته درویش به خاطر حد قذف حق‌الناس است و زمانی قانون می‌تواند به میدان بیاید که فرد مورد توهین قرار گرفته، تعقیب و اجرای مجازات را بخواهد. به عبارتی باید شاکی خصوصی وجود داشته باشد و در هر مرحله از رسیدگی، شاکی رضایت بدهد یا از جرم بگذرد چه در مرحله تعقیب باشد یا رسیدگی و حتی اجرای مجازات، موضوع متوقف می‌شود.

این مدرس دانشگاه می‌گوید: در برخی از موارد توهین به چند نفر صورت می‌گیرد در این صورت توهین کننده برای توهین به تک‌تک افراد حد می‌خورد و یک حد برای همه توهین‌هایی که کرده است جاری نمی‌شود. البته در این مورد، تک‌تک افراد باید شکایت کنند اما اگر با هم شکایت کنند فقط یک حد برای توهین‌کننده جاری می‌شود.

وقتی توبه بخشیده نمی‌شود

در قانون مجازات اسلامی بخشی برای توبه در نظر گرفته شده است که برابر آن برخی از مجازات حدی با توبه بخشیده می‌شوند درویش با بیان این مطلب به ماده ۱۱۴ قانون مجازات استناد کرده و می‌گوید که قذف از جمله مجازات حدی است که با توبه بخشیده نمی‌شود. در این ماده آمده است: «در جرائم موجب حد به استثنای قذف و محاربه هرگاه متهم قبل از اثبات جرم، توبه کند و ندامت و اصلاح او برای قاضی محرز شود، حد از او ساقط می‌گردد. همچنین اگر جرائم فوق غیر از قذف با اقرار ثابت شده باشد، در صورت توبه مرتکب حتی پس از اثبات جرم، دادگاه می‌تواند عفو مجرم را توسط رئیس قوه قضائیه از مقام رهبری درخواست نماید.»

درویش در ادامه تأکید می‌کند: در تعدد جرائم موجب حد، تعزیر و جرائم موجب قصاص و تعزیر، مجازات جمع و ابتدا حد یا قصاص اجرا می‌شود مگر حد یا قصاص سالب حیات. اما اگر جرم حدی از جنس جرم تعزیری باشد مانند سرقت حدی و سرقت غیر حدی، مرتکب فقط به مجازات حدی محکوم و مجازات تعزیری ساقط می‌شود مگر در حد قذف که مرتکب به هر دو مجازات محکوم خواهد شد.

و اما افترا و توهین و هتک حرمت

فصل بیست و هفتم از کتاب پنجم قانون مجازات مواد ۶۹۷ تا ۷۰۰ تکلیف طبقه‌های دیگر فحش را معین کرده است. بر این اساس «هرکس به وسیله اوراق چاپی یا خطی یا به وسیله درج در روزنامه و جراید یا نطق در مجامع یا به هر وسیله دیگر، به کسی امری را صریحاً نسبت دهد یا آنها را منتشر نماید که مطابق قانون، آن امر جرم محسوب می‌شود و نتواند صحت آن اسناد را ثابت نماید جز در مواردی که موجب حد است به یک ماه تا یک سال حبس و تا ۷۴ ضربه شلاق یا یکی از آنها محکوم خواهد شد» این‌ها را علی دشتی، کارشناس ارشد جزا می‌گوید و ادامه می‌دهد: هرکس با نظم یا نثر یا به صورت کتبی یا شفاهی کسی را هجو یا هجویه را منتشر کند، به حبس از یک تا شش ماه محکوم می‌شود.

وی ادامه می‌دهد: اگر هدف توهین، مقامات باشند وضع بر توهین‌کننده سخت‌تر می‌شود. یعنی اگر فحش، ناسزا یا توهینی متوجه یکی از روسای سه قوه یا معاونان رئیس‌جمهور یا وزرا یا یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی یا نمایندگان مجلس خبرگان یا اعضای شورای نگهبان یا قضات یا اعضای دیوان محاسبات یا کارکنان وزارتخانه‌ها و مؤسسات و شرکت‌های دولتی و شهرداری‌ها در حال انجام وظیفه باشد، حبس، شلاق و جریمه نقدی در انتظار توهین‌کننده خواهد بود.

مسیر شکایت

اگر فردی به شما توهین کرد و می‌خواستید او را تنبیه کنید، مسیر سختی مقابلتان نیست، کافی است راهی دادسرای محل وقوع جرم شوید و بعد از پر کردن برگه شکایت و همره داشتن مدارک خود، ثابت کنید که این جرم واقع شده است، برای این جرم شهادت شهود (دو شاهد مرد) کافی است و بقیه کار را دستگاه قضایی انجام خواهد داد.

 

نگاه قانون به جرم سرقت

نگاه قانون به جرم سرقت

نوشته شده توسط شبنم کریمی 

سرقت یعنی دزدیدن، برداشتن و ربودن مالی که متعلق به دیگری است. در تمامی موارد مربوط به سرقت، سارق (فردی که مالی را دزدیده است) باید مالی را که دزدیده است را به صاحب اصلی آن برگرداند و در صورتیکه اصل مال موجود نباشد باید قیمت آن را پرداخت کند و قیمت مال دزدیده شده بر اساس قیمت روز میباشد.

سارقان در سرقت اموال دیگران انگیزه های مختلفی دارند، انگیزه برخی از سارقان، فروش مال دزدی شده و بدست آوردن پول است.

برخی از سارقان نیز برای انجام برخی از جرایم سرقت می کنند، مثلا سرقت خودرو و استفاده از آن در آدم ربایی یا قاچاق مواد مخدر و یا ارتکاب جرایم دیگر. انگیزه برخی از سارقان نیز استفاده از مال مسروقه است.

بنابراین پس از آنکه سرقت صورت گرفت، سارق یا سارقان قصد نقد کردن این اموال را دارند و غالباً هدف از سرقت، تحصیل و به دست آوردن وجه است.

قانون تکلیف همه کسانی را که اموال سرقتی را می فروشند، می خرند یا آنها را پنهان می کنند بخوبی روشن کرده است. پس کسانی که آگاهانه در این مسیرها قرار می گیرند باید بدانند قانون آنها را مجرم می داند.

قانون می گوید هرگونه مداخله در مال مسروقه چه به صورت مورد معامله قرار دادن آن یا مخفی کردنش باشد به شرط آن که افراد از سرقتی بودن این اموال باخبر باشند، مرتکب جرم شده اند و اگر مالخر خرید و فروش اموال سرقتی را حرفه خود قرار داده باشد به اشد مجازات محکوم خواهد شد.

در این میان کسی که مال مسروقه را خریده و بابت آن پولی پرداخته، چه این عمل را با علم انجام داده باشد و چه از آن بی خبر باشد باید مال را به صاحبش برگرداند و پولی را که پرداخته از سارق مطالبه کند.

شکایت سرقت اگر توسط وکیل انجام شود چه مزایایی دارد؟

  • مدت زمان اثبات جرم سرقت و محکومیت سارق کمتر میباشد.
  • نیازی به حضور شاکی در دادگاه نخواهد بود.
  • در صورت شناسایی اموال وکیل میتواند سریعا آنها را توقیف کند.
  • وکیل میتواند بعد از محکوم شدن سارق به رد مال، برای استرداد مال اقدام کند.
  • وکیل میتواند رضایت و یا عدم رضایت شاکی را اعلام نماید و نیازی به حضور شاکی برای اعلام رضایت نخواهد بود.

سوالات متعدد در خصوص جرم سرقت

  1. آیا اگر شاکی رضایت دهد سارق تبرئه خواهد شد؟

خیر به دلیل اینکه جرم سرقت جزء جرائم غیر قابل گذشت است لذا در صورت رضایت شاکی نیز مجازات برای سارق در نظر گرفته خواهد شد.

  1. در صورت اتهام سرقت به کارگر و عدم اثبات آن کارگر چه اقدامی میتواند بکند؟

در صورتیکه کارفرما نتواند اتهام سرقت به کارگر را اثبات کند کارگر میتواند علیه کارفرما اعاده حیثیت کند.

  1. تبدیل حکم حبس به جزای نقدی در سرقت امکان پذیر است؟

تبدیل مجازات صرفا به دستور قاضی میباشد. لذا شما باید در صورتیکه سوء پیشینه نداشته اید از قاضی تقاضای تبدیل مجازات به جزای نقدی کنید.

  1. در صورتیکه جرم سرقت در ده سال پیش اتفاق افتاده باشد در حال حاضر سوء پیشینه وجود دارد؟
    خیر بعد از گذشت ده سال در حال حاضر هیچ سوء پیشینه ای برای فرد وجود نخواهد داشت.
  2. اگر فردی ضمن ورود به منزل بنده و قبل از سرقت دستگیر شود به مجازات سرقت محکوم میشود؟

بله عمل ایشان جرم و عمل مرتکب شروع به سرقت تلقی می شود و آن شخص قابل تعقیب کیفری است.

  1. اگر مالک خانه، اموالی را از مستاجر که در خانه خود میباشد بردارد سرقت میباشد؟

بله قطعا سرقت میباشد به دلیل اینکه اموال متعلق به مستاجر میباشد و مستاجر حق استفاده از منافع مال الااجاره را دارد.

  1. اگر سارق در دادگاه به نفع مالخر مبنی بر عدم اطلاع سرقتی بودن اجناس شهادت دهد مالخر تبرئه میشود؟

در صورتی که سارق اقرار نماید که شخص مالخر اطلاعی از سرقتی بودن اجناس نداشته، بنحوی شخص خریدار از اتهام مبری خواهد شد اما باید اقدام به رد اموال مسروقه نماید.

  1. مال سرقتی را بدون اطلاع از سرقتی بودن آن خریداری کردم ، حالا تکلیف من چیست؟

چنانچه شما فاکتوری از ایشان دارید که مشخص شوداجناس را بصورت قانونی خریداری کردید و شاهد هم داشته باشید ، همچنین در صورت عدم آگاهی از  مال مسروقه و اثبات آن مجازاتی برای شما در نظر گرفته نمیشود و عین مال مسروقه در دست هر شخصی که باشد مالباخته حق دارد آنها را پس بگیرد و خریدار اموال مسروقه در صورت اثبات بی گناهی‌اش فقط حق مراجعه به سارقان را دارد آن هم نه از طریق کیفری بلکه باید علیه آنان مطابق مقررات دادخواست حقوقی تنظیم کند و وجه پرداخت شده را از آنان مطالبه کند. بنابراین خریدار اموال سرقتی هیچ حقی نسبت به مال مسروقه ندارد حتی اگر بابت آن وجهی داده باشد.

  1. اگر فردی مالی را که سرقت کرده است را بفروشد مرتکب چه مجازاتی شده است؟

مرتکب دو جرم شده است یکی مرتکب سرقت شده است و دیگری انتقال و یا فروش مال غیر که در حکم کلاهبرداری میباشد.

  1. اگر فردی در حین چیدن میوه از درخت دستگیر شود جرم سرقت محقق شده است؟

خیر به دلیل اینکه هنوز میوه را نچیده است جرم سرقت نمیباشد بلکه شروع به سرقت میباشد.

مراحل طرح شکایت سرقت توسط وکیل

  1. شما نیاز به وقت مشاوره حضوری با وکیل متخصص در امور کیفری دارید. (برای دریافت وقت با دفتر تماس حاصل فرمائید)
  2. پس از گرفتن وقت حضوری با وکیل، جزئیات پرونده را برای وکیل شرح داده و چنانچه مدارکی برای اثبات ادعای خود و یا دفاع از خود دارید به وکیل تحویل داده و وکالتنامه وکیل را امضاء می کنید.
  3. در این مرحله وکیل با تنظیم شکوائیه مراحل قانونی اثبات جرم سرقت را پیگیری می کند.

 

نگاه قانون به تصرف عدوانی

نگاه قانون به تصرف عدوانی

کسی زمین یا ملکی را بدون رضایت شخصی مالک تصرف کرده و از آن بهره برداری کند تصرف عدوانی را به انجام رسانده حال شخص دوم ممکن است مالک یا مستاجر زمین باشد که در هر حال رضایت او برآورده نشده است. در زیر به بررسی مسائل مرتبط با دعوای تصرف عدوانی می پردازیم.

انواع و اقسام دعوای تصرف عدوانی

تصرف عدوانی در دو نوع قابل طرح و رسیدگی است:

  1. تصرف عدوانی کیفری
  2. تصرف عدوانی حقوقی

ما در این مقاله نوع دوم را شرح و توضیح می دهیم:

دعوای تصرف عدوانی حقوقی به چه معنا و مغهوم است؟

در ماده قانونی ۱۵۸ قانون آیین دادرسی به تصرف عدوانی اشاره شده است. تصرف عدوانی حقوقی به این معنا و مفهوم است که شخصی بدون رضایت شخص اول، اموال غیر منقول او را متصرف شده و بهره برداری می کند و شخص اول (شاکی) از قانون گذار درخواست می کند که اموال متصرفی او را به او بازگردانند تا بتواند از آن ها استفاده کند. اموال متصرفی در تصرف عدوانی حقوقی باید از نوع غیرمنقول باشد که شامل زمین، مسکن و املاک شخص را دربر می گیرد.

شرایط رسیدگی به دعوای تصرف عدوانی حقوقی

براساس ماده ۱۵۸ قانون آیین دادرسی برای رسیدگی به دعاوی تصرف عدوانی حقوقی، باید همه شرایط ذیل وجود داشته باشد تا قاضی به دعاوی مذکور رسیدگی نماید:

  1. سابقه تصرف خواهان: خواهان باید در مدتی معلوم از اموال خود استفاده نماید. او باید در مدت زمان معلوم و مشخص از اموال غیرمنقول خود استفاده کرده و برای جامعه و نزدیکان مدت سابقه استفاده او از اموال مشخص و معلوم باشد و در ضمن اموال غیرمنقول باید به شخص او تعلق داشته باشد و جامعه نیز تعلق و مدت زمان استفاده او را قبول داشته باشند.
  2. عدم سبق تصرف خوانده: قاضی زمانی می تواند حکم رفع تصرف عدوانی را صادر کند که کسی بعد از تصرف خواهان، اموال غیرمنقول او را متصرف شده باشد و به همین دلیل است که قاضی ها بر این باور هستند که خوانده دعوی نباید از قبل اموال غیرمنقول خود را تصرف نماید بخاطر این که خود او متصرف قبلی خواهد بود و قاضی هرگز نمی تواند برای رفع تصرف متصرف سابق حکمی صادر کند. به همین دلیل یکی از شرایط رسیدگی به تصرف عدوانی این است که شخصی بدون اجازه و رضایت کس دیگر، اموال غیرمنقول او را متصرف شده و از آن بهره برداری کند.
  3. عدوانی بودن تصرف خوانده: باید مشخص شود که متصرف با زور به تصرف درآمده است تا قاضی بدان رسیدگی نماید. البته در قانون مدنی به مفهوم عدوانی اشاره ای نشده ، ولی با این وجود ماده یک قانون مدنی عبارت عدوانا را لحاظ کرده و حتی تصرف بدون رضایت را یک تصرف عدوانی قلمداد می کند و ماده ۲ قانون مدنی، معنا و مفهوم عدوانا را به طور کامل توضیح داده است، البته در مواد ۱ و ۲ قانون مدنی به منقول یا غیرمنقول بودن اموال هیچ اشاره ای نشده است. حتی براساس ماده یک قانون مدنی، تصرف بدون رضایت مالک کلیه اموال منقول و غیرمنقول را شامل می شود و در هر حال تصرف بدون رضایت اولین شرط رسیدگی به دعاوی تصرف عدوانی است.
  4. غیر منقول بودن اموال تصرفی: ماده ۱۵۸ ق.آ.د.م دعوی تصرف عدوانی را فقط اموال غیرمنقول مشخص و منحصر کرده است و دعاوی مربوط به اموال منقول سندیتی ندارد و مدعی حق می تواند مالکیت خود را در مورد اموال منقول در مراجع قضایی به اثبات برساند.

تصرف عدوانی حقوقی و دعوای خلع ید چه تفاوت هایی باهم دارند؟

دعوای تصرف عدوانی حقوقی و خلع ید باهم تفاوت هایی را دارند که به شرح زیر است:

  1. تصرف عدوانی مشخص و منحصر به اموال غیرمنقول می شود ولی دعاوی خلع ید، اموال منقول و غیرمنقول را نیز شامل می شود.
  2. احکام صادره در تصرف عدوانی، بدون قطعیت، مجاز شمرده می شود ولی در احکام خلع ید باید حکم با قاطعیت صادر شود تا به اجرا برسد.
  3. می توان براساس ماده قانونی ۱۷۷، دعاوی مربوط به تصرف عدوانی حقوقی را خارج از نوبت هم رسیدگی کرد.
  4. سند مالکیت در دعاوی خلع ید به عنوان دلیل قطعی مالکیت بوده در حالی که در دعاوی تصرف عدوانی مالک با سند مالکیت، مالکیت خود را بر اموال غیرمنقول به اثبات برساند.
  5. منشای دعاوی تصرف عدوانی، تصرف مجدد اموال غیرمنقول بوده در حالی که در دعاوی خلع ید، مالکیت خواهان مورد دعوی واقع شده است و باید اعاده شود.
  6. از آنجایی که تصرف عدوانی یک دعوی غیرمالی است بنابراین هزینه پرداختی آن با دعاوی غیرمالی پرداخت می شود در حالی که در دعاوی خلع ید بخاطر دعاوی مالی بودن قیمت منطقه ای املاک ملاک محاسبه هزینه دادرسی خواهد بود.

تصرف عدوانی ملک مشاع

براساس ماده ۱۶۷ قانون‌ آیین دادرسی مدنی، اگر دو یا چند نفر، ملکی را استفاده کنند و بعدها و به مرور زمان، در مورد نحوه استفاده از زمین برای همدیگر مزاحمت و ممانعتی ایجاد کنند، در این صورت یک دعوای تصرف عدوانی به وقوع پیوسته و باید مورد رسیدگی قرار گیرد.

البته قانون گذار تصرف عدوانی ملک مشترک را پیش بینی کرده است و متصرف شدن غیرقانونی ملک مهم ترین شرط رسیدگی به دعوای است و قاضی در نهایت حکم می دهد که تصرف عدوانی ملک مشاع برطرف شود.

مرجع صالح جهت رسیدگی به دعوای تصرف عدوانی حقوقی

دادگاه های عمومی صالح ترین مرجع جهت رسیدگی به دعاوی تصرف عدوانی حقوقی هستند و براساس ماده ۱۲ قانون آیین دادرسی، باید به نزدیک ترین دادگاه محلی جهت رسیدگی به دعوای تصرف عدوانی مراجعه کرد. باید به دادگاهی مراجعه کرد که ملک غیرمنقول در آن حوزه واقع شده و ساکن بودن خوانده در حوزه دادگاه ملاک نیست. امروزه خواهان لازم است که به دفاتر خدمات الکترونیک مراجعه کند تا دادخواست خود را ثبت کند. بعد از این دادخواست خود را ثبت کرد و هزینه دادرسی را واریز کرد می تواند به شعبه واقع شدن ملک غیرمنقول خود مراجعه کند

مدارک مورد نیاز برای اختیار کردن وکیل تصرف عدوانی

  1. اصل اسناد مالکیت
  2. مدارک مبنی بر سبق مالکیت
  3. کارت ملی

سوالات متداول در رابطه با تصرف عدوانی حقوقی

در ادامه به بررسی سوالات مطرح شده در این رابطه می پردازیم.

۱٫     آیا فقط مالک می تواند تصرف عدوانی حقوقی را طرح کند؟

لزومی ندارد، فقط باید نشانه مالکیت بر متصرف سابق برای شخص و برای دادگاه به اثبات برسد، در صورتی که مالکی نسبت به متصرف سابق، ادعای مالکیت کند، باید مالکیت متصرف را به اثبات برساند.

۲٫     نقش سند مالکیت در دعوای تصرف عدوانی چیست؟

در دعوای تصرف عدوانی سند مالکیت فقط برای به اثبات رساندن مالکیت بر متصرف است و در صورتی که خلاف‌ آن به اثبات برسد، مالکیت مالک متزلزل خواهد شد و اعتبار مالک هم به زیر سوال خواهد رفت.

۳٫     در صورتی که مالک بدون اجازه و رضایت مستاجر، در متصرفات اخلالی را ایجاد کند، آیا دعوی تصرف عدوانی را می توان برای مستاجر مطرح کرد؟

بله کاملا درست است بخاطر این که مالک بدون رضایت و اجازه مستاجر در متصرفات دخالت کرده و اخلال کرده است.

 

نگاه قانون به جرم توهین در فضای مجازی

نگاه قانون به جرم توهین در فضای مجازی

جرم توهین در فضای مجازی چیست؟ حضور رایانه در کنار سایر ابزار اطلاع‌رسانی در گوشی‌های تلفن همراه در قالب شبکه‌ های اطلاع‌‌رسانی، بر شتاب گردش اطلاعات در جهان افزوده و قابلیت تحصیل اطلاعات را بسیار افزایش داده است. با وجود این، محیط سایبر محیطی مخفی، آزاد و نامحدود است و بنابراین، به نظم احتیاج دارد و اگر خلاف این باشد، هر «صفحه» از این محیط می‌تواند صحنه جرم و آشفتگی بسیار شود. از جمله این جرایم، جرم توهین در فضای سایبر است که متاسفانه در هیچ‌یک از مواد قانون جرایم رایانه‌ای، به طور مستقیم به آن توجه نشده است. در ادامه به بررسی این جرم می‌پردازیم.

ویژگی‌های جرم توهین در فضای مجازی

گستره جرم توهین در فضای مجازی بسیار وسیع است. در حقیقت، فضای سایبر، همانند فضای واقعی و جهان خارجی، شاهد بروز انواع جرایم و جنایات است، به گونه‌ای که آنچه در جهان واقعی رخ می‌دهد، در اینترنت و شبکه‌های اطلاع‌رسانی نیز امکان وقوع دارد، با این تفاوت که به مدد فناوری‌های پیشرفته جهان مجازی، ارتکاب جرم و بزهکاری تسهیل شده است و همگان امکان ارتکاب آن را دارند. به علاوه، به علت تعداد زیاد کاربران، امکان رد‌گیری و دستگیری مجرمان خیلی کمتر از تعقیب مجرمان در جهان واقعی است. بر این اساس، می‌توان ویژگی‌های خاص جرایم رایانه‌ای را به این ترتیب برشمرد: گستردگی، فراوانی، فرامرزی بودن، وقوع سهل و آسان، تنوع، جذابیت و وجود ابهام حقوقی.

توهین رایانه‌ای

توهین رایانه‌ای، نوع جدیدی از جرم توهین به معنی سنتی آن است که در آن، وسیله ارتکاب رایانه است. جرم توهین رایانه‌ای، به معنی نسبت دادن هر چیز وهن‌آور، اعم از دروغ یا راست، به وسیله رایانه یا انجام دادن فعلی است که در نظر عرف و عادت، موجب کسر شأن یا باعث تخفیف و پست شدن فرد شود. می‌توان هتک حرمت را نتیجه حاصل از توهین رایانه‌ای دانست.

بررسی حقوقی

توهین رایانه‌ای نیز مانند تمامی جرایم دیگر باید از ۳ رکن تشکیل شده باشد تا عنوان «جرم» بر آن صدق کند. این ارکان عبارت‌اند از: رکن قانونی، رکن مادی و رکن معنوی. اگرچه در قانون جرایم رایانه‌ای، خصوصا در فصل پنجم، سخنی از توهین به میان نیامده است، اما چون توهین از مصادیق بارز هتک حیثیت است، از مواد مربوط به هتک حیثیت برای بررسی توهین رایانه‌ای استفاده می‌کنیم.

عنصر قانونی توهین رایانه‌ای

طبق ماده ۶۰۸ قانون مجازات اسلامی :

«توهین به افراد، از قبیل فحاشی و استعمال الفاظ رکیک، چنانچه موجب حد قذف نباشد، به مجازات شلاق تا ۷۴ ضربه و یا ۵۰ هزار تا یک میلیون ریال جزای نقدی محکوم خواهد بود.»

علاوه بر این ماده، قانونگذار با توجه به شخصیت و مقام طرف اهانت، مواد دیگری را نیز تصویب کرده است، از جمله: مواد ۵۱۳، ۵۱۴ و ۶۰۹ قانون مجازات اسلامی، ماده ۴۲ قانون وکالت، ماده ۲۰ لایحه قانونی استقلال کانون وکلای دادگستری و ماده ۳۰ قانون مطبوعات.

اگرچه قانون جرایم رایانه‌ای که از سوی شورای عالی توسعه فضایی تدوین شده، به جرم توهین نپرداخته، اما توهین از مصادیق بارز هتک حرمت است، زیرا با توهین، حرمت یک فرد از بین می‌رود. بنابراین، با توجه به ماده ۱۶ قانون جرایم رایانه‌ای، می‌توان جرم توهین در فضای مجازی را مجازات کرد. ماده ۱۶ قانون جرایم رایانه‌ای مقرر کرده است: «هر کس به وسیله سامانه‌های رایانه‌ای یا مخابراتی، فیلم یا صوت یا تصویر دیگری را تغییر دهد یا تحریف کند و آن را منتشر یا با علم به تغییر یا تحریف منتشر کند، به نحوی که عرفا موجب هتک حیثیت او شود، به حبس از ۹۱ روز تا ۲ سال یا جزای نقدی از ۵ میلیون ریال تا ۴۰ میلیون ریال یا هر ۲ مجازات محکوم خواهد شد.»

مجازات جرم توهین در فضای مجازی و رایانه‌ای

جرم توهین رایانه‌ای صراحتا در هیچ ماده‌ای از قوانین ذکر نشده و بدون مجازات ماندن مرتکبان جرم توهین در فضای مجازی نیز بر ارتکاب روزافزون آن خواهد افزود. به همین دلیل، به نظر می‌رسد باید طبق ماده ۱۶ قانون جرم توهین در فضای مجازی، مرتکبان این جرم را به عنوان یکی از مصادیق هتک حرمت، به حبس از ۹۱ روز تا ۲ سال یا جزای نقدی از ۵ میلیون ریال تا ۴۰ میلیون ریال یا هر ۲ مجازات محکوم کرد.

البته باید در نظر داشت که ماده ۶۰۸ قانون مجازات اسلامی به توهین ساده و ماده ۶۰۹ این قانون به توهین مشدد توجه کرده‌اند. مجازات توهین ساده بر اساس ماده ۶۰۸ شلاق تا ۷۴ ضربه یا ۵۰ هزار ریال تا یک میلیون ریال جزای نقدی است. مجازات توهین مشدد هم حبس از ۳ تا ۶ ماه یا تا ۷۴ ضربه شلاق یا ۵۰ هزار ریال تا یک میلیون ریال جزای نقدی است.

سؤالی که مطرح می‌شود، این است که با توجه به نبود تصریح قانونی به توهین رایانه‌ای و عام و مقدم بودن قانون مجازات اسلامی (مصوب ۱۳۷۵) و خاص و مؤخر بودن قانون جرایم رایانه‌ای (مصوب ۱۳۸۸) مرتکبان این جرم طبق کدام قانون باید مجازات شوند؟ در ضمن، باید در نظر داشت که مجازات مقرر در قانون جرایم رایانه‌ای شدیدتر از مجازات مقرر در قانون مجازات اسلامی است. پس چگونه می‌توان با روح قانون مخالفت کرد و مجازات مشدد را اعمال کرد؟

در پاسخ، باید گفت که طبق اصول فقهی، در صورتی که قانون عام بر قانون خاص مقدم باشد و تاریخ ورود هر دو (عام و خاص) معلوم باشد و زمان عمل به عام پیش از ورود خاص رسیده باشد، در این مورد خاص، مؤخر را ناسخ عام مقدم (نسخ جزئی) می‌دانیم. پس توهین رایانه‌ای را از شمول مواد ۶۰۸ و ۶۰۹ قانون مجازات اسلامی خارج می‌دانیم و در خصوص مجازات این جرم، به ماده ۱۶ قانون جرایم رایانه‌ای رجوع می‌کنیم. تشدید مجازات را نیز می‌توان با توجه به آثار و عواقب جبران‌ناپذیر این جرم توجیه کرد.

محل وقوع جرم و دادگاه صالح به رسیدگی

در توهین سایبری، اینترنت فقط یک وسیله برای ارتکاب جرم است (مثل مزاحمت تلفنی) و نباید آن را با مکان ارتکاب جرم اشتباه گرفت، زیرا در این صورت، در تشخیص دادگاه صالح نیز با مشکل مواجه خواهیم شد. در واقع، محل وقوع جرم، همان مکانی است که بزهکار رایانه‌ای به نتیجه مورد نظرش دست می‌یابد.

این موضوع از رأی وحدت رویه شماره ۷۲۱ ـ ۱۳۹۰/۴/۲۱هیات عمومی دیوان عالی کشور به شرح زیر به دست می‌آید: «وقوع بزه مزاحمت برای اشخاص به وسیله تلفن یا دستگاه‌های مخابراتی دیگر، موضوع ماده ۶۴۱ قانون مجازات اسلامی، منوط به آن است که نتیجه آن که مقصود مرتکب است، محقق گردد. بنابراین، در مواردی که اجرای مزاحمت از یک حوزه قضایی شروع و نتیجه آن در حوزه قضایی دیگر حاصل شود، محل حدوث نتیجه مزبور، محل وقوع جرم محسوب و مناط صلاحیت دادگاه رسیدگی کننده نیز همین امر خواهد بود.»

با توجه به وحدت ملاک توهین رایانه‌ای و مزاحمت تلفنی، می‌توان چنین بیان کرد که محل وقوع بزه توهین رایانه‌ای، محل حدوث نتیجه است. پس در جرایم رایانه‌ای، تعیین محل وقوع بزه در اختیار بزه‌دیده است. بزه‌دیده در هر مکانی از توهین رایانه‌ای اطلاع یابد، می‌تواند به شکایت کیفری اقدام کند. از این رو، محل حدوث نتیجه، محل وقوع جرم است و دادگاهی که این محل در حوزه آن قرار دارد، طبق ماده ۵۴ قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور کیفری، صالح به رسیدگی است.

 

نگاه قانون به جرم توهین و افترا

نگاه قانون به جرم توهین و افترا

از جرایمی می باشند که به حیثیت و آبروی فرد لطمه وارد میکند. این جرم زمانی اتفاق میفتد که عملی را که در قانون جرم شناخته شده است را به دیگری نسبت بدهیم. مثلا سرقت در قانون مجازات اسلامی جرم میباشد و فردی به فرد دیگر بدون اینکه آن فرد دزد و یا سارق باشد و یا بتواند آن را اثبات کند بگوید دزد.

در جرم افترا فرد باید قصد نسبت دادن یک عمل مجرمانه، به فرد دیگری را داشته باشد و نتواند این عمل مجرمانه را اثبات کند. یعنی صرف نسبت دادن عمل مجرمانه افترا محسوب نمیشود مثلا گاهی اوقات به فردی گفته میشود دزد و عمل دزدی او هم ثابت میشود. در این صورت دیگر توهین و افترا نمیباشد. پس  افترا زمانی است که عمل مجرمانه ای که به فردی نسبت میدهیم را نتوانیم ثابت کنیم.

شخصیت مخاطب در قضاوت عرف و توهینی که به ایشان شده است بسیار تاثیر گذار است مثلا اگر به یک استاد دانشگاه بگوییم که بی سواد هستی عرفا می باشد ولی اگر به یک کارگر ساختمانی بگوییم بی سواد از لحاظ عرف توهین محسوب نمیشود.

در واقع یک جرم مطلق می باشد و حتما نباید مقید به نتیجه باشد به این معنی که مثلا به فردی می گوییم تو کلاهبردار هستی. فرقی نمی کند که او از نسبت دادن کلاهبردار ناراحت شود یا خیر. یعنی اگر مخاطب روحیه بالایی هم داشته باشد و ناراحت هم نشود باز هم افترا انجام شده است.

برای تحقق جرم افترا چند شرط لازم میباشد؟

  1. انتساب جرم به دیگری: نسبت دادن اعمالی که جرم نیست ولی برخلاف شرع استجرم افترا نیست برای مثال اگر کسی را متهم به بی تقوایی یا بی عدالتی کنیم جرم افترا صورت نگرفته است.
  2. صراحت انتساب: یعنی مرتکب باید جرمی را صریحاً نسبت دهد مثلا بگوید فلانی دزدی کرده یا آدم کشته است ولی بکار بردن کلمات و واژه هایی مثل جانی و بزهکار جرم افترا نبوده و ممکن استجرم توهین محسوب شود.
  3. عدم توانایی اثبات جرم از طرف افترا زننده: هر گاه افترا زننده بتواند اثبات نماید که طرف مقابل که مخاطب افترا بوده مرتکب جرم انتسابی شده استجرم افترا صورت نگرفته است.

شکایت افترا اگر توسط وکیل انجام شود چه مزایایی دارد؟

  1. مدت زمان اثباتجرم توهین و افترا کمتر میباشد.
  2. نیازی به حضور شاکی در دادگاه نخواهد بود.
  3. وکیل میتواند بعد از محکوم شدن فرد توهین کننده و یا مفتری، اقدام به اجرای مجازات ایشان کند.
  4. وکیلمیتواند رضایت و یا عدم رضایت شاکی را اعلام نماید و نیازی به حضور شاکی برای اعلام رضایت نخواهد بود.

سوالات متعدد در خصوص افترا

۱- آیا توهین و افترا با هم تفاوتی دارند؟

بله افترا به این معنی میباشد که عمل مجرمانه ای را صریحا به فردی نسبت دهیم ولی در توهین حتما لازم نیست که عمل مجرمانه باشد.

۲- تفاوت هتک حرمت با توهین و افترا چیست؟

هتک حرمت اعم از توهین و افترا می باشد و هر زمانیکه به فردی بی حرمتی میشود میگویند موجب هتک حرمت فرد شده است.

۳- مجازات توهین و افترا چیست؟

مجازات توهین شلاق تا ۷۴ ضربه و یا جزای نقدی بین پنج تا صد هزار تومان میباشد. مجازات افترا یک ماه تا یک سال حبس و تا ۷۴ ضربه شلاق میباشد.

۴- آیا فحاشی شامل توهین و افترا میباشد؟

توهین اعم از فحاشی و بکارگیری الفاظ رکیک میباشد که حسب مورد مجازات شلاق و جزای نقدی خواهد داشت.

۵- آیا فحاشی و ناسزا از طریق پیامک قابل پیگیری میباشد؟

بله در صورتیکه فحاشی و افترا در پیامک صورت گرفته باشد به راحتی قابل اثبات میباشد به دلیل اینکه دارنده خط مسئول عواقب آن نیز خواهد بود. یعنی شاکی میتواند شکایت خود را علیه فردی که خط به نام او می باشد شکایت کند.

۶- آیا مجازات بی حرمتی و افترا برای فرد سوء پیشینه موثر ایجاد خواهد کرد؟

خیر مجازات تعیین شده برای توهین و افترا حسب مورد شلاق و حبس و جزای نقدی میباشد که در هر صورت سوء پیشینه موثر برای فرد ایجاد نخواهد کرد.

۷- در صورتیکه شخصی که به او توهین شده است گذشت کند آیا فرد مجازات خواهد شد؟

به دلیل اینکه جرم افترا جزء جرائم قابل گذشت می باشد لذا با گذشت شاکی دیگر مجازاتی برای فرد در نظر گرفته نخواهد شد.

۸- اگر شخصی که به او توهین شده است فوت کند ورثه ایشان میتوانند شکایت کنند؟
در صورتیکه شخص فوت شده شکایت خود را مطرح نکرده باشد و فوت کند به معنای گذشت ضمنی میباشد و دیگر شکایت ورثه مسموع نخواهد بود.

مراحل طرح شکایت توهین و افترا توسط وکیل

  1. شما نیاز به وقت مشاوره حضوری با وکیل متخصص در امور کیفری دارید.
  2. پس از گرفتن وقت حضوری با وکیل، جزئیات پرونده را برای وکیل شرح داده و چنانچه مدارکی برای اثبات ادعای خود و یا دفاع از خود دارید بهوکیل تحویل داده و وکالتنامه وکیل را امضاء می کنید.
  3. در این مرحلهوکیل با تنظیم شکوائیه مراحل قانونی اثبات جرم توهین و افترا را پیگیری می کند.

مدارک لازم برای شکایت افترا توسط وکیل

  1. مدارک شناسایی از قبیل شناسنامه و کارت ملی
  2. ارائه مدارک لازم در خصوص اثبات توهین و یا رفع اتهام و معرفی شهود

 

نگاه قانون به جرم تهدید

نگاه قانون به جرم تهدید

نوشته شده توسط محسن محمدی 

تهدید به معنای ترساندن و بیم دادن بوده و عبارت است از واداشتن دیگری به انجام دادن جرم یا گرفتن مال؛ به طوری که ترس از عاقبت کار یا انجام ندادن کار مورد نظر، انجام دهنده را مطیع و گوش به فرمان تهدیدکننده کرده باشد.

تهدید باید ناظر به موضوعی معین باشد و در این امر، واقعی یا غیر واقعی بودن تهدید بی‌تاثیر است اما هدف مرتکب از تهدید، لزوما باید بدست آوردن منفعت نامشروع باشد همچنین نوع وسیله تهدید اعم از کتبی، شفاهی، علنی یا غیرعلنی بودن آن در وقوع جرم مطرح نیست. یعنی فرقی نمیکند که تهدید چگونه انجام شود. مثلا فردی ممکن است با پیامک تهدید شود و یا ممکن است به صورت رو در رو و حضوری تهدید شود.

تهدید نسبت به آینده میباشد نه گذشته مثلا فردی دیگری را تهدید میکند که اگر فلان کار را انجام ندهی عکس های شخصی تو را منتشر میکنم. یعنی اگر بگوید اگر فلان کار را انجام نمیدادی عکس های تو را منتشر میکردم، به دلیل اینکه مربوط به گذشته میباشد تهدید محسوب نخواهد شد.

به عبارت ساده تر تهدید یعنی ترساندن فرد که البته بستگی به وضعیت جسمی و سن و سال تهدید کننده و تهدید شونده هم دارد.

مثلا اگر شخص ناتوانی که از لحاظ جسمی ضعیف است ورزشکاری را تهدید کند که در صورت عدم انجام کاری او را می کشد به دلیل اینکه تهدید کننده توانایی انجام مورد تهدید را ندارد تهدید صورت نگرفته است.

 جرم تهدید چه شرایطی باید داشته باشد؟

برای تحقق جرم تهدید شرایطی باید وجود داشته باشد که آنها را بر می شماریم:

  1. تهدید کنندهقادر به انجام باشد.
  2. با توجه به وضعیت تهدیدشونده احتمال وقوع آن باشد.

شکایت تهدید اگر توسط وکیل انجام شود چه مزایایی دارد؟

  • مدت زمان اثبات جرم تهدید کمتر میباشد.
  • نیازی به حضور شاکی در دادگاه نخواهد بود.
  • وکیل میتواند از قاضی بخواهد تا به صورت موقت فرد تهدید کننده بازداشت شود.
  • وکیل میتواند برای جبران خسارت معنوی شخص تهدید شونده اقدام کند.
  • وکیل میتواند رضایت و یا عدم رضایت شاکی را اعلام نماید و نیازی به حضور شاکی برای اعلام رضایت نخواهد بود.

سوالات متعدد در خصوص تهدید

  1. آیا هر تهدیدی جرم محسوب میشود؟

خیر هر تهدیدی جرم نمی باشد چنانکه اگر شخصی، دیگری را تهدید کند که اگر به مزاحمتهای خود ادامه بدهد باتوجه مدارکی که دارد نزد مراجع قضایی شکایت خواهد نمودچنین امری تهدید کیفری و مستوجب مجازات نمی باشد.

  1. آیا تهدید تلفنی و پیامکی قابل پیگیری است؟

بله تهدید چه به صورت حضوری انجام شده باشد و چه از طریق پیامک شده باشد از طریق مراجع قضایی قابل پیگیری میباشد.

  1. آیا می توانم با استناد به صدای ضبط شده شخصی که من را تهدید کرد از او شکایت کنم؟

می توانید با استناد به صدای ضبط شده بابت تهدید شکایت کنید و لیکن صدای ضبط شده تنها به علم قاضی کمک می کند و در صورتی که دلیل دیگری برای آن نداشته باشید ممکن است شکایت شما رد شود.

  1. اگر پسر، دختری را تهدید به انتشار عکس و فیلم شخصی او کند مجازات دارد؟

می توانید تحت عنوان تهدید به انتشار عکس و فیلم های شخصی از ایشان شکایت نمایید اما ممکن است در این حین رابطه نامشروع شما نیز اثبات شود که در اینصورت برای هر دو نفر شما مجازات در نظر گرفته می شود.

  1. از شخصی بابت تهدید شکایت کرده ام چه مجازاتی برای او در نظر می گیرند؟

مجازات تهدید تا ۷۴ ضربه شلاق یا از دو ماه تا دو سال زندان است.

  1. تهدید کردن افراد به دادن نوشته، سند و یا امضا چه مجازاتی دارد؟

هرکس با جبر و قهر یا با اکراه و تهدید دیگری را ملزم به دادن نوشته یا سند یا امضاء و یا مهر نماید و یا سند و نوشته ای که متعلق به او یا سپرده به او می باشد را از وی بگیرد به حبس از سه ماه تا دو سال و تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم خواهد شد.

  1. هرگاه فردی دیگری را تهدید به قتل و یا انتشار عکس های شخصی کند چه مجازاتی دارد؟

هرگاه کسی دیگری را به هر نحو تهدید به قتل یا ضررهای نفسی یا مالی و یا به افشاء سری نسبت به خود یا بستگان او نماید، اعم از این که به این واسطه تقاضای وجه یا مال یا تقاضای انجام امر یا ترک فعلی را نموده یا ننموده باشد به مجازات شلاق تا ۷۴ ضربه یا زندان از دو ماه تا دو سال محکوم خواهد شد.

  1. اگر فرد معلولی به فرد ورزشکاری بگوید تو را میکشم تهدید میباشد؟

اگر شخص ناتوانی که از لحاظ جسمی ضعیف است ورزشکاری را تهدید کند که در صورت عدم انجام کاری وی را می کشد به دلیل اینکه تهدید کننده توانایی انجام مورد تهدید را ندارد تهدید صورت نگرفته است.

مراحل طرح شکایت تهدید توسط وکیل

  1. شما نیاز به وقت مشاوره حضوری باوکیل متخصص در امور کیفری دارید.
  2. پس از گرفتن وقت حضوری با وکیل، جزئیات پرونده را برایوکیل شرح داده و چنانچه مدارکی برای اثبات ادعای خود و یا دفاع از خود دارید به وکیل تحویل داده و وکالتنامه وکیل را امضاء می کنید.
  3. در این مرحله وکیل مراحل قانونی اثباتجرم تهدید و یا دفاع از متهم را پیگیری می کند.

مدارک لازم برای شکایت تهدید توسط وکیل

  1. مدارک شناسایی از قبیل شناسنامه و کارت ملی
  2. ارائه مدارک لازم برایاثبات تهدید و یا رفع اتهام و همچنین معرفی شهود

 

نگاه قانون به تصویربرداری مخفیانه

نگاه قانون به تصویربرداری مخفیانه

ممکن است این سوال در ذهن به وجود آید که آیا اساسا فیلم‌برداری، عکس‌برداری یا صدابرداری از شخصی بدون رضایت او، جرم قابل مجازات است یا خیر؟ درپاسخ به این سوال باید گفت قانونگذار برخی از فیلم‌برداری و عکس‌برداری‌های خاص را جرم‌انگاری کرده است. قانون نحوه مجازات اشخاصی که در امور سمعی و بصری فعالیت‌های غیرمجاز می‌کنند مصوب سال ۱۳۸۶ مربوط به این موضوع است.

برعکس برخی که علاقه فراوانی به قرار گرفتن درجلوی دوربین دارند و وقتی دوربینی می‌بینند از خود بی‌خود می‌شوند، اما عده فراوانی با دوربین احساس راحتی نمی‌کنند بخصوص اگر تصویر آنان به صورت پنهانی و بدون اطلاع گرفته شده باشد. بند (ب) ماده ۵ این قانون مقرر کرده است: «تهیه فیلم یا عکس از محل‌هایی که اختصاصی بانوان بوده و آنها فاقد پوشش مناسب می‌باشند مانند حمام‌ها و استخرها و یا تکثیر و توزیع آن ممنوع است.»

همچنین طبق بند (ج) این ماده، تهیه مخفیانه فیلم یا عکس مبتذل از مراسم خانوادگی و اختصاصی دیگران و تکثیر و توزیع آنها جرم محسوب می‌شود. طبق این ماده مرتکبان جرایم فوق به دو تا پنج سال حبس و ده سال محرومیت از حقوق اجتماعی و هفتاد و چهار ضربه شلاق محکوم می‌شوند.

آثار سمعی و بصری «مبتذل» به آثاری گفته می‌شود که دارای صحنه‌ها و صور قبیحه باشند و مضمون مخالف شریعت و اخلاق اسلامی را تبلیغ کنند. آثار سمعی و بصری «مستهجن» نیز طبق این قانون به آثاری گفته می‌شود که محتوای آنها نمایش برهنگی زن و مرد و یا اندام تناسلی و یا نمایش آمیزش جنسی باشد.

اما در کل باید اذعان داشت که فیلم‌برداری از کسی بدون اجازه وی، همیشه باعث ایجاد مسئولیت کیفری نخواهد شد، بلکه مسئولیت اخلاقی و شرعی در این قضیه نمود بیشتری دارد. البته در صورتی که از این راه زیانی به شخص وارد شود، فیلم‌بردار ملزم به جبران خسارات وارده است. به عنوان مثال با تهیه فیلم مخفیانه از صحبت‌های یک شخص تاجر ممکن است اعتبار تجاری وی به خطر بیفتد و میزان فروش کالاهای وی کم شود؛ در این صورت فیلم‌بردار مسبب این رخداد بوده و مسئول جبران خسارت وارده است. در این زمینه ماده ۷ قانون مزبور نیز مقرر کرده است که زیان‌دیده از جرایم مذکور در این قانون حق مطالبه ضرر و زیان را دارد.

در ضمن به حکم این قانون بزه‌دیده می‌تواند دعوی مطالبه هزینه درمان و ضرر و زیان واردشده را در دادگاه کیفری صالحه یا دادگاه محل اقامت خود اقامه کند. طبق قانون مذکور رسیدگی به جرایم مشروحه موضوع این قانون در صلاحیت دادگاه‌های انقلاب است. از طرف دیگر جرم‌انگاری‌های خاص دیگری هم در این زمینه دیده می‌شود؛ برای نمونه فیلم‌برداری و صدابرداری از جلسه رسیدگی دادگاه طبق قانون ممنوع است.

استناد به عکس و فیلم در دادگاه

در خصوص اینکه آیا فیلم، عکس یا صدای تهیه‌شده مرتبط با یک پرونده قضایی قابل استناد در دادگاه است یا خیر؟ میان حقوق‌دانان بحث‌هایی وجود داشته است. به عبارت دیگر پرسش این است که آیا در برابر قاضی دادگاه می‌توان مدارک فوق را به عنوان دلیل وقوع جرم یا حدوث واقعه‌ای حقوقی ارایه کرد؟ در پاسخ به این سوال باید گفت که اصولا منعی در این زمینه وجود ندارد. قانونگذار از مجموعه ادله‌ای نظیر اقرار، شهادت، سند و… به عنوان ادله اثبات دعوی نام برده است. در کنار این دلایل علم قاضی نیز در قوانین یکی از ادله اثبات دعوی محسوب شده است. طبق دلیل اخیر هر آنچه در ایجاد آگاهی و علم قاضی مبنی بر وقوع جرم یا حادثه کمک کند، قابل استناد است.

عکس، صدا و فیلم نیز در صورتی که در ایجاد علم در قاضی نسبت به موضوع پرونده قضایی کمک کند، می‌تواند مورد استناد قرار گیرد. ماده ۱۹۹ قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی نیز مقرر کرده است: «در کلیه امور حقوقی، دادگاه علاوه بر رسیدگی به دلایل مورد استناد طرفین دعوا، هرگونه تحقیق یا اقدامی که برای کشف حقیقت لازم‌ باشد، انجام خواهد داد». البته باید این نکته را در نظر داشت که قاضی دادگاه در صورت تشخیص اهمیت فیلم و صدا باید از طریق ارجاع امر به کارشناسی، از صحت و مونتاژی نبودن این تصاویر و صداها اطمینان حاصل کند.

حالا سوالی که باقی می‌ماند این است که اگر از کسی به صورت مخفیانه فیلم‌برداری شده باشد و این فیلم به عنوان سند و مدرک در دادگاه مورد استفاده قرار بگیرد تکلیف چیست؟‌ آیا این سند به این خاطر که بدون اجازه شخص تهیه شده است اعتباری نخواهد داشت؟ در این خصوص باید به این موضوع توجه داشت که دلایل در رسیدگی‌های کیفری طریقیت دارند یعنی راهی هستند برای ایجاد علم برای قاضی بنابراین قاضی ممکن است برای رسیدن به علم از هر موضوعی استفاده کند که ممکن است حتی این تصاویر باشند. البته قاضی باید در رای خود به این عواملی که در علم او موثر بوده‌اند، اشاره کند و دادگاه تجدیدنظر و دادسرای انتظامی قضات چنین تصمیماتی را زیر نظر دارند و در صورتی که تشخیص دهند رای صادرشده مخالف قانون است رای را نقض می‌کنند و حتی ممکن است صادرکننده رای را تعقیب کنند.

حریم خصوصی

حریم خصوصی یعنی یک فرد بتواند اطلاعات مربوط به خود را مجزا کند و در نتیجه بتواند اطلاعاتش را با انتخاب خویش در برابر دیگران آشکار کند. حریم خصوصی به عنوان یک حق بشری مطرح است و در اسناد حقوق بشری بسیاری نیز بر آن تاکید شده است. حریم خصوصی ناشی از وجود کرامت ذاتی در انسان‌ها است. لازمه رعایت این حق، رعایت حق بر محفوظ ماندن صدا و تصویر در افراد است. براین اساس همه افراد حق دارند تصویر یا صدای خود را از دیگران بپوشانند و اخذ تصویر و صدا از خود را ممنوع کنند.

پیشگیری از تصویربرداری از بزه‌دیده

به منظور کاستن از میزان وقوع رفتارهای ناهنجاری نظیر فیلم‌برداری مخفیانه و بدون رضایت از دیگران، باید تدابیر کنترلی خاصی در نظر گرفته شود. به عنوان مثال در اماکن نظامی عکسبرداری و فیلم‌برداری ممنوع است و در مبادی ورودی این اماکن بازرسی بدنی صورت می‌گیرد. شاید لازم باشد در اماکن خاصی نظیر آرایشگاه یا استخر عمومی نیز به نحو دیگری این بازرسی‌ها انجام شود.

از سوی دیگر دیده شده است، اشخاص سوءاستفاده‌گر از خانه دیگران فیلم‌برداری می‌کنند. در این زمینه باید تدابیر خاصی برای جلوگیری از مشاهده درون خانه اندیشیده شود. به عنوان مثال نوع پرده‌هایی که برای پنجره‌ها انتخاب می‌شود باید دارای آستر کلفت باشد تا مانع دیده شدن داخل خانه حتی در شب باشد. همچنین می‌توان از پنجره‌های خاصی استفاده کرد که با انعکاس نور باعث می‌شوند، داخل خانه به هیچ عنوان دیده نشود، اما فرد داخل خانه به آسانی می‌تواند بیرون خانه را مشاهده کند.

ممکن است اشخاصی به دلایل مختلف تصویر یا صدای شخصی را بدون اجازه صاحب تصویر و صدا ضبط کنند. در این خصوص قانونی در سال ۱۳۸۶ به تصویب رسید که این رفتارها را جرم دانست. تهیه فیلم از محل‌های اختصاصی بانوان یا مراسم خانوادگی جرم محسوب می‌شود، اما به طور کلی جرم فیلم‌برداری غیرمجاز وجود ندارد. از طرف دیگر زیان‌دیده می‌تواند برای جبران زیان ناشی از تهیه تصویر و صدای خود در دادگاه خسارت خود را مطالبه کند. ممنوعیت اخلاقی و شرعی تصویربرداری غیرمجاز ناشی از حق انسان بر صدا و تصویر خود است.

موضوع دیگری که جای بررسی در این خصوص دارد انتشار تصاویر ضبط شده در دنیای مجازی و در اختیار قرار دادن آن به دیگران است. این نوع از تخلفات و جرایم در چند سال گذشته در کشور رو به گسترش گذاشته بود؛ اما بعد از پیش‌بینی مجازات سنگین و برخورد قاطع و سریع با متخلف ارتکاب این جرایم کمتر شد.

در این خصوص باید توجه داشت که هر کس به وسیله سامانه‌های رایانه‌ای یا مخابراتی یا حامل‌های داده محتویات مستهجن را تولید، ارسال، منتشر، توزیع یا معامله کند یا به قصد ارسال یا انتشار یا تجارت تولید یا ذخیره یا نگهداری کند به حبس از ۹۱ روز تا ۲ سال یا جزای نقدی از ۵ تا ۴۰ میلیون ریال محکوم می‌شود. با تصویب مجلس شورای اسلامی هر کس به وسیله سامانه‌های رایانه‌ای یا مخابراتی صوت یا تصویر یا فیلم خصوصی یا اسرار دیگران را منتشر کند به حبس از ۹۱ روز تا ۲ سال یا جزای نقدی از ۵ تا ۴۰ میلیون ریال یا هر دو محکوم می‌شود.

 

 

مالیات بر درآمد اتفاقی

مالیات بر درآمد اتفاقی

نوشته گروه یاسا

ماده ۱۱۹- درآمد نقدی و غیرنقدی که شخص حقیقی یا حقوقی به صورت بلاعوض و یا از طریق معاملات محاباتی و یا به عنوان جایزه یا هر عنوان دیگر از این قبیل تحصیل می‌نماید مشمول مالیات اتفاقی به نرخ مقرر در ماده ۱۳۱ این قانون خواهد بود.

ماده ۱۲۰- درآمد مشمول مالیات موضوع این فصل عبارت است از صد در صد درآمد حاصله و در صورتی که غیر نقدی باشد به بهای روز تحقق درآمد طبق مقررات این قانون تقویم می‌شود مگر در مورد املاکی که در اجرای مفاد ماده ۶۴ این قانون برای آنها ارزش معاملاتی تعیین شده است که در این صورت ارزش معاملاتی ماخذ محاسبه مالیات قرار خواهد گرفت.

تبصره- در مورد صلح معوض و هبه معوض به استثنای مواردی که مشمول ماده ۶۳ این قانون می‌باشد درآمد مشمول مالیات موضوع این فصل عبارت خواهد بود از مابه‌التفاوت ارزش عوضین که بر اساس مقررات این ماده تعیین می‌شود نسبت به طرف معامله‌ای که از آن منتفع شده است.

ماده ۱۲۱- صلح با شرط خیار فسخ و هبه با حق رجوع از نظر مالیاتی قطعی تلقی می‌گردد ولی در صورتی که ظرف شش ماه از تاریخ وقوع عقد معامله فسخ یا اقاله یا رجوع شود وجوهی که به عنوان مالیات موضوع این فصل وصول شده است قابل استرداد می‌باشد.

در این صورت اگر در فاصله بین وقوع عقد و فسخ یا اقاله یا رجوع منتقل‌الیه از منافع آن استفاده کرده باشد نسبت به آن منفعت مشمول مالیات این فصل خواهد بود.

ماده ۱۲۲- در مورد صلح مالی که منافع آن مادام‌العمر یا برای مدت معین به مصالح یا شخص ثالث اختصاص داده می‌شود بهای مال به ماخذ جمع ارزش عین و منفعت در تاریخ تعلق منافع، ماخذ مالیات متصالح در تاریخ مزبور خواهد بود.
تبصره- در صورتی که قبل از تاریخ تعلق منفعت انتقالاتی صورت گیرد قیمت مذکور در سند ماخذ مالیات انتقال دهنده قرار خواهد گرفت که طبق مقررات این فصل مشمول مالیات خواهد بود لیکن ماخذ مالیات آخرین انتقال گیرنده عین که منافع مال نیز به او تعلق بگیرد عبارت خواهد بود از مابه‌التفاوت بهای مال به شرح حکم فوق و مبلغی که طبق سند پرداخته است.

ماده ۱۲۳- در صورتی که منافع مالی به طور دائم یا موقت بلاعوض به کسی واگذار شود انتقال گیرنده مکلف است مالیات منافع هر سال را در سال بعد پرداخت نماید.

ماده ۱۲۴- مال مورد وصیت به نفع اشخاص معین در حدودی که وصیت قانوناً نافذ است بعد از قطعی شدن آن در مورد وراث به سهم‌الارث آنها اضافه و مشمول مالیات بر ارث می‌باشد و در مورد غیر وارث نسبت به کل آن مشمول مالیات این فصل خواهد بود.

ماده ۱۲۵- انتقالاتی که طبق مقررات فصل مالیات بر ارث مشمول مالیات می‌باشد مشمول مالیات این بخش نخواهد بود.

ماده ۱۲۶- صاحبان درآمد موضوع این فصل مکلفند در هر سال اظهارنامه مالیاتی خود را در مورد منافع موضوع ماده ۱۲۳ این قانون تا آخر اردیبهشت ماه سال بعد و در سایر موارد ظرف سی روز از تاریخ تحصیل درآمد یا تعلق منافع به اداره امور مالیاتی مربوط تسلیم و مالیات متعلق را بپردازند. در صورتی که معامله در دفاتر اسناد رسمی انجام و مالیات وصول شده باشد تکلیف تسلیم اظهارنامه ساقط می‌شود.

ماده ۱۲۷- موارد زیر مشمول مالیات اتفاقی نخواهد بود:

  • الف- کمک‌های نقدی و غیرنقدی بلاعوض سازمان‌های خیریه یا عام‌المنفعه یا وزارتخانه‌ها یا موسسات دولتی و شرکت‌های دولتی یا شهرداری‌ها یا نهادهای انقلاب اسلامی به اشخاص حقیقی غیر از مواردی که مشمول مالیات فصل حقوق است.
  • ب- وجوه یا کمک‌های مالی اهدائی به خسارت دیدگان جنگ، زلزله، سیل، آتش‌سوزی و با حوادث غیر مترقبه دیگر.
  • ج- جوایزی که دولت برای تشویق صادرات و تولید و خرید محصولات کشاورزی پرداخت می‌نماید.

تبصره – ضوابط اجرائی بندهای الف و ب طبق آئین‌نامه‌ای خواهد بود که از طرف وزارت امور اقتصادی و دارائی و وزارت کشور تهیه خواهد شد.

ماده ۱۲۸- درآمد مشمول مالیات اشخاص حقوقی ناشی از درآمدهای اتفاقی از طریق رسیدگی به دفاتر تشخیص خواهد شد و مالیات‌هایی که طبق مقررات این فصل در منبع پرداخت می‌گردد به عنوان پیش پرداخت مالیات آنها منظور خواهد شد

مالیات بر ارث در نگاه قانون و موارد معافیت مالیات بر ارث چیست

مالیات بر ارث در نگاه قانون و موارد معافیت مالیات بر ارث چیست

نوشته گروه یاسا

  • حالت های شمول مالیات بر ارث بر اموال متوفی از حیث تابعیت متوفی
  • تعریف اموال مشمول مالیات بر ارث
  • اموال مشمول مالیات بر ارث
  • نرخ مالیات بر ارث
  • مأخذ ارزیابی املاک و اموال متوفی
  • موارد معافیت مالیات بر ارث
  • اموالی که از شمول مالیات بر ارث خارج است
  • تکالیف مشمولین
  • اداره امور مالیاتی صلاحیتدار در مورد ارث
  • تکالیف اداره امور مالیاتی در مورد مالیات بر ارث
  • وظایف اشخاص خاص در مورد ارث
  • حالات خاص پرداخت مالیات بر ارث
  • وضعیت بدهی متوفی،مهریه و نفقه ایام عده

حالت های شمول مالیات بر ارث بر اموال متوفی از حیث تابعیت متوفی:

  • الف –  در صورتی که متوفی یا وارث یا هر دو ایرانی مقیم ایران باشند نسبت به سهم الارث هریک
    از وراث از اموال مشمولمالیات بر ارث موضوع مادة ۱۹ این قانون واقع در ایران یا در خارج از ایرانپس از کسر مالیات بر ارثی که بابت آن قسمت از اموال واقع در خارج از ایران به دولت محلی که مال در آن واقع گردیده پرداخت شده است به نرخ مذکور در مادة ۲۰ این قانون.
  • ‌ب-  در صورتی که متوفی و وراث هر دو ایرانی مقیم خارج ازایران باشند سهمالارث هریک از وراث از اموال و حقوق مالی متوفی که در ایران موجود است به نرخ مذکور در مادة ۲۰ این قانون و نسبت به آن قسمت که در خارج از ایران وجود دارد پس از کسر مالیات بر ارثی که از آن بابت به دولت محل وقوع مال پرداخت شده است به نرخ بیست و پنج درصد.
  • ‌ج-  در مورد اتباع خارجی و سایر موارد نسبت به آن قسمت ازاموال و حقوق مالی متوفی که در

ایران موجود است کلاً مشمول مالیات به نرخ مذکور در مادة ۲۰ این قانون برای وراث طبقۀ دوم

تعریف اموال مشمول مالیات بر ارث:

کلیه ماترک متوفی واقع در ایران و یا خارج از ایران اعم از منقول و غیرمنقول و مطالبات قابل وصول وحقوق مالی پس از کسر هزینه کفن و دفن در حدود عرف و عادت و واجبات مالی و عبادی در حدود قواعد شرعی و دیون محقق متوفی.(ماده ۱۹ ق.م.م)

اموال مشمول مالیات بر ارث:

  • الف –  اموال متوفی:
  1. در صورتی که متوفی یا وارث یا هر دو ایرانی مقیم ایران باشند نسبت به سهمالارث هریک از وراث از اموال مشمول مالیات بر ارث موضوع ماده ۱۹ این قانون واقع در ایران یا در خارج از ایران پس از کسر مالیات بر ارثی که بابت آن قسمت از اموال واقع در خارج از ایران به دولت محلی که مال درآن واقع گردیده پرداخت شده است به نرخ مذکور در ماده ۲۰ این قانون.
  2. در صورتی که متوفی و وراث هر دو ایرانی مقیم خارج از ایران باشند سهمالارث هریک از وراث از اموال و حقوقی مالی متوفی که در ایران موجود است به نرخ مذکور در ماده ۲۰ این قانون و نسبت به آن قسمت که در خارج از ایران وجود دارد پس از کسر مالیات بر ارثی که از آن بابت به دولت محل وقوع مال پرداخت شده است به نرخ بیست و پنج درصد .
  3. در مورد اتباع خارجی و سایر موارد نسبت به آن قسمت از اموال و حقوق مالی متوفی که در ایران موجود است کلاً مشمول مالیات به نرخ مذکور در ماده ۲۰ این قانون برای وراث طبقه دوم.(ماده۱۷ ق.م.م)

ب –  اموالی که به موجب وقف یا حبس یا نذر یا وصیت منتقل میشود:

در صورتی که از موارد معافیت مذکور در بند ۳ ماده ۲۴ این قانون نباشد و یا مشمول مقررات فصل مالیات بر درآمد اتفاقی نگردد،به شرح زیر مشمول مالیات است :

  • الف – در مورد وقف و حبس ، منافع مال هر سال مشمول مالیات به نرخ مقرر در ماده ۱۳۱ این قانون خواهد بود .
  • ب – در نذر و وصیت چنانچه منافع مورد نذر و وصیت باشد ، به شرح بند الف فوق و در صورتی که عین مال مورد نذر و وصیت باشد ، ارزش مال طبق مقررات این فصل تعیین و یکجا به نرخ مقرر برای وراث طبقه دوم مشمول مالیات خواهد بود.(ماده ۳۸ ق.م.م)

نرخ مالیات بر ارث:

تا مبلغ ۵۰٫۰۰۰٫۰۰۰ریال طبقه اول ۵% ، طبقه دوم ۱۵% ، طبقه سوم ۳۵% .
تا مبلغ ۲۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰ ریال نسبت به مازاد ۵۰٫۰۰۰٫۰۰۰ریال طبقه اول ۱۵% ، طبقه دوم ۲۵% ، طبقه سوم ۴۵% .
تا مبلغ ۵۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰ ریال نسبت به مازاد ۲۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰ریال طبقه اول ۲۵% ، طبقه دوم ۳۵% ، طبقه سوم ۵۵% .
نسبت به مازاد ۵۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰ ریال طبقه اول ۳۵% ، طبقه دوم ۴۵% ، طبقه سوم ۶۵% .(ماده ۲۰ ق.م.م)

مأخذ ارزیابی املاک و اموال متوفی:

  1. مأخذ ارزیابی املاک اعم از عرصه یا اعیان ، ارزش معاملاتی ملک با رعایت تبصره (۱) ماده (۵۹) این قانون در زمان فوت میباشد. (ماده ۳۲ ق.م.م)
  2. در مورد ساختمانهایی که با توجه به نوع مصالح یا طرز معماری خاص دارای ارزش فوقالعاده هستند ارزش معاملاتی اعیانی ملاک نبوده و اداره امور مالیاتی مکلف است در این مورد و همچنین در ارزیابی جواهر و اشیای نفیس از نظر کارشناس یا کارشناسان و متخصص و متخصصین ذیربط استفاده کند.(تبصره ۲ ماده ۳۲ ق.م.م)
  3. در مواردی که منفعت مال ، مورد وصیت یا نذر واقع میشود و همچنین در حبس چنانچه پس از انقضای مدت ، اصل مال عاید وراث شود ارزش مال مورد وصیت و نذر حبس ، به تاریخ حینالفوت مورث با رعایت مسلوبالمتفعه بودن آن تقویم و به سهمالارث وراثی که مال عاید آنها می شود اضافه و مشمول مالیات بر ارث خواهد بود.(تبصره ۳ ماده ۳۲ ق.م.م)
  4. حقوق ناشی از عقود اجاره به شرط تملیک با بانکها نسبت به عرصه و اعیان املاک براساس ارزش معاملاتی حینالفوت متوفی محاسبه خواهد شد.(تبصره ۴ ماده ۳۲ ق.م.م)
  5. مأخذ ارزیابی سایر اموال و حقوق مالی ، ارزش آنها در تاریخ فوت خواهد بود .(ماده ۳۲ ق.م.م)

موارد معافیت مالیات بر ارث:

  1. از سهمالارث هریک از وراث طبقه اول مبلغ سی میلیون ۳۰٫۰۰۰٫۰۰۰ ریال به عنوان معافیت کسر و مازاد به نرخهای مذکور مشمول مالیات میباشد . معافیت مذکور برای هریک از وراث طبقه اول که کمتر از بیست سال سن داشته یا محجور یا معلول و یا از کار افتاده باشند مبلغ پنجاه میلیون ۵۰٫۰۰۰٫۰۰۰ ریال خواهد بود.(ماده ۲۰ ق.م.م)
  2. وراث طبقات اول و دوم نسبت به اموال شهدای انقلا ب اسلامی مشمولمالیات بر ارث موضوع این فصل نخواهند بود.(ماده ۲۵ ق.م.م)

اموالی که از شمول مالیات بر ارث خارج است:

  1. اموالی که جزء ماترک متوفی باشد و تا یک سال پس از قطعیت مالیات و غیرقابل رسیدگی بودن پرونده امر در مراجع مالیاتی طبق قوانین یا احکام خاص مالکیت آنها سلب و یا به موجب گواهی سازمان ذیربط بلاعوض در اختیار وزارتخانهها ، مؤسسههای دولتی ، شهرداریها ، نهادهای انقلاب اسلامی یا شرکتهایی که صددرصد (۱۰۰%) سهام آنها متعلق به دولت باشد قرار گیرد.(ماده ۲۱ ق.م.م)
  2. مواردی که وراث تمام یا قسمتی از اموال را که جزء ماترک باشد به طور رایگان به یکی از اشخاص مذکور در ماده (۲) این قانون واگذار کنند. (ماده ۲۱ ق.م.م)
  3. وجوه بازنشستگی و وظیفه و پس انداز خدمت و مزایای پایان خدمت ، مطالبات مربوط به خسارت اخراج ، بازخرید خدمت و مرخصی استحقاقی استفاده نشده و بیمههای اجتماعی و نیز وجوه پرداختی توسط مؤسسات بیمه یا بیمه گزار و یا کارفرما از قبیل بیمه عمر، خسارت فوت و همچنین دیه و مانند آنها حسب مورد که یک جا و یا به طور مستمر به ورثه متوفی پرداخت میگردد. (ماده ۲۴ ق.م.م)
  4. اموال منقول متعلق به مشمولین بند ۴ ماده ۳۹ قرارداد وین مورخ فروردین ۱۳۴۰ و ماده (۵۱) قرارداد وین مورخ اردیبهشت ماده ۱۳۴۲ و بند(۴) ماده (۳۸) قرارداد وین مورخ اسفند ماه ۱۳۵۳ با رعایت شرایط مقرر در قرارداد مزبور با شرط معامله متقابل.(ماده ۲۴ ق.م.م)
  5. اموالی که برای سازمانها و مؤسسههای مذکور در ماده (۲) این قانون مورد وقف یا نذر یا حبس واقع گردد به شرط تأیید سازمانها و مؤسسههای مذکور.(ماده ۲۴ ق.م.م)
  6. هشتاد درصد(۸۰%) اوراق مشارکت و سپردههای متوفی نزد بانکهای ایرانی و شعب آنها در خارج از کشور و مؤسسههای اعتباری غیر بانکی مجاز ، همچنین پنجاه درصد (۵۰%) ارزش سهام متوفی در شرکتهایی که سهام آنها طبق قانون مربوط در بورس پذیرفته شده باشد و چهل درصد (۴۰%) ارزش سهام یا سهمالشرکه متوفی در سایر شرکتها و نیز چهل درصد (۴۰%) ارزش خالص دارایی متوفی در واحدهای تولیدی ، صنعتی ، معدنی و کشاورزی.(ماده۲۴ ق.م.م)

تکالیف مشمولین:

الف –  وراث ( منفرداً یا مجتمعاً ) یا ولی یا امین یا قیم یا نماینده قانونی آنها مکلفاند ظرف شش ماه از تاریخ فوت متوفی اظهارنامهای روی نمونه مخصوصی که از طرف سازمان امور مالیاتی کشور تهیه میشود حاوی کلیهی اقلام ماترک با تعیین بهای زمان فوت و تصریح مطالبات و بدهیهایی که طبق مقررات این فصل قابل احتساب هستند به ضمیمه مدارک زیر به اداره امور مالیاتی صلاحیت دار تسلیم و رسید دریافت دارند.

  1. رونوشت یا تصویر گواهی شده اسناد مربوط به بدهی و مطالبات متوفی.
  2. رونوشت یا تصویر گواهی شده کلیه اوراقی که مثبت حق مالکیت متوفی نسبت به اموال و حقوق مالی است.
  3. در صورتی که اظهارنامه از طرف وکیل یا قیم یا ولی داده شود رونوشت یا تصویر گواهی شده وکالتنامه یا قیمنامه .
  4. رونوشت یا تصویر گواهیشده آخرین وصیتنامه متوفی اگر وصیتنامه موجود باشد.(ماده ۲۶ ق.م.م)

ب –  مشمولین مالیات بر ارث مکلفاند مالیات متعلق را براساس اظهارنامه تا سه ماه پس از انقضای مهلت تسلیم اظهارنامه به رسم علیالحساب پرداخت و رسید دریافت دارند.(ماده ۲۸ ق.م.م)ج –  در مورد وقف ، متولی و در مورد حبس و نذر، حبس و نذر کننده و در مورد وصیت ، وصی

مکلف اند:

  1. حداکثر ظرف مدت سه ماه از تاریخ وقوع عقد یا فوت موصی ، حسب مورد ، اظهارنامهای روی نمونهای که از طرف سازمان امور مالیاتی کشور تهیه میشود حاوی مشخصات و ارزش مال مورد وقف و حبس یا نذر یا وصیت به انضمام اسناد مربوطه به اداره امور مالیاتی صلاحیت دار تسلیم و رسید دریافت دارند.
  2. در صورتی که مورد از مصادیق بند الف ماده ۳۸ این قانون باشد، مالیات منافع هر سال را تا آخر تیرماه سال بعد و چنانچه مورد از مصادیق قسمت اخیر بند ب ماده مزبور باشد ، مالیات متعلق را حداکثر ظرف مدت سه ماه از تاریخ انقضای مهلت تسلیم اظهارنامه پرداخت کنند و یا از تسهیلات مذکور در موارد ۴۰ و ۴۱ این قانون استفاده نمایند.
  3. در مواردی که موضوع وقف یا حبس یا نذر یا وصیت از مصادیق بند ۳ ماده ۲۴ این قانون و یا مشمول مقررات فصل مالیات بر درآمد اتفاقی باشد ، مکلفاند مشخصات اموال مورد وقف یا حبس و یا نذر یا وصیت و مشخصات ذینفع را روی نمونهای که از طرف وزارت امور اقتصادی و داراییتهیه میشود درج و حداکثر ظرف سه ماه از تاریخ وقوع عقد یا فوت موصی به ادارهی امور مالیاتی صلاحیت دار تسلیم و رسید دریافت دارند.(ماده ۳۹ ق.م.م)

اداره امور مالیاتی صلاحیتدار در مورد ارث:

  1. اداره امور مالیاتی است که آخرین اقامتگاه قانونی متوفی در محدوده آن واقع بوده است و اگر متوفی در ایران مقیم نبوده ، ادارهی امور مالیاتی مربوط در تهران خواهد بود.(ماده ۲۷ ق.م.م)
  2. اداره امور مالیاتی صلاحیتدار در مورد وقف و حبس و نذر و وصیت ادارهی امور مالیاتی است که محل اقامت متولی یا حبس و نذرکننده یا موصی در محدوده آن واقع است و در صورتی که افراد مذکور مقیم ایران نباشند اداره امور مالیاتی ، مربوط در تهران خواهد بود.(تبصره ۲ ماده ۳۸ ق.م.م)

تکالیف اداره امور مالیاتی در مورد مالیات بر ارث:

  1. ادارات امور مالیاتی مکلفاند اظهارنامههای دریافتی را ظرف مدت یک هفته پس از دریافت به دفتر مرکزی ارث در تهران، ارسال نمایند . دفتر مرکزی ارث اظهارنامههای واصله را ثبت و ممهور و ظرف یک ماه جهت اقدامات قانونی بعدی به اداره امور مالیاتی مربوط اعاده خواهد نمود.(ماده ۲ ق.م.م)
  2. اداره امور مالیاتی مربوط مکلف است پس از رسیدگی و قطعی شدن مالیات و پرداخت آن مفاصاحساب مالیاتی را حداکثر ظرف مهلت یک هفته طبق مقررات این قانون صادر و به ذینفع تسلیم نماید.(تبصره ماده ۲۸ ق.م.م)
  3. اداره امور مالیاتی مربوط مکلف است اظهارنامه مؤدیان را طبق مقررات این فصل رسیدگی و ارزش اموال را تشخیص و به شرح زیر عمل کند :
    الف – در صورتی که جمع ارزش اموال مشمول مالیات اظهار شده در اظهارنامه با ارزش تعیین شده همان اموال توسط اداره امور مالیاتی بیش از ۱۵ درصد اختلاف نداشته باشد، اظهارنامه را قطعی تلقی و مراتب را ظرف ششماه به مؤدی ابلاغ نماید.
    ب – در صورتی که اختلاف بیش از ۱۵ درصد باشد و همچنین در مواردی که وراث یا نماینده قانونی آنها و سایر کسانی که طبق مقررات این قانون مکلف به دادن اظهارنامه هستند از تسلیم اظهارنامه خودداری کنند یا در اظهارنامه قسمتی از اموال را ذکر ننمایند مالیات متعلق را بر طبق مقررات این قانون تشخیص و به مؤدی ابلاغ کند.(ماده ۳۰ ق.م.م)
  4. اداره امور مالیاتی مکلف است پس از تسلیم اظهارنامه از طرف وراث یا نمایندهی قانونی آنها در صورت درخواست کتبی ظرف مدت یک هفته گواهینامه متضمن رونوشت مصدق ریز ماترک را که در اظهارنامه نوشته شده صادر و به مؤدی تسلیم نماید. این گواهینامه فقط از نظر صدور برگ حصروراثت معتبر است.(ماده ۳۱ ق.م.م)

وظایف اشخاص خاص در مورد ارث:

  1. مأموران کنسولی ایران در خارج از کشور موظفاند ظرف مدت سه ماه از تاریخ اطلاع از وقوع فوت اتباع ایرانی مراتب را ضمن ارسال کلیهی اطلاعات در مورد ماترک آنان اعم از منقول یا غیرمنقول واقع در کشور محل مأموریت خود ، با تعیین مشخصات و ارزش آنها ، از طریق وزارت امور خارجه به وزارت امور اقتصادی و دارایی اعلام نمایند.(ماده ۳۳ ق.م.م)
  2. بانکها و شرکتها و مؤسسات و اشخاصی که اموالی از متوفی نزد خود دارند مکلفاند ظرف یک ماه از تاریخ اطلاع از فوت صورت آن اموال اعم از وجوه نقد یا سفته یا جواهر و نیز مقدار سهام یا سهمالشرکه متوفی را تنظیم و به اداره امور مالیاتی محل تسلیم نمایند، همچنین موظفاند در صورت مراجعه اداره امور مالیاتی ، دفاتر و اسناد مورد نیاز را برای رسیدگی در اختیار آنها بگذارند.
  3. این اشخاص مجاز نخواهند بود اموال مزبور را به وارث یا وصی حسب مورد تسلیم و یا به نام آنان ثبت نمایند مگر این که گواهینامهی موضوع قسمت اخیر ماده ۳۵ این قانون ارائه گردد.(ماده ۳۴ و ۳۶ ق.م.م)
  4. ادارات ثبت اسناد و املاک موقعی که مال غیرمنقول را به اسم وراث یا موصیله ثبت مینمایند ، همچنین کلیه دفاتر اسناد رسمی در موقعی که میخواهند تقسیمنامه یا هر نوع معاملهی وراث راجع به ماترک را ثبت کنند ، باید گواهینامه اداره امور مالیاتی صلاحیتدار را مبنی بر عدم شمول مالیات یا این که مالیات متعلق کلاً پرداخت یا ترتیب یا تضمین لازم برای پرداخت آن داده شده است مطالبه نمایند و قبل از ارائهی این گواهینامه مجاز به ثبت نیستند.(ماده ۳۵ ق.م.م)
  5. مدیران دفتر دادگاهها:

الف – در صورتی که به موجب احکام دادگاهها براساس حقوق مالی متوفی مالی به ورثه برسد ، مدیران دفتر دادگاهها مکلفاند رونوشت حکم را به اداره امور مالیاتی مربوط ارسال دارند تا در صورتی که قبلاً مالیات آن وصول نشده باشد اقدام به مطالبه مالیات گردد. این حکم در مواردی که اسناد و مدارک تازهای مربوط به دارایی متوفی به دست آید جاری خواهد بود.

ب – مدیران دفتر دادگاههای صادر کننده تصدیق حصر وراثت موظفاند رونوشت گواهی شده آن را ظرف ۱۵ روز از تاریخ صدور به ادارهی امور مالیاتی محل بفرستند.(ماده ۳۱ و ۳۷ ق.م.م)

حالات خاص پرداخت مالیات بر ارث:

  1. در صورتی که مشمولان مالیات این فصل قادر به پرداخت تمام یا قسمتی از مالیات خود نباشد سازمان امور مالیاتی کشور میتواند با اخذ تضمین معتبر قرار تقسیط آن را تا مدت سه سال از تاریخ قطعی شدن مالیات متعلق بدهد.(ماده ۴۰ ق.م.م)
  2. در صورتی که دادن تضمین تقسیط برای وراث مقدور نباشد و همچنین در صورتی که جزء ماترک ، وجوه نقد موجود نباشد سازمان امور مالیاتی کشور میتواند به تقاضای کتبی وراث معادل مالیاتی متعلق ، مالی را اعم از منقول یا غیرمنقول از ماترک با توافق وراث انتخاب و به قیمتی که مبنای محاسبه مالیات بر ارث قرار گرفته است به جای مالیات قبول کند.(ماده ۴۰ و ۴۱ ق.م.م)۳ – در صورتی که جزء ماترک متوفی کارخانه یا کارگاه تولیدی یا واحدهای کشاورزی باشد و ارزش سایر اموال متوفی تکافوی مالیات بر ارث متعلق به ماترک را نکند ، پس از وصول مالیات از محل سایر اموال نسبت به مازاد مالیات و همچنین در مواردی که ماترک منحصر به کارخانه یا کارگاه تولیدی یا واحدهای کشاورزی باشد سازمان امور مالیاتی کشور مکلف است در صورت تقاضای وراث با تقسیط مالیات در مدت مناسبی موافقت نماید.(ماده ۴۲ ق.م.م)

وضعیت بدهی متوفی،مهریه و نفقه ایام عده:

بدهی که متوفی به وراث خود دارد در صورتی که مستند به مدارک قانونی بوده و اصالت آن مورد تأیید هیأت حل اختلاف مالیاتی قرار نگیرد قابل کسر از ماترک خواهد بود. در مورد مهریه و نفقه ایام عده تأییدیه هیأت مذکور لازم نیست و در مورد وراث طبقه دوم و سوم کسر دیون منوط به آن است که متوفی تا تاریخ فوت خود دارای وراث از طبقه ماقبل حسب مورد بوده باشد.(تبصره ماده ۱۹ ق.م.م)

جریمه:

درصورتی که بانکها و شرکتها و مؤسسات و اشخاصی که مالی از متوفی نزد خود دارند از اجرای مواد ۳۴ و ۳۶ این قانون تخلف نمایند ، علاوه براین که تا معادل ارزش مالی که نزد آنها بوده ، با وراث نسبت به پرداخت مالیات و جرائم متعلق مسوؤلیت تضامنی دارند ، مشمول جریمهای معادل پنج درصد قیمت مال نیز خواهند بود . در مورد بانکها و شرکتهای دولتی و مؤسسات دولتی ، متخلف و شرکا و معاونان وی در تخلف نیز مسوؤلیت تضامنی خواهند داشت.(ماده ۴۳ ق.م.م)

 

نگاه قانون به وصیت نامه و مالیاتهای مستقیم بر آن

نگاه قانون به وصیت نامه و مالیاتهای مستقیم بر آن

نوشته گروه یاسا

اشخاص مشمول مالیات

درباره وصیت نامه : ماده ۱- اشخاص زیر مشمول پرداخت مالیات می‌باشند:

  1. کلیه مالکین اعم از اشخاص حقیقی یا حقوقی نسبت به اموال یا املاک خود واقع در ایران طبق مقررات باب دوم.
  2. هر شخص حقیقی ایرانی مقیم ایران نسبت به کلیه درآمدهائی که در ایران یا خارج از ایران تحصیل می‌نماید.
  3. هر شخص حقیقی ایرانی مقیم خارج از ایران نسبت به کلیه درآمدهایی که در ایران تحصیل می‌کند.
  4. هر شخص حقوقی ایرانی نسبت به کلیه درآمدهائی که در ایران یا خارج از ایران تحصیل می‌نماید.
  5. هر شخص غیرایرانی (اعم از حقیقی یا حقوقی) نسبت به درآمدهائی که در ایران تحصیل می‌نماید و همچنین نسبت به درآمدهائی که بابت واگذاری امتیازات یا سایر حقوق خود و یا دادن تعلیمات و کمک‌های فنی و یا واگذاری فیلم‌های سینمائی (که به عنوان بها یا حق نمایش یا هر عنوان دیگر عاید آنها می‌گردد) از ایران تحصیل می‌کند.

درباره وصیت نامه

ماده ۲- اشخاص زیر مشمول پرداخت مالیاتهای موضوع این قانون نیستند:

  1. وزارتخانه‌ها و موسسات دولتی؛
  2. دستگاه‌هایی که بودجه آنها بوسیله دولت تامین می‌شود.
  3. شهرداری‌ها.

تبصره ۱- شرکت‌هایی که تمام یا قسمتی از سرمایه آنها متعلق به اشخاص و موسسه‌های مذکور در بندها فوق باشد، سهم درآمد یا سود آنها مشمول حکم این ماده نخواهد بود. حکم این تبصره مانع استفاده شرکت‌های مزبور از معافیت‌های مقرر در این قانون، حسب مورد، نیست.

تبصره ۲- درآمدهای حاصل از فعالیت‌های اقتصادی از قبیل فعالیت‌های صنعتی، معدنی، تجاری، خدماتی و سایر فعالیت‌های تولیدی برای اشخاص موضوع این ماده، که به نحوی غیر از طریق شرکت نیز تحصیل می‌شود، در هر مورد به طور جداگانه به نرخ مذکور در ماده (۱۰۵) این قانون مشمول مالیات خواهد بود.

 مسؤولان اداره امور در این گونه موارد نسبت به سهم فعالیت مذکور مکلف به انجام دادن تکالیف مربوط طبق مقررات این قانون خواهند بود در غیر این صورت نسبت به پرداخت مالیات متعلق با مودی مسوولیت تضامنی خواهند داشت.

تبصره ۳- معافیت مالیاتی این ماده برای مواردی که از طرف حضرت امام خمینی (ره) یا مقام معظم رهبری دارای مجوز می‌باشند بر اساس نظر مقام معظم رهبری است.

تبصره ۴- حذف شده است.

تبصره ۵- حذف شده است